آخرين خبر

در کوتاه ترین زمان بروزترین باشید

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ آخرين خبر خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

سومين نشست گروه هاي معارض سوريه در شهر استانبول تركيه در حالي آغاز شده است كه دولت بشار اسد براي مهار بحران سوريه دست به اصلاحات گسترده اي زده است. حذف ماده 49 از قانون اساسي، لغو قوانين فوق العاده، آزادي احزاب سياسي و مطبوعات و آزادي راهپيمايي هاي اعتراض آميز، بخشي از اصلاحات دولت سوريه به شمار مي رود. ماده 49 قانون اساسي سوريه كه حزب بعث را تنها حزب حاكم سوريه مي داند اخيرا توسط مجموعه اي از حقوقدانان اين كشور از قانون اساسي حذف شد. به موازات اين اقدامات، دولت تركيه تا كنون ميزباني سه نشست گروه هاي مخالف دولت بشار اسد را به عهده داشته است. سوريه انتظار دارد دولت رجب طيب اردوغان نقش واسطه را ميان دولت سوريه و گروه اپوزيسيون ايفا كند. اينگونه نشستها نه تنها كمكي به حل بحران سوريه نمي كند، بلكه اوضاع اين كشور را پيچيده تر خواهد كرد. هيثم المالح يكي از رهبران اپوزيسيون سوريه اعلام كرده كه در جريان نشست دو روزه رهبران اپوزيسيون سوريه در تركيه يك دولت در تبعيد تشكيل خواهد داد. دولت تركيه كه در طول سه دهه اخير همواره روابط شكننده و غيرقابل اطميناني با همسايه خود سوريه داشته با روي كار آمدن دولت اسلامگراي حزب توسعه وعدالت، روابط خود را با سوريه بهبود بخشيد. دولت بشار اسد تلاش كرد تا اختلافات گذشته خود را با دولت رجب طيب اردوغان حل كند و رابطه قابل اعتمادي با تركيه برقرار كند. سوريه و تركيه در گذشته يك سلسله اختلافاتي بر سر مسائلي از قبيل فعاليت كردهاي عضو سازمان "پ .ك.ك"، چگونگي تقسيم آب فرات و وضع استان مرزي اسكندرون داشتند. استان اسكندون سوريه در سال 1939 توسط استعمارگران فرانسوي از اين كشور جدا شد و در اختيار دولت وقت تركيه قرار گرفت، اما سوريه همچنان اين استان را بخشي از خاك خود مي داند. پس از روي كارآمدن دولت بشار اسد در سال 2000 ميلادي، روابط سياسي دو كشور رو به بهبودي نهاد، اما با شروع اعتراضات مردمي در سوريه دولت رجب طيب اردوغان موضعي غير شفاف اتخاذ كرد. اين موضعگيري از سوي دولت سوريه نوعي دخالت در مسائل داخلي اين كشور تلقي شد، زيرا مقامات تركيه به گروه هاي اپوزيسيون سوريه از خاك خود اجازه فعاليت سياسي عليه دولت بشار اسد دادند. سوريه در جريان سفر اخير حسن التركماني مشاور عالي رئيس جمهوري اين كشور به آنكارا مراتب اعتراض خود را نسبت به موضعگيريهاي دو گانه دولت تركيه به دولت اين كشور ابلاغ كرد. مهاجرت مشكوك بيش از 12 هزار نفر از اهالي ادلب، جسر الشغور و حماء به تركيه از نظر دولت سوريه هيچگونه توجيه سياسي و امنيتي ندارد، زيرا دولت بشار اسد از مهاجرين خواسته تا به كشور خود باز گردند. بنابراين در حال حاضر دولت رجب طيب اردوغان از رهگذر كمك به رهبران گروه هاي اپوزيسيون سوريه تمام پلهاي ارتباطي خود را با سوريه قطع كرده است. اگر رهبران گروه هاي معارض سوريه دولت در تبعيد خود را در خاك تركيه تشكيل دهند قطعا با واكنش تند دولت بشار اسد روبرو خواهند شد. شكل گيري چنين دولتي در خاك يك كشور همسايه به مفهوم نقض آشكار قوانين و رفتارهاي حسن همجواري تلقي مي شود و روابط دو كشور را تحت تاثير قرار خواهد داد. تركيه اكنون بايد در راستاي ايفاي نقش سازنده و بي طرفانه گام بردارد، زيرا دولت سوريه قادر است بحران فعلي را با تكيه بر امكانات بومي خود مهار كند. تشكيل نشستهاي گفتمان ملي ميان دولت بشار اسد و رهبران گروه هاي معارض داخلي در دمشق نقطه اميدي بر حل بحران سوريه به شمار مي رود. اين نشستها زماني نتيجه بخش خواهد بود كه تركيه از دخالت در مسائل داخلي سوريه خودداري كند، در غير اين صورت گفتمان هاي داخلي سوريه براثر اين نوع دخالتها با شكست روبرو خواهد شد. اكثريت مردم سوريه كه ثابت كرده اند خواهان اصلاحات سياسي در كشور خود هستند مايلند تا به دور از دخالت كشورهاي منطقه اي و فرا منطقه اي مشكلات خود را با دولت سوريه حل كنند. بنابراين دولت تركيه بايد اين فرصت را براي دولت بشار اسد فراهم كند تا از رهگذر ادامه گفتمان هاي ملي به راه حل مناسبي با رهبران گروه هاي اپوزيسيون برسد."حسن هاني زاده" كارشناس مسائل خاورميانه -

[ 1390/4/27 ] [ 19:12 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

وقتي در تابستان سال 2008 ميلادي باراك اوباما موفق شد با توسل به شعار "تغيير" رقباي خود در انتخابات رياست جمهوري يعني هيلاري كلينتون از حزب دموكرات و مك‌كين از حزب جمهوري خواه را شكست دهد و به عنوان رئيس جمهور، جانشين جورج بوش شود، بارقه هايي از اميد نزد مردم آمريكا و ديگر كشورهاي جهان به وجود آمد كه شايد اين رئيس جمهور جديد با نگاهي جديد به سياستهاي خصمانه آمريكا در جهان پايان دهد ولي اين تنها يك خيال باطل بود.به گزارش باشگاه خبرنگاران، در اوايل ابراز اميدواري مي شد كه با روي كار آمدن اين رئيس جمهور سياهپوست ديدگاه خصمانه و استعماري آمريكا تغيير كند. سخنراني هاي اوباما در مصر در خصوص تغيير رويكرد و ديدگاه آمريكا به جهان اسلام نيز مزيد بر علت شد تا كشورهاي مسلمان و بخصوص منطقه خاورميانه از پيروزي اوباما بر ديگران رقيبان تقريبا شناخته شده اش استقبال كرده و ابراز رضايت كنند. انتظار مي رفت رويكرد ناعادلانه و دشمنانه اي كه پس از حادثه 11 سپتامبر سال 2001 در آمريكا و در نتيجه پروپاگاندي اين كشور در سراسر جهان عليه مسلمانان وجود داشت و آنها را نزد جهانيان به عنوان تروريست و خرابكار معرفي كرده بود، تغيير كند. آمارها حاكي از آن است كه پس از حادثه 11سپتامبر و انفجار برجهاي دوقلو كه هنوز هم چگونگي آن رمزگشايي نشده، خشونت ها در داخل آمريكا عليه مسلمانان تشديد شده، مطمئنا يكي از دلايل استقبال مسلمانان از پيروزي اوباما همين شعار "تغيير" بود. تصور مي شد با روي كار آمدن اوباما ديدگاه غرب به اسلام و مسلمانان دگرگون شود. اما زهي خيال باطل! باراك اوباما نيز همانند اسلافش رفتار كرد در حقيقت شعار "تغيير" تنها حربه اي براي پيروزي بود و وقتي اوباما بر مسند قدرت تكيه زد، عملا در سياست خارجي اين كشور به خصوص در رويكرد استعماري و خصمانه واشنگتن نسبت به جهان اسلام هيچ تغييري حاصل نشد. *نمونه هاي بارز شيعه ستيزي اوباما عبارتند از: 1- اشغال نظامي عراق كه به بهانه از بين بردن تسليحات كشتار جمعي صورت گرفته بود، در زمان اوباما نيز ادامه يافت؛ اشغالي كه به گفته تحليل‌گران نه به هدف دفع تروريسم بلكه با هدف اقتصادي و براي دستيابي به منابع طبيعي به خصوص نفت عراق تداوم يافت. 2- رژيم صهيونيستي به اقدامات وحشيانه خود عليه مردم مظلوم فلسطين ادامه دادو حتي ژست هاي صلح طلبانه آمريكا و اوباما براي برقراري صلح بين اسرائيل-فلسطين را به جايي نبرد. در حقيقت اوباما قدرت لازم براي توقف شهرك سازي كه تنها شرط محمود عباس براي از سرگيري مذاكرات صلح بود، را نداشت و نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي در اصل اوباما را ناديده گرفت و بارها به صراحت اعلام كرد به شهرك سازي ادامه خواهد داد. 3- اوضاع در افغانستان بحراني تر از قبل شد و هر روز غيرنظاميان اين كشورِ بحران زده به دست هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكا كه براي از بين بردن طالبان به پرواز درمي آمدند، به خاك وخون كشيده مي شدند و مي شوند. 4- اما نكته اصلي ماجرا چند وقتي است كه كليد خورده، ماه هاي آخر دوران رياست جمهوري باراك اوباما با "بهار عربي" مصادف شده و جهان شاهد اين است كه عمّال دست نشانده آمريكا و غرب در منطقه حساس خاورميانه يكي يكي قرباني موج بيداري اسلامي مردم منطقه شده اند. بن علي، رئيس چمهور تونس اولين آنها بود و پس از او نوبت به مبارك رسيد. موج بيداري اسلامي اكنون به يمن و بحرين رسيده است. وضعيت بحرين اما كاملا متفاوت است اكثر مردم اين كشور بيش از 70 درصد شيعه هستند و همين مسئله آمريكا را سخت نگران كرده است، چه در صورت پيروزي مردم برآل خليفه، هيچ بعيد نيست حكومتي شيعي برسر كار بيايد. براي آمريكا مسلمانان هميشه مايه نگراني بوده اند و تشكيل حكومت هاي اسلامي هميشه نگران كننده. اما به وجود آمدن حكومت مسلمان شيعي به مراتب براي غرب خطرناك تر است، از آن جهت كه دست آنها را از رسيدن به منابع انرژي سرشار منطقه كوتاه مي كند و در اين امر ايران الگوي اين حكومت ها شناخته مي شود شايد كه نه، مطمئنا به همين دليل است كه آمريكا در قبال سركوب انقلابيون بحرين توسط رژيم آل خليفه و در كنار آنها نظاميان رژيم آل سعود ترجيح داد سكوت كند، واشنگتن كه ادعاي حقوق بشرش گوش فلك را كر كرده در قبال سركوب، شكنجه و زندان معترضان بحريني حتي پزشكان كه براي كمك به مجروحان معترض شتافتند، هيچگاه آل خليفه را مورد انتقاد قرار نداد، حتي گزارش هاي رسيده حاكي از چراغ سبز وزير دفاع وقت آمريكا(گيتس) به دولت بحرين و آل سعود براي سركوب مردم انقلابي است. تنها دليل اين سكوت جانبدارانه كه در اصل حمايت از آل خليفه است، آن است كه در صورت سرنگوني رژيم آل خليفه شيعيان برسر كار خواهند آمد و آن وقت ديگر جايي براي حضور آمريكا در بحرين نخواهد بود بحرين كه الان محل استقرار ناوگان پنجم نيروي دريايي آمريكا است. اما نگراني اوباما و آمريكا از شيعيان فقط مختص بحرين نيست، عراق از ديگر كشورهاي منطقه خاورميانه است كه جمعيت كثيري از شيعيان را در خود جاي داده است. بنابر آمارهاي مختلف بين 60 تا 70 درصد از مردم اين كشور به خصوص در استان هاي جنوبي شيعه هستند. پانتا، وزير دفاع تازه وارد آمريكا در اظهاراتي واهي، مدعي شده است ايران تسليحات پيشرفته اي را در اختيار شيعيان مقتدا صدر قرار داده و آنها اين تسليحات را براي حمله به آمريكائيان مورد استفاده قرار داده اند ادعايي كه ايران بارها آن را تكذيب كرده است. *اما هدف از اين ادعا چيست؟ 1- اولا نسبت دادن حمله به نيروهاي نظامي آمريكا به يك گروه شيعه، نشانه عمق ترس و نگراني آمريكا از شيعيان نزديك به ايران است. واشنگتن، به خوبي از نفوذ معنوي ايران در بين شيعيان عراقي اطلاع دارد، بنابراين سعي دارد چنين القا كند كه ناآرامي هاي موجود در عراق به دست شيعيان و با حمايت ايران صورت مي گيرد. 2- به نظر مي رسد بهانه آمريكا براي ادامه حضور نظامي در عراق پيدا شده است. پانتا، وزير دفاع آمريكا هشدار داده، واشنگتن در قبال حمله به نيروهايش به سركوب گروه مقتدا صدر، كه نماد شيعيان با نفوذ عراق هستند خواهد پرداخت و اين يعني ماندن در عراق پس از پايان سال 2011. 3- واشنگتن سعي دارد نشان دهد اگر آمريكا در عراق نباشد ايران با استفاده از نفوذ خود در بين شيعيان به فكر تسلط سياسي بر عراق خواهد افتاد و به اين ترتيب سني ها را عليه شيعيان تحريك مي كند بنابراين واشنگتن مايل است با القاء ايران هراسي و شيعه هراسي تداوم حضور نظامي خود در عراق را توجيه كند. القاء همين مسئله ايران هراسي در كشورهاي خاورميانه از سوي آمريكا است كه باعث شده كشوري مانند عربستان به خريد ميلياردها دلار جنگ افزار نظامي از غرب روي آورد. شيعه هراسي، ابزاري در دست اوباما شده تا خاورميانه را ناآرام كرده و به بازار تسليحاتي خود تبديل كند. واشنگتن با شناختي كه از شيعيان كشورهاي مختلف خاورميانه دارد آنها را پيرو ايران مي داند و تلاش دارد به هر نحو ممكن مستقيم يا غيرمستقيم مانع قدرت گرفتن شيعيان در منطقه شود؛ زيرا قدرت گرفتن شيعيان يعني كوتاه شدن دست آمريكا از ثروت خدادادي منطقه خاورميانه. به همين منظور از يك طرف به صورت مستقيم تهديد به حمله عليه آنها مي كند-هرچند كه در ابتدا گروه كوچكي مانند نظاميان جبهه مقتدا صدر را نشانه رفته باشد و از طرف ديگر از حكومت هاي سركوبگر شيعيان بحرين و عربستان حمايت مي كند. شيعه ستيزي سياست جديدي است كه اوباما در آخرين ماه هاي حكومتش انتخاب كرده و هيچ بعيد نيست در صورت پيروزي در انتخابات سال آينده نيز اين روند را وارد فاز جديدي بكند./ا

[ 1390/4/27 ] [ 19:11 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

اين كه در انتخابات مختلف، افرادي براي كانديدا شدن صلاحيت داشته باشند، پديده اي شناخته شده در دنياست اما در امارات، افراد براي راي دادن نيز بايد تأييد صلاحيت و گزينش شوند و تنها كساني مي توانند رأي بدهند كه حاكمان آنها را قبول مي كنند! اگر بخواهيم يكي از عجيب ترين شيوه هاي انتخابات پارلماني در جهان را نام ببريم ، كشور امارات يكي از كانديداهاي احراز اين عنوان خواهد بود. به گزارش عصرايران؛ اين كه در انتخابات مختلف، افرادي براي كانديدا شدن صلاحيت داشته باشند، پديده اي شناخته شده در دنياست اما در امارات، افراد براي راي دادن نيز بايد تأييد صلاحيت و گزينش شوند و تنها كساني مي توانند رأي بدهند كه حاكمان آنها را قبول مي كنند! پارلمان امارات از 40 كرسي تشكيل شده است كه نيمي از نمايندگان آن را حاكمان هفت امارت (منطقه) منصوب مي كنند و نيمي ديگر را كساني انتخاب مي كنند كه از سوي اين 7 حاكم انتخاب شده اند ، بدين شكل كه حاكمان امارت هاي هفتگانه اين كشور ، افرادي كه روي هم رفته حدود 10 درصد جمعيت بومي كشور مي شوند را به عنوان "هيات هاي انتخاباتي" گزينش مي كنند و تنها اين افراد هستند كه مي توانند رأي دهند و "از بين خود"، بقيه اعضاي پارلمان را انتخاب نمايند. جالب اين كه پارلمان در امارات متحده عربي از هيچ گونه اختيار قانون گذاري يا نظارتي برخوردار نيست و تنها جنبه مشورتي دارد. در ماه هاي اخير همراه با موج مطالبه دموكراسي در كشورهاي عربي، شماري از شهروندان اماراتي نيز در نامه اي سرگشاده به رهبران امارات، خواستار لغو گزينش افراد براي راي دادن شدند تا همه شهروندان بتوانند در انتخابات حق رأي داشته باشند. حكومت امارات در واكنش به اين درخواست ، آن را اقدام عليه امنيت ملي دانست و شماري از افرادي كه اين نامه را امضا كردند به اتهام توهين به مقامات و اقدام عليه امنيت و نظم عمومي، به دادگاه احضار كرد. حكومت اين كشور مهم ترين كاري كه در باب افزايش مشاركت مردم انجام داده اين است كه با افزايش تعداد افراد واجد صلاحيت راي دادن ، به اصطلاح به مطالبات براي دموكراسي پاسخ دهد! به عنوان مثال در هفته گذشته مقامات اماراتي تعداد افراد واجد صلاحيت راي دادن در انتخابات پارلماني را از 80 هزار نفر به 129 هزار نفر افزايش دادند. اين تعداد حدود 12 درصد ازكل شهروندان امارات را تشكيل مي دهد. امارات از هفت امارت يا منطقه فدرالي به نام هاي ابوظبي، دبي، شارجه، عجمان، ام‌القوين، رأس‌الخيمه و فجيره تشكيل شده است. هر يك از هفت امارت، داراي قانون، كابينه و نظام حكومتي جداگانه اي هستند. همچنين به طور سنتي حاكم منطقه ابوظبي، رياست كشور امارات و حاكم دبي، نخست وزيري دولت امارات را برعهده دارد.90 درصد نفت امارات در ابوظبي قرار دارد. براساس آمارگيري سال جاري ميلادي، جمعيت امارات هشت ميليون و 200 هزار نفر است كه كمتر از يك ميليون نفر آنها، شهروند و بقيه يعني حدود هفت ميليون و 320 هزار نفر نيز اتباع خارجي هستند. اين در حالي است كه در آمارگيري سال 2005 ميلادي، جمعيت امارات چهار و نيم ميليون نفر بود كه شهروندان اماراتي، 21 درصد جمعيت اين كشور را تشكيل مي دادند.

[ 1390/4/27 ] [ 19:9 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

بصيرت:سايت «روز آنلاين» در تحليلي به قلم هيومن ايونتز به تشريح سياست غلط اوباما در قبال ايران پرداخت. هيومن ايونتز با اشاره به سياست نادرست رئيس‌جمهور آمريكا در قبال جمهوري اسلامي ايران نوشت: «سياست نادرست باراك اوباما در قبال ايران به‌طور بالقوه به منافع اقتصادي، سياسي و امنيتي آمريكا در خاورميانه و دنيا خسارت خواهد زد. او بايد از خواب بيدار شود و اين واقعيت را درك كند كه ايران با آمريكا در حال جنگ است.» اين تحليلگر براي اثبات ادعاي خود افزود: «كافي است به مواردي كه جمهوري اسلامي، بر اثر استراتژي غلط اوباما، در حال برنده شدن در آنهاست توجه كنيم: تحريم‌ها، مذاكرات و اميد به انقلاب در ايران. وي از گسترش نفوذ ايران در خاورميانه گفت و افزود: «رابرت گيتس، وزير سابق دفاع آمريكا به بلومبرگ گفت ايران به‌وجود آورنده بهار عربي نيست ولي كاملا آشكار است كه آنها سعي دارند از آن به نفع خود بهره‌برداري كنند؛ حتي در عراق و افغانستان». 

هيومن با اشاره به موفقيت ديپلماتيك ايران در قبال بحرين نيز نوشت: «هفته گذشته وزارت خارجه ايران از عربستان خواست نيروهاي خود را از بحرين خارج كند تا زمينه همكاري‌هاي منطقه‌اي فراهم آيد. با كمال تعجب سعودي‌ها هم بخشي از نيروهاي خود را بيرون بردند، چون مي‌دانند بالاخره با سلطه پارس‌ها در منطقه روبه‌رو هستند». اين تحليلگر در ادامه افزود: «گزارشات ديگر همچنين حاكي از كوشش‌هاي ايران براي نفوذ در ميان مخالفان مصر براي سوق دادن آنها به سمت اخوان‌المسلمين است. پيروزي اخوان‌المسلمين ضربه‌اي براي اسرائيل به شمار مي‌آيد و آمريكا و كشورهاي عربي، مانند عربستان‌سعودي و اردن، نگران ظهور يك مصر اسلامي، مشابه ايران در منطقه هستند». 

به گزارش جام نيوز، هيومن ايونتز در ادامه تاكيد كرد: «از سوي ديگر ايران در حال گسترش نفوذ خود در آمريكاي‌لاتين و تكثير سفارتخانه‌هاي خود در سراسر اين منطقه است». وي در ادامه با اعتراف به شكست تحريم‌ها عليه ايران مي‌نويسد: «و بالاخره آنكه ايران با دور زدن تحريم‌هاي بين‌المللي نه‌تنها توان موشكي و هسته‌اي خود را توسعه داده بلكه اين فناوري‌ها را در اختيار بقيه هم قرار داده است». اين تحليلگر در ادامه با تصريح بر موفقيت‌هاي ايران در عرصه تقابل با آمريكا ادامه داد: «اكنون ديگر نتايج سياست دولت اوباما در خاورميانه به‌خوبي آشكار شده است. كشورهاي منطقه، آمريكا را در حال خروج از منطقه مي‌بينند در حالي‌كه شاهد قدرت گرفتن ايران و گسترش نفوذ آن هستند، ما بايد برنامه هسته‌اي تهران را همين حالا متوقف كنيم. ما داريم جنگ را مي‌بازيم؛ فقط با يك سياست محكم و منسجم مي‌توان از عهده چالش‌هاي موجود بر آمد».

[ 1390/4/27 ] [ 19:7 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

بصيرت:يك روزنامه عرب‌زبان به نقل از منابع آگاه افغان و پاكستاني، از طرح ايجاد دفتر سياسي طالبان در يك كشور اسلامي و بررسي جدي طرح واگذاري كنترل امنيت جنوب افغانستان به نيروهاي طالبان در واشنگتن خبر داد.روزنامه الحيات چاپ لندن در اين باره نوشت: در حالي كه گفته مي‌شود آصف علي زرداري، رئيس‌جمهور پاكستان در ديدار با محمود احمدي‌نژاد همتاي ايراني‌اش، علاوه بر بررسي روابط دوجانبه، اطلاعات مهمي را در اختيار وي قرار داده است، منابع آگاه افغان از طرح مساله‌اي مهم در كاخ سفيد طي اين روزها خبر مي‌دهند.منابع ديپلماتيك پاكستاني به الحيات اطلاع دادند كه زرداري اطلاعات مهمي به رئيس‌جمهوري ايران در زمينه آخرين تحولات افغانستان و پاكستان ارائه كرده كه بيشتر مرتبط با زمان خروج كامل نظاميان بيگانه از افغانستان در سال 2014 است.به گزارش مشرق، اين منابع همچنين با اشاره به اقدام اخير طالبان در اعلام جدايي از القاعده، آن را در راستاي فراهم كردن شرايط براي گفت‌وگو با آمريكا ارزيابي مي‌كنند. بر اين اساس، اخيرا توافقي نيز در زمينه گشايش يك دفتر از سوي طالبان در يك كشور اسلامي كه احتمالا در قطر، تركيه يا تركمنستان باشد به دست آمده تا برقراري ارتباط با اين نيروها به دور از فشارهاي دولت افغانستان تسهيل شود.گفته مي‌شود عبدالسلام ضعيف، نماينده سابق طالبان در پاكستان نقش مهمي در متقاعد كردن واشنگتن به ايجاد دفتر سياسي طالبان در خارج از افغانستان داشته است.از سوي ديگر، منابع افغان از بررسي جدي طرح واگذاري كنترل جنوب افغانستان به نيروهاي طالبان از سوي واشنگتن خبر مي‌دهند.

[ 1390/4/27 ] [ 19:5 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

پايگاه اينترنتي «ديلي‌استار» 7 ژوئيه 2011 (16 تير) در مقاله‌اي به قلم «اونا گالاني» به تحولات داخلي ايران پرداخت و نوشت: چشم‌انداز اقتصادي ايران به سرنوشت محمود احمدي‌نژاد وابسته نيست. سلامت اقتصادي ايران بصيرت:پايگاه اينترنتي «ديلي‌استار» 7 ژوئيه 2011 (16 تير) در مقاله‌اي به قلم «اونا گالاني» به تحولات داخلي ايران پرداخت و نوشت: چشم‌انداز اقتصادي ايران به سرنوشت محمود احمدي‌نژاد وابسته نيست. سلامت اقتصادي ايران به طور جدي در طول رياست جمهوري او آسيب ديده است كه دليل اصلي آن، لحن آتشين وي به‌ويژه در مسئله هسته‌اي اين كشور است. به‌علاوه، در دوره افزايش بهاي نفت، از درآمدهاي نفتي به درستي استفاده نشد. با وجود چالش‌هاي داخلي سياست‌هاي اقتصادي كشور احتمالاً تغيير نخواهد كرد. با وجود آنكه تحريم‌هاي بين‌المللي بسيار مؤثر است؛ اما بهاي بالاي نفت نيز به عنوان بازدارنده‌اي جزئي عمل مي‌كند. در ادامه مقاله آمده است: احمدي‌نژاد واقعيت‌ها را پذيرفته و نظام پرهزينه پرداخت يارانه را مورد بازنگري قرار داده است. افزايش بهاي غذا، سوخت و حمل‌ونقل در ماه دسامبر در بيش از 60 ميليارد دلار هزينه صرفه‌جويي كرد كه به گفته صندوق بين‌المللي پول، در واقع معادل 15 درصد توليد ناخالص داخلي است. اصلاحات بلندپروازانه بايد فضاي تنفس بيشتري به ايران بدهد و مي‌تواند الگويي براي ديگران باشد؛ اما اين تنها آغاز راه است و حذف يارانه‌ها، نگراني‌ها در مورد تورم و تضعيف پول ايران را افزايش داده است. در پايان مقاله آمده است: اما پس از پايان دوران رياست جمهوري احمدي‌نژاد، احتمالاً اقتصاد سياسي ايران همچنان با اين شرايط همراه خواهد بود. به‌علاوه، در فضاي پرتنش، فساد اقتصادي نيز احتمالاً افزايش مي‌يابد. ايران در سال گذشته مطابق شاخصه شفافيت فساد بين‌المللي، در رتبه 146 قرار گرفت كه در مقايسه با زماني كه احمدي‌نژاد در سال 2006 قدرت را به دست گرفت، 41 پله سقوط كرده است. رهبر ايران نيز مانند احمدي‌نژاد لحن ضدغربي دارد و علاوه بر ترديد نسبت به نيات آمريكا، از برنامه هسته‌اي ايران حمايت كرده است. واقعيت اين است كه در طول اين سال‌ها،‌ اقتصاد هرگز براي ايران اولويت نبوده است؛ به‌ويژه آنكه درآمدهاي عظيم نفتي، در دستيابي به اهداف ايدئولوژيك به اين كشور كمك مي‌كند. در صورت تداوم محبوبيت رهبر ايران در ميان مردم، تغييرات چنداني در شرايط ايران به وجود نخواهد آمد. بصيرت: نويسنده نسبت به دو موضوع از خود حساسيت نشان داده است: يكي، ادامه فعاليت‌هاي هسته‌اي و ديگر، هدفمند كردن يارانه‌ها؛ كه با وجود فراز و نشيب‌هاي زياد، نظام دركل در هر دو موفق عمل كرده است. نويسنده هم تا حدودي به اين موفقيت اذعان كرده؛ اما با قرار دادن نكات منفي در كنار آن، مانع ظهور و بروز كامل آن شده است.

[ 1390/4/23 ] [ 11:31 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

چند هفته قبل خبري منتشر شد مبني بر اينكه كاربران متخلف اينترنت قرار است با كمك «اينترنت چمداني» هويت خود را در اينترنت مخفي كرده و مطالب غيرقانوني خود را در اين فضا منتشر كنند. اين خبر ابتدا ... بصيرت :در چند سال اخير، ايالت متحده آمريكا، در راستاي جنگ نرم عليه كشورمان، با منتشر كردن سايت ها و نرم افزارهاي فيلترشكن، امكان دسترسي كاربران قانون گريز را به سايت هاي نامناسب فراهم كرده است. دولت آمريكا تاكنون، از اين ابزار، براي جاسوسي از كاربران اينترنت استفاده فراواني كرده است. با اين حال با از كار انداختن بسياري از سايت ها و نرم افزارهاي فيلترشكن توسط نيروهاي انقلابي كشورمان، دولت آمريكا سعي در استفاده از روش هاي ديگري براي عبور كاربران، از سايت هاي مخرب دارد. در اين زمينه، چند هفته قبل خبري منتشر شد مبني بر اينكه كاربران متخلف اينترنت قرار است با كمك «اينترنت چمداني» هويت خود را در اينترنت مخفي كرده و مطالب غيرقانوني خود را در اين فضا منتشر كنند. اين خبر ابتدا در روزنامه «نيويورك تايمز»(1) انعكاس پيدا كرد و پس از آن به سرعت به صدر اخبار بسياري از رسانه هاي مخالف كشورمان تبديل شد، اما به راستي اينترنت چمداني چيست كه اينقدر رسانه هاي غربي برايش فضاسازي مي كنند؟ اينترنت چمداني «يك پروژه محدودي است كه در وزارت خارجه آمريكا با همكاري پنتاگون پيگيري مي شود و هدفش اين است كه در صورتي كه دولت هاي مركزي و بعضي از كشورهاي هدف، شبكه اينترنتي و يا مخابراتي خود را به دلايلي قطع كردند اينها بتوانند از طريق اين شبكه جايگزين ارتباط بين فعالان سياسي يا فعالان تكنولوژيكي را در آن منطقه به صورت محدود فراهم كنند.»(2) طبق گفته «ساشا مينراث» مسئول اين طرح قرار است «تا هشت ماه ديگر نسخه ساده نرم افزار اينترنت چمداني عرضه و بين 12 تا 18 ماه ديگر نيز اين نرم افزار براي استفاده گسترده آماده شود.»(3) به دنبال انتشار اولين خبرها درباره اينترنت چمداني «رامين مهمان پرست» سخنگوي وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي با بيان اينكه «اينترنت چمداني فاز ديگري از جنگ نرم سايبري آمريكا عليه كشورهاي مخالف به شمار مي رود در واكنش به اين طرح، گفت: «آمريكايي ها با وارد شدن به فضاي سايبري جريان بسيار قوي را عليه خودشان به راه مي اندازند.»(4) چندي پس از اين اظهارات حجت الاسلام والمسلمين حيدر مصلحي، وزير اطلاعات، با تصريح بر اينكه، بر فضاي سايبري تسلط بسيار خوبي وجود دارد، گفت: «در مورد كيف اينترنتي كه آنها شعارش را دادند ما از قبل پيش بيني آن را داشتيم و راه هاي مقابله با آن را داريم.»(5) چند روز پس از اين اظهارات هم، وزير ارتباطات، اين طرح را مصداق تروريسم اينترنتي و اقدامي براي دامن زدن به تهاجم فرهنگي دانست و از «مقابله فني و محتوايي با اين طرح خبر داد. رضا تقي پور وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات گفت: «از نظر فني اقدامات لازم براي مقابله با اينترنت چمداني پيش بيني و با محتوايي كه در ايران ايجاد شده است و خواهد شد شهروندان نيازي نخواهند داشت از اين مسائل استفاده كنند.»(6) واكنش هاي مسئولان كشورمان در حالي است كه فتنه گران از اين طرح استقبال كرده اند و اميدوارند كه از اين طريق بتوانند با امنيت كامل، دستورات خود را از غرب گرفته تا بتوانند سناريو «تقلب در انتخابات مجلس نهم» را كليد بزنند. در پايان بايد گفت كه حتي اگر گزافه گويي هاي آمريكا در زمينه توانمندي هاي اينترنت چمداني درست باشد باز هم آمريكا نمي تواند از اين طرح استفاده مطلوب را ببرد چرا كه كشورمان تسلط بسيار خوبي بر فضاي اينترنت دارد. موفقيت ايران در شناسايي و كشف كرم جاسوسي استاكس نت كه تأسيسات صنعتي و نيرو گاهي كشور را هدف قرار داده بود گوشه اي از توانمندي كشورمان در حوزه سايبري است. با اين وجود به نظر مي رسد تسريع در روند اجراي پروژه هايي مثل اينترنت ملي، موتور جست وجوگر ملي، هاستينگ ملي، اينترنت پاك، مي تواند حملات احتمالي آمريكا و صهيونيسم جهاني را عليه كشورمان، در حوزه اينترنت، بيش از پيش خنثي كند.

[ 1390/4/23 ] [ 11:24 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

پايگاه اينترنتي وال‌استريت‌ژورنال 13 ژوئيه 2011 (22 تير) در مقاله‌اي به قلم «بيل اسپينل» به تحولات جهان عرب پرداخت و نوشت: اعتراضات در جهان عرب بر اردن... بصيرت:گروه ترجمه - پايگاه اينترنتي وال‌استريت‌ژورنال 13 ژوئيه 2011 (22 تير) در مقاله‌اي به قلم «بيل اسپينل» به تحولات جهان عرب پرداخت و نوشت: اعتراضات در جهان عرب بر اردن به‌عنوان كشوري فقير با شش ميليون جمعيت تأثير گذاشته است. البته بايد گفت در مقايسه با ساير كشورهاي عربي و مطابق استانداردهاي خاورميانه، آزادي‌هاي سياسي نسبي در اين كشور وجود دارد. با وجود اين،‌‌ روز جمعه اعتراضاتي در اردن صورت گرفت و طي آن، معترضان خواستار پايان فساد دولتي و اصلاحات سياسي و اقتصادي گسترده شدند. در ماه ژانويه امسال، عبدالله دوم، شاه اردن، به منظور كاستن از خشم عمومي، نخست‌وزير را خلع و دولت را منحل كرد و دو بسته اقتصادي و كمكي را به اجرا گذاشت؛ اما اين بسته‌ها تنها هزينه‌هاي دولتي را افزايش داده و تاكنون بر وخامت اوضاع اقتصادي افزوده است. در ادامه مقاله آمده است: ناآرامي سوريه در شمال اردن باعث شده است، شبكه‌هاي تجاري و قاچاق مختل شوند و زندگي بسياري از مرزنشينان اردن با مشكلات جدي روبه‌رو شود. عدم توازن اقتصادي به ناآرامي‌هاي سياسي انجاميده و گردشگري نيز به تبع آن، آسيب جدي ديده است. از طرف ديگر، ارائه يارانه‌هاي پرهزينه مي‌تواند دولت را ورشكسته كند. به علاوه، بدهي اردن جداي از كسري بودجه، حدود 60 درصد توليد ناخالص داخلي است. در حال حاضر، اردن متحد مهم آمريكا در جنگ عليه گروه‌هاي شبه‌نظامي اسلام‌گرا در خاورميانه، افغانستان و پاكستان است. پادشاهي اين كشور با وجود جمعيت و منابع طبيعي اندك، به همراه مصر يكي از دو كشور عربي است كه روابط خود را با اسرائيل حفظ كرده است و در واقع سنگ‌بناي توازن امنيت منطقه‌اي به‌شمار مي‌رود. در حال حاضر، ناآرامي و خيزش‌هاي مردمي در اردن نشان‌دهنده تداوم بهار عربي است؛ اما اين پرسش مطرح است كه چرا پس‌لرزه‌ها و يا حتي لرزه‌هاي جديد، همچنان ادامه دارند. جالب توجه اينكه، نتيجه خيزش‌هاي مردمي در تونس و مصر به سرنگوني حكومت‌هاي اين كشورها انجاميد؛ اما نتايج اعتراضات در ساير كشورهاي منطقه همچنان بي‌نتيجه است. در پايان مقاله آمده است: ليبي و يمن نشان داده‌‌اند كه غيرقابل مهار هستند. اين تحولات سبب شده كه حاكميت در كشورهايي مانند مراكش، الجزاير، عمان و اردن با چالش‌هاي جدي روبه‌رو شود و خطرات عدم پاسخگويي به شهروندان افزايش يابد. در واقع، معترضان اردني پيش از آغاز بهار عربي، در سال گذشته بر نگراني‌هاي اقتصادي و فساد دولتي تأكيد كردند و امسال اصلاحات سياسي و مشاركت گسترده‌تر شهروندان را نيز به فهرست مطالبات خود افزودند. با وجود برخي آزادي‌هاي سياسي نسبي در اردن، پادشاه، نخست‌‌وزير را منصوب مي‌كند و به خواست خود مي‌تواند پارلمان را منحل كند. به نواحي روستايي فقرزده اردن، مدت‌ها بي‌توجهي شده است و به‌دليل افزايش بهاي غذا و سوخت، با نابساماني‌هاي بنيادين مواجه شده‌اند. به علاوه، اعتراضات مردمي در تونس و مصر، خيزش‌هاي مردمي در اردن را شعله‌ور كرده و در عين حال، اخوان‌المسلمين اردن نيز به عنوان سازمان‌ اسلام‌گراي قدرتمند، به اين جريان معترض پيوسته است. پيامدهاي چنين تحولاتي در اردن مي‌تواند بي‌ثبات‌كننده باشد. در واقع، تحولات اخير جهان عرب، انتظارات شهروندان اردني را براي نقش‌آفريني در اداره كشور، افزايش داده است.

[ 1390/4/23 ] [ 11:24 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ،
X