سخنگوي گروه 2 نفره موسوم به «شوراي هماهنگي سبز» درباره دعوت به آشوبگري گفت به هرحال خطر كردن بخشي از مبارزه سياسي است.اردشير اميرارجمند در مصاحبه با «جرس» گفته است «البته ما از خطرات و ريسك هاي اين فراخوان غافل نيستيم اما به هرحال بايد خطر و ريسك مبارزه را پذيرفت».
مشاور موسوي كه در پاريس اقامت دارد، به هنگام خروج از كشور در يكي از كنسولگري هاي آمريكا در تركيه به ديپلمات آمريكا گفته بود «جان من در ايران در خطر بود(!؟) و به همين دليل شما بايد مقدمات عزيمت من به اروپا يا پناهندگي مرا تامين كنيد.»خبرنگار جرس درباره احتمال سركوب آشوبگري پرسيد كه اميرارجمند براي كم هزينه نشان دادن ماجرا گفت: هيچ دليلي وجود ندارد كه نيروهاي انتظامي و نظامي مبادرت به سركوب كنند. نوع اكسيون هم به گونه اي انتخاب شده كه ضريب سركوب را پايين بياورد و افراد را در معرض هزينه هاي شديد قرار ندهد. با اين حال ريسك و خطر كردن هم جزيي از مبارزه است. ما بايد سعي كنيم هزينه ها را توزيع و سرشكن كنيم(!)
به گزارش كيهان :ادعاي سرشكن كردن هزينه ها در حالي است كه طيف هاي زيادي از گروه هاي اپوزيسيون به خاطر بالا كشيدن صدها هزار دلار و يوروي پرداختي به شخص وي مشكوك هستند و حتي در رسانه هاي خود مكررا پرسيده اند كه روزگار اميرارجمند و مزروعي در حالي كه هيچ كار مفيدي هم در پاريس و بروكسل نمي كنند چگونه مي گذرد هزينه گزاف تورهاي تفريحي آنها چگونه تامين مي شود.يادآور مي شود در بخشي از اين مصاحبه، جرس به همكاري طيف شوراي هماهنگي با اپوزيسيون بر سر تحريم انتخابات اشاره كرد و پرسيد كه چرا با اين وجود، از كلمه تحريم استفاده نمي كنيد. اميرارجمند هم بدون رد اين ادعا گفت: نمي شود ادعا كرد واژه ها داراي بار و اهميت نيستند ولي نبايد بار و اهميت را مطلق كرد. نه تحريم، تابويي است كه نتوان هيچ وقت از آن صحبت كرد و نه عدم مشاركت، يك لفظ ضعيف و ناموجه است. مهم اين است كه در انتخابات شركت نمي كنيم و سايرين را هم به همين دعوت مي كنيم.در همين حال پايگاه اينترنتي بالاترين با طرح اين پرسش كه چرا دعوت هاي شوراي هماهنگي سبز براي تظاهرات و پياده روي خياباني جدي گرفته نمي شود و چرا خوش بيني به اين دعوت حضور در پياده روها وجود ندارد؟ نوشت: تعيين ساعت و زمان و حد فاصل حركت، جز برنامه ريزي و تمركز نيروهاي امنيتي چه دستاورد روشن ديگري دارد؟
آنچه از متن بيانيه هاي شورا برمي آيد اين است كه بناي شورا بر كنترل فعاليت هاي جنبش است نه باروري آن. آنها خواستار بستن دست و پاي جنبش هستند نه پر و بال دادن به آن. آنها هيچ اطمينان و اعتمادي به شعور مخالفان ندارند و مي خواهند حداقل منافذ خلاقيت ما را كور كنند. حتي مي توان بدبين بود كه در خط بيانيه نويسان سكتاريستي است آنها مي خواهند بعدا اگر اتفاقي افتاد راه خود را جدا كنند كه آنها كه چه بودند و چه نبودند، از ما نبودند.بالاترين تصريح كرد: چنين تحركاتي، دعوت به قرباني كردن افراد مي باشد و نه تنها پيشاپيش محكوم به شكست است بلكه جز تحميل ياس و نااميدي بيشتر، نتيجه اي دربر ندارد. در مقابل ابراهيم نبوي ميرزابنويس جرس در جواب منتقداني نظير گردانندگان بالاترين،نوشت: حاميان جنبش چيزي براي باختن ندارند. خوشبختانه جز معدودي دل سپرده به سرنوشت كشور در فرنگ، اپوزيسيون بي پرنسيب، دست از سر جنبش برداشته و به همان تفريحات 30 ساله مي پردازد.وي از جمله فرصت طلباني است كه با اپوزيسيون نمايي توانست در بروكسل پناهندگي بگيرد و هم قطار تفريحات اپوزيسيون بي پرنسيب شود.
[ 1390/11/21 ] [ 13:22 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]