آخرين خبر

در کوتاه ترین زمان بروزترین باشید

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ آخرين خبر خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

همكاري خاندان آل خليفه با موساد براي سركوب شيعيان در بحرين فاش شد. بصيرت:همكاري خاندان آل خليفه با موساد براي سركوب شيعيان در بحرين فاش شد. افشاي اطلاعات به دست آمده از اسناد ويكي ليكس نشان داد كه حكومت آل خليفه در بحرين برنامه گسترده اي را با همكاري عوامل جاسوسي موساد براي سركوب شيعيان اين كشور تدارك ديده است. اين اسناد همچنين ثابت كرد كه مقامات آل خليفه روابط محرمانه خود با مقامات رژيم صهيونيستي را از چند سال پيش آغاز كرده و مسئول هماهنگ كردن اين روابط سفير آمريكا در منامه بوده است. براساس همين روابط محرمانه و همكاري دو طرف بود كه رژيم آل خليفه از سال 2005 به كليه دستگاه هاي حكومتي خود دستور داد كه رژيم اسرائيل را دشمن به حساب نياورند و از پيشنهاد تشكيل دو دولت طرفداري كنند. پادشاه بحرين همچنين به رسانه هاي داخلي اعلام كرد كه در مقالات و گزارش هاي خود به اسرائيل به عنوان دشمن نپردازند و از انتشار مقالات ضد صهيونيستي خودداري كنند. پادشاه بحرين همچنين از آمريكا و اسرائيل دستور گرفته بود كه مبارزه همه جانبه اي را عليه شيعيان اين كشور آغاز كند و متقابلا از سني ها حمايت كند. در همين رابطه رژيم بحرين در تلاش است با رو در رو قرار دادن طوايف سني در مقابل شيعه، جايگاه شيعيان اين كشور را تضعيف كند. قرارداد همكاري آل خليفه با موساد در سال 2005 امضاء شده و خبر آن اخيرا منتشر شده است. اين در حالي است كه به موازات اعمال فشار و سركوب هرچه بيشتر شيعيان در كشور در جريان خيزش مردمي اخير، انقلابيون بحريني به خاندان آل خليفه هشدار دادند كه صبر مردم لبريز شده و اگر به مطالبات آنها رسيدگي نشود خيابان هاي اين كشور را صحنه جنگ و درگيري خواهند كرد. انقلابيون بحريني به رژيم آل خليفه هشدار دادند كه صبر مردم لبريز شده و هيچ تضميني وجود ندارد تا اعتراض هاي مردم براي تحقق مطالباتشان به صورت مسالمت آميز ادامه يابد. «ابراهيم زين الدين» از فعالان سياسي بحريني در اين باره گفت، سياست هاي سركوبگرانه رژيم بحرين و حضور اشغالگران و مشاركت آنان در قتل عام مردم معترض موجب شده است كه بحران بحرين ادامه يابد و مسئوليت اين وضعيت متشنج و خطرناك آل خليفه و آل سعود هستند. وي تاكيد كرد، مردم بحرين تا تحقق همه مطالباتشان خيابان ها را ترك نخواهند كرد و ادامه اين وضعيت به درگيري هاي شديد خياباني و جنگ داخلي منجر خواهد شد. طلاب بحرين نيز با محكوم كردن جنايات آل خليفه و آل سعود اعلام كردند كه رژيم بحرين و آل سعود بايد پاسخگوي سركوب تظاهرات مسالمت آميز مردم بحرين و كشتار مردم بي دفاع اين كشور باشند. اين طلاب مطالبات مردم را مشروع و قانوني دانسته و تاكيد كردند، آل خليفه همه حقوق قانوني مردم بحرين از جمله حق انتخاب و تعيين سرنوشت خود را ناديده گرفته است و مردم بحرين امنيت ندارند و جان و مال آنان در خطر است.«سعيد شهابي» دبيركل جنبش احرار بحرين نيز با تاكيد بر اينكه دوره حاكميت آل خليفه در اين كشور به پايان رسيده و حمايت هاي نظامي، مالي و رسانه اي آمريكا و عربستان سعودي مانع حذف اين خاندان از صحنه سياسي بحرين نمي شود گفت، پيروزي ملت بحرين نزديك است. وي اظهار داشت، رژيم آل خليفه سال ها مطالبات مردم را ناديده گرفته و تعامل با اين رژيم كه همواره درصدد تحميل سياست هايش بر مردم بوده غيرممكن است. همچنين حوزه علميه كربلا در واكنش به هتك حرمت مقدسات و تخريب مداوم مساجد در بحرين توسط نظاميان رژيم آل خليفه و آل سعود تحصن اعتراض آميز برگزار كرد. طلاب علوم ديني مسجد جامع امام موسي كاظم(ع) كربلا با شركت در اين تجمع حمايت خود را از قيام مردمي بحرين اعلام و هتك حرمت مقدسات را محكوم كردند.اين محكوميت ها در حالي صورت مي گيرد كه رژيم آل خليفه همچنان به سياست سركوب ارعاب، تهديد و ضرب و شتم مخالفان ادامه مي دهد و در تازه ترين جنايات اين رژيم نسبت به مخالفان ده ها ورزشكار شيعه را دستگير كرده است. انجمن حقوق بشر جوانان بحرين در اين باره اعلام كرد، باشگاه هايي كه عموما متعلق به شيعيان است به مدت دو سال از شركت در ليگ فوتبال محروم و 20 هزار دلار جريمه شده اند. حكومت آل خليفه همچنين براي دومين ماه متوالي شيعيان بحرين را از دريافت يارانه محروم كرده است. از سوي ديگر، مدير اجرايي ائتلاف بين المللي پيگرد جنايتكاران جنگي با اشاره به ادامه تلاش ها براي شكايت قضايي از مسئولان بحريني و سعودي از لغو سفرهاي اروپايي مسئولان بحريني از ترس پيگرد و بازداشت خبر داد. «لويي ديپ» گفت، آنچه در بحرين روي مي دهد جنايت هاي ضد بشري است. وي از سكوت جوامع عربي در قبال رويدادهاي بحرين انتقاد كرد و گفت، رژيم سعودي در تلاش براي به شكست كشاندن انقلاب هاي عربي است مدير اجرايي ائتلاف بين المللي پيگرد جنايتكاران جنگي همچنين اعلام كرد كه گروهي از وكلاي بين المللي در حال انجام فعاليت هايي براي شكايت از مسئولان بحريني و سعودي به دادگاه بين المللي كيفري هستند. در آلمان نيز هزاران نفر از مردم برلين با برگزاري تظاهراتي از قيام مردمي بحرين حمايت كردند.

[ 1390/2/8 ] [ 16:28 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

گروهك تروريستي پ.ك. ك اقدام به خريد سلاح و مهمات ار كشور روسيه نموده اند. گروهك تروريستي پ.ك. ك اقدام به خريد سلاح و مهمات ار كشور روسيه نموده اند. به گزارش«جوان آنلاين»،بر همين اساس شرور ماهر از اشرار گروهك تروريستي پ.ك.ك به تازگي با سفر به كشور روسيه اقدام به خريد سلاح و تجهيزات نظامي از قبيل: موشك‌سام‌ و آرپي جي، خمپاره انداز60ميلي متري با مهمات مربوطه، مين هاي كنترل از راه دور، دوربين هاي ديد در شب و روز، اسلحه كلاش و....نموده و قراراست از طريق مرز زميني به مقرهاي اين گروهك در مناطق«سرحد و تندورك» تركيه (روبروي شهرستان‌ ماكو) منتقل نمايد منبع:سايت بصيرت

[ 1390/2/8 ] [ 16:22 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

بصيرت: دومين انفجار در خط لوله انتقال گاز مصر به رژيم صهيونيستي در چهار ماه گذشته خشم سران تل‌آويو را برانگيخته است. به گزارش فارس، منابع سياسي در رژيم صهيونيستي اعلام كردند كه سران تل‌آويو از انفجار صبح امروز در خط لوله گاز مصر-اسرائيل بشدت خشمگين شده‌اند. راديو رژيم صهيونيستي با اعلام اين خبر افزود كه اين خط لوله از محلي دچار حادثه شده است كه گاز مصر به اسرائيل و اردن منتقل مي‌شود و در اين قسمت صدمه شديدي متحمل شده است. بنا بر اين گزارش، بخش‌هايي از خط لوله انتقال گاز مصر، كه به صادرات گاز براي اردن مربوط مي‌شود نيز مسدود شده است و نيروهاي امدادرسان و آتش‌نشان تلاش بسياري كردند كه آتش‌سوزي ايجاد شده را مهار كنند. راديو رژيم صهيونيستي در اين خبر به جزئيات بيشتري اشاره نكرد كه مشخصا كدام يك از سران اسرائيلي در اين خصوص اظهارنظر كرده است.در ماه فوريه نيز همزمان با اوج‌گيري انقلاب مردم در مصر خط لوله انتقال گاز به رژيم صهيونستي منفجر شد و روند فروش گاز مصر به اين رژيم متوقف شد. منبع:سايت صيرت

[ 1390/2/8 ] [ 16:6 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

حضرت آقا رسيدم و خواستم به ايشان گزارشي ارائه كنم. ايشان به من گفتند:«هر وقت شما حرف از واردات مي زنيد، اين بند دل من مي لرزد.» من هرگز اين فرمايش ايشان را فراموش نمي كنم. رهبر معظم انقلاب در آن جلسه به من گفتند كه شما وزير بازرگاني هستي؛ بايد واردات مديريت شود. محمد شريعتمداري وزير پيشين بازرگاني در دولت هاي هفتم و هشتم مي گويد: زماني كه من وزير بازرگاني بودم، در يك جلسه خدمت حضرت آقا رسيدم و خواستم به ايشان گزارشي ارائه كنم. ايشان به من گفتند:«هر وقت شما حرف از واردات مي زنيد، اين بند دل من مي لرزد.» من هرگز اين فرمايش ايشان را فراموش نمي كنم. رهبر معظم انقلاب در آن جلسه به من گفتند كه شما وزير بازرگاني هستي؛ بايد واردات مديريت شود. آنچه در ذيل مي آيد گفت وگوي پايگاه اطلاع رساني حفظ نشر و آثار رهبر معظم انقلاب با وزير پيشين بازرگاني در دولت هاي هفتم و هشتم است كه به بيان نظرات، خاطرات و نيز دغدغه هاي رهبر انقلاب در خصوص اجراي اصل 44، توليد داخلي، مديريت واردات و ... پرداخته است. ¤ تأكيدهاي مستمر رهبر انقلاب بر اجراي اصل 44 را در شرايط كنوني و با توجه به طرح مسائلي همچون «اقتصاد مقاومتي» و تهديدهاي غرب و اعمال تحريم ها و نيز«جهاد اقتصادي»چگونه ارزيابي مي كنيد؟ -به نظر بنده اساس مشي اقتصادي رهبر معظم انقلاب بر همين پايه استوار است. بنده كاملاً به ياد دارم كه رهبر انقلاب در سخت ترين شرايط كشور كه هزاران كيلومتر از مرزهاي ما درگير جنگ تحميلي بود و به اين دليل ما محدوديت جدي ارزي داشتيم، در چندين نوبت اشاره كردند كه نگذاريم بخش خصوصي متدين ما كه از نهال هاي روييده در انقلاب اسلامي هستند و نگاهشان به ثروت مشروع است، بخشكد. ايشان به اين مسئله به طور جدي معتقد بودند كه دولتي كردن صددرصدي اقتصاد و تمركز بخشيدن به تمام فعاليت هاي اقتصادي و محروم كردن مردم از حضور در فعاليت هاي اقتصادي موجب خشكيدن اين نهال ها مي شود. ايشان با راه اندازي كميته انتقال ارز و كميته واردات و صادرات كه بنده دبير آن بودم، سعي در انجام اين مسئله داشتند كه برخي با ايجادش از اساس مخالف بودند. يكي از مهم ترين مسائل در آن دوره، ايجاد كميته نظارت بر انتقال ارز بود و جالب اين كه يكي از مسئولان ارشد دولتي به دليل همكاري با اين كميته عزل شد. خاطره ديگري كه از زمان رياست جمهوري ايشان به خاطر دارم، جلسات مكرر آيت الله خامنه اي با دولت است كه تلاش مي كردند دولت را متقاعد كنند كه فقط ارز ناشي از نفت را براي جنگ مصرف كند و ارزي كه متكي به نفت نيست و به وسيله خودمان و فعاليت مردم به دست مي آيد، مثل ارز كارگران خليج فارس را دولت اجازه بدهد كه خود مردم برايش تصميم بگيرند و برنامه ريزي كنند تا به وسيله آن نيازمندي هاي كشور را وارد كنند. البته به دلايلي اين مسئله محقق نشد. بنابراين اگر امروز بحث اقتصاد مقاومتي توسط ايشان مطرح مي شود، صحيح نيست كه كساني بگويند معنايش اين است كه نوآوري، خلاقيت، اقتصاد پويا و چشم انداز معني ندارد و ديگر به سمت اقتصاد جنگ برويم. من كه مشي اقتصادي آقا در برهه هاي مختلف را بررسي كرده ام، معتقدم كه حتي در زمان جنگ، نگاه رهبر انقلاب به تأمين برخي از نيازها توسط بخش خصوصي و صنعتي بود و اكنون نيز قاعدتاً نگاه ايشان در همين چهارچوب است. ¤ اصل 44 قانون اساسي بايد در كجا و به چه صورتي ايفاي نقش كند؟ -در چهارچوب قانون اساسي. اقتصاد جمهوري اسلامي ايران بر سه پايه است: دولتي، خصوصي و تعاوني. اصل را هم بر اين گذاشته كه محدوده هريك از آنها به گونه اي باشد كه موجب اضرار جامعه اسلامي نشود. يعني هرگاه دامنه يكي از اين فعاليت ها، مثلاً دامنه فعاليت اقتصاد دولتي موجب شود كه جامعه اسلامي ضرر ببيند، بايد آن را محدود كرد. البته حد و حدود اين كار را قانون تعيين مي كند. در جايي نيز گفته شده كه اقتصاد خصوصي يا تعاوني، منظور اين نيست كه دولت ابتدا اساس اقتصاد دولتي را مي ريزد و بعد اقتصاد تعاوني و خصوصي را به عنوان زائده اي كه مكمل اقتصاد دولتي باشند، استفاده كند. اقتصاد دولتي فقط جاهايي وارد مي شود كه اولاً حكومت اسلامي تكليف دارد كه وارد شود. مثلاً بايد حداقل هاي معيشتي را براي جامعه تأمين كند. شايد بخش خصوصي خود را مكلف به اين كار نداند، اين جا بايد دولت وارد شود و آن اقتصادي را فراهم كند كه در آن حداقل نيازهاي جامعه را تأمين كند. متأسفانه يك نگاهي در اين خصوص مي گويد كه اقتصاد اصل 44 قانون اساسي معتقد به اين است كه اساساً اقتصاد، دولتي است كه زائده هاي لاينفكي به عنوان تعاوني و خصوصي نيز به آن چسبيده است. در صورت عدم موفقيت آن، اقتصاد خصوصي و تعاوني وارد عرصه مي شوند. به نظر من اين مسئله كاملاً معكوس است . نگاه صحيح در اصل44 قانون اساسي اين است كه اقتصاد ما اقتصاد غير دولتي است و دولت جاهايي بايد خودش را مكلف به اجرا بداند كه زمينه ظهور و بروز بخش خصوصي نيست. بعضي جاها هم دولت بايد ورود كند و راه را براي اقتصاد خصوصي و تعاوني باز كند، نه اين كه انحصار ايجاد كند. ¤ عده اي نيز مدل هاي اقتصادي در جمهوري اسلامي را پويا نمي دانند. در اين باره چه توضيحي داريد؟ -برخي معتقدند كه در چهارچوب قانون اساسي، دسترسي به اقتصاد پويا مقدور نيست و اصل 44 به گونه اي است كه فقط ما بتوانيم اقتصاد قدرتمند داشته باشيم و نه اقتصاد پويا. اين برداشت متكي بر ديدگاه اقتصادي متعلق به جهان غرب است كه از آن با عناوين اقتصاد بازار، اقتصاد آزاد يا اقتصاد ليبرال نام مي برند كه مدل اقتصادي خود را پويا مي دانند. آنها اقتصاد قدرتمند و توانا را مثلاً اقتصاد كشورهاي عمدتاً شرقي با پرچم داري شوروي سابق و متكي بر سوسياليسم معرفي مي كنند. بنابراين افرادي معتقدند كه اصل 44 قانون اساسي ما با يك نگاه سوسياليستي نوشته شده است؛ نگاهي كه مي خواهد اقتصاد را محدود كند. اما آنچه كه از فلسفه اين اصل در قانون اساسي برمي آيد، اين است كه اين اصل هم منطبق بر ديدگاه هاي اسلامي است كه دفاع مي كند از محرومان و مستضعفان و نگاه عدالت جويانه دارد به امور اقتصادي در جامعه و نيز به هيچ وجه اقتصاد بسته و متمركز در جهان شرق نيست كه سمت و سوي مقابله با تفكر و خلاقيت و پويايي داشته باشد. به نظر بنده در تفكر متكي بر اصل 44 قانون اساسي مي توانيم هم اقتصاد رقابتي پويا داشته باشيم و هم عدالت اجتماعي را فداي دستاوردي به نام توسعه نكنيم. به نظرم اين مهم ترين ركن تفكر انقلاب اسلامي در اداره اقتصادي جامعه و به تعبيري هنر انقلاب اسلامي است. ¤ بنابراين آيا دهه چهارم بر همين اساس نام «عدالت و پيشرفت» را به خود گرفته است؟ -دقيقاً همين طور است. اين تفاوت نگاه آرماني ما با نگاهي غربي و شرقي است. به نظر من عدم شناخت اين مسئله موجب شده كه ما در اجراي اصل44 حتي در داخل كشور نيز با مشكل مواجه شويم . نگاه رهبر معظم انقلاب اساس كار ويژه توسعه، براي دستيابي به پيشرفت و عدالت است. يعني وقتي در اقتصاد توسعه هم خط مشي ايشان را مرور مي كنيم، متوجه مي شويم كه تعريف و كاركرد ايشان از توسعه، بر اساس آرمان ها و اهداف اسلامي است. بر همين اساس است كه توسعه مورد نظر، دستيابي به عدالت اجتماعي را از اهداف اصلي خود در نظر مي گيرد. از طرفي نيز بر خلاف گفته برخي ها عدالت اجتماعي توزيع عادلانه فقر نيست . با اين نگاه، امام علي عليه السلام فعاليت و توسعه اقتصادي انجام مي دهند و مثلاً چاه آب احداث مي كنند، آب را از درون زمين بيرون مي كشند و زمين باير و موات را به يك زمين پرمنفعت تبديل مي كنند و بعد هم آن را وقف جامعه اسلامي مي كنند. اين يعني هم كارآفريني و هم توجه به عدالت اجتماعي در زمان مصرف ثروت. نگاه اقتصادي اسلام يك نگاه ثروت ساز است. ¤ در پايان اگر خاطره اي از دغدغه هاي اقتصادي رهبر انقلاب در زمان وزارت خودتان داريد، براي ما بگوييد. - در سالي كه قيمت فولاد در جهان به تعبير خود اهل فولاد به درّه مرگ افتاده بود و واردات نيز خيلي گسترش پيدا كرده بود، طوري كه شركت هاي توليدكننده ضرر مي كردند، در همان ايام و در يكي از شب هاي احياء، يكي از مسئولان دفتر رهبري با من تماس گرفت و گفت كه آقا نگران هستند و گفتند بيايي اين جا. شب احياء بود و اين موضوع براي من خيلي عجيب بود، زيرا معمولاً آقا در شب احياء براي خود برنامه هاي خاصي دارند و معمولاً به هر كاري نمي پردازند. من فكر مي كردم در اين شب ديگر ايشان حال و هواي اين حرف ها را نبايد داشته باشند. من هم پاسخ و گزارشي دقيق آماده كردم و خدمت ايشان ارائه دادم و دلايل اتخاذ اين سياست را گفتم. ايشان گفتند كه شنيدم واردات به كشور فلان قدر است، (يك عددي گفتند كه الان يادم نيست.) چون من آن زمان به عنوان وزير، گزارش روزانه از واردات فولاد داشتم، به ايشان عرض كردم من الان مي دانم چقدر فولاد تا پايان وقت اداري امروز وارد كشور شده يا قرار است وارد شود و چقدر از گمرك ها ترخيص شده است. به ايشان گفتم كه يك مقدار از اين عددي كه گفتيد هم بيشتر است. آقا گفتند چه اتفاقي افتاده؟ عرض كردم اين كار دو علت دارد؛ يكي اين كه من عقيده دارم اين امر دارد مديريت مي شود. دوم اين كه نوبت تحويل فولاد از شركت هاي بزرگ توليدكننده داخلي حداقل شش ماهه است. يعني ما بايد 3 ماه پيش تر پول بدهيم و شش ماه هم در نوبت بمانيم تا فولادمان را تحويل بگيريم. بنابراين شركت هاي فولاد ما در خطر ورشكستگي كه نيستند هيچ، در خطر زيان هم نيستند، اما مصرف كنندگان ما كه نياز به يك شاخه آهن دارند و تاجراني كه بايد اين آهن را از شركت هاي بزرگ خريداري كنند، مجبورند شش ماه در نوبت باشند . آقا پس از شنيدن گزارش من گفتند: اگر واقعاً كار با اين دقت پيش مي رود، من نگراني ندارم، اما به من گزارش شده كه ميزان واردات فولاد به كشور بيش از حد نياز است. يك گزارش دقيق تري بدهيد كه مصرف فولاد چقدر است و توليد داخلي چقدر؟ چقدر شما واردات داريد و تا پايان سال چقدر انبار خواهيد كرد؟ من هم پس از مدتي گزارش مكتوبي تهيه كردم و تقديم ايشان كردم. منع:سايت بصيرت

[ 1390/2/8 ] [ 16:6 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

يك افسر خلبان نيروي هوايي افغانستان پس از مشاجره لفظي با سربازان ناتو آنها را به گلوله بست. در اين حمله هشت سرباز ناتو با مليت آمريكايي كشته شدند. بصيرت:يك افسر خلبان نيروي هوايي افغانستان پس از مشاجره لفظي با سربازان ناتو آنها را به گلوله بست. اين افسر پنجاه ساله و با تجربه نيروي هوايي افغانستان پس از يك مشاجره لفظي با سربازان آمريكايي اسلحه‌اش را كشيد و به سوي سربازان شليك كرد كه در جريان اين تيراندازي 8 سرباز آمريكايي كشته شدند. در شليك متقابل سربازان آمريكايي افسر خلبان افغان نيز كشته شد. بسياري نيز در جريان اين درگيري خونين مجروح شدند. وزارت دفاع افغانستان زمان وقوع اين حادثه را ده ‌و ‌بيست‌ و ‌پنج دقيقه‌ صبح روز چهارشنبه 27 آوريل و مكان آن را در بخش غربي فرودگاه كابل اعلام كرد كه نيروي هوايي افغانستان در ‌آن مستقر است. قرارگاه نيروي هوايي ناتو در بخش شرقي فرودگاه كابل قرار دارد و از آن به‌شدت محافظت مي‌شود. در اين قسمت رهبري آيساف مستقر است و در آن فقط نيروهاي ناتو در رفت و آمدند. سربازان ارتش افغانستان اجازه ورود به اين بخش را ندارند. طالبان، طراح حمله كمي پس از اين حادثه سخنگوي طالبان افغانستان در تماسي با نشريه معتبر آلماني اشپيگل اعلام كرد كه طالبان اين حادثه را برنامه‌ريزي و اجرا كرده است. او در اين باره گفت كه يكي از اعضاي طالبان موفق به ورود به محوطه نيروي هوايي افغانستان شد و توانست 9 سرباز نيروهاي بين‌المللي مستقر در افغانستان و پنج سرباز افغاني را به قتل برساند. سخنگوي طالبان در ادامه گفت كه پس از پايان يافتن گلوله‌هاي اين عضو طالبان، سربازان ناتو بخت كشتن او را يافتند. ناتو اعلام كرده است كه گفته‌هاي سخنگوي طالبان ادعايي نادرست است. طالبان در گذشته نيز چندين بار خود را مسئول طرح‌هايي دانسته بود كه بعدها مشخص شد در اجراي آنها هيچ سهمي نداشته‌اند. يك سخنگوي ناتو در اين مورد گفت تاكنون هيچ مدركي مبني بر سهيم بودن افراط‌گرايان طالبان در اين حادثه وجود ندارد، اما كميسيوني، تحقيق در اين مورد را به عهده مي‌گيرد و مشخص مي‌شود كه آيا اين درگيري ارتباط با افراطگرايان طالبان داشته است يا نه. حملات تروريستي با اونيفورم نظامي ناتو از ماه مارس سال 2009 ميلادي تاكنون (بيش از دو سال) 20 حادثه را ثبت كرده است، كه در آنها ماموران امنيتي افغانستان يا تروريست‌ها در لباس ارتش و پليس اين كشور به نيروهاي سازمان ملل متحد براي كمك به امنيت در افغانستان (آيساف) حمله كرده‌اند. آنها موفق شده‌اند طي اين حملات در مجموع 36 نفر را به قتل برسانند. در افغانستان خشونت در هفته‌هاي اخير افزايشي چشم‌گير داشته است. طالبان در نظر دارد موقعيت خود را پس از خروج بيشتر نيروهاي جهاني از افغانستان تا پايان سال 2014 تحكيم بخشد. يك سخنگوي طالبان اعلام كرد كه از اين پس نفوذ در ارتش و سازمان پليس افغانستان و كشتن سربازان و ماموران دولتي بيشتر مد نظر قرار مي‌گيرد. اين سياست راهبردي جديد پس از انتقادهاي بسيار از طالبان مبني بر كشتن انسان‌هاي بي‌گناه در جريان سوءقصدهاي انتحاري در اين گروه طرفدار يافته است.

[ 1390/2/8 ] [ 16:6 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

نماينده ولي فقيه در سپاه گفت: در حاكميت اسلامي، هماهنگ كننده و سياست گذار اصلي نظام طبق قانون اساسي، ولي‌فقيه است و تخلف از فرمان او نيز در حكم تخلف از فرمان خدا و امام زمان(عج) محسوب مي‌شود. بصيرت: نماينده ولي فقيه در سپاه گفت: در حاكميت اسلامي، هماهنگ كننده و سياست گذار اصلي نظام طبق قانون اساسي، ولي‌فقيه است و تخلف از فرمان او نيز در حكم تخلف از فرمان خدا و امام زمان(عج) محسوب مي‌شود. حجت‌الاسلام والمسلمين علي سعيدي نماينده ولي فقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در گفتگو با خبرگزاري فارس، در خصوص جايگاه و اهميت ولايت فقيه در حفظ نظام، اصول و ارزش‌هاي اسلامي، تصريح كرد: ولي خدا زيربنايي‌ترين اصل و اساسي‌ترين ركن در حاكميت ديني است كه در هر عصر و دوره‌اي اداره امور جامعه را عهده‌دار است. حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي با بيان اينكه در عصر نبوت، انبياء(ع) ولايت دارند تا اداره جامعه را برعهده بگيرند و در اين مسير بخشي از ولايت الهي نيز به آنها تفويض مي‌شود، گفت: در عصر امامت نيز اين ائمه معصومين(ع) هستند كه با تفويض ولايت الهي، عهده‌دار امور مردم مي‌شوند. وي اختيارات امام معصوم(ع) با پيامبر را يكي دانست و افزود: براي همين است كه ما معتقديم تبعيت از امام(ع) به اندازه تبعيت از پيامبر واجب است. نماينده ولي فقيه در سپاه ادامه داد: اين مطلب در آيات و روايات نيز مورد اشاره قرار گرفته و البته عقل نيز بر اين موضوع اذعان دارد كه اگر پيامبر از ناحيه خدا در جهت اداره امور اختيار دارد، اين اختيارات به امام معصوم نيز منتقل مي‌شود. * اختيارات ولي فقيه به اندازه امام معصوم(ع) و تبعيت از او به همان اندازه واجب است حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي با بيان اينكه در زمان غيبت امام زمان(عج)، طبق روايات، فقيه عادل و جامع‌الشرايط نيابت ايشان را برعهده مي گيرد، اظهار داشت: در طول بيش از 1000 سال كه از ايام غيبت مي‌گذرد، الزامات تحقق حاكميت ديني توسط ولي فقيه نبود تا اينكه در دوره ما اين اتفاق افتاد و زمينه رهبري ولي فقيه عادل و جامع‌الشرايط به دست امام راحل(ره) فراهم شد. وي در عين حال تاكيد كرد: اين اختياراتي كه فقيه جامع‌الشرايط دارد، از ناحيه امام زمان(عج) به او تفويض شده و از اين منظر اختيارات ولي فقيه اندازه امام معصوم(ع) بوده و تبعيت از او هم به همان اندازه واجب است. نماينده ولي فقيه در سپاه افزود: هركجا در راس حكومت، ولي خدا قرار گرفت، شاهد شكل‌گيري حاكميت الهي بوديم. براي مثال در زمان موسي‌بن عمران(ع) انقلاب توحيدي به ثمر رسيد و يا در زمان پيامبر اعظم(ص) يك نظام اسلامي تمام عيار شكل گرفت اما پس از رحلت رسول اكرم(ع) ديديم كه مسئله امامت با چالش‌هاي جدي مواجه شد كه موانع زيادي را پيش روي حاكميت قرار داد و البته مهمترين دليل آن نيز حذف رهبري الهي حكومت بود؛ مسئله‌اي كه در آن زمان، مردم آن را نفهميدند. * تبعيت مردم از ولي فقيه معجزه‌آفرين است حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي با تاكيد بر اينكه در عصر غيبت، تنها در همين دوره بود كه ما شاهد برپايي حكومت الهي به رهبري امام راحل(ره) و رهبر عظيم‌الشان انقلاب بوديم، يادآور شد: با نگاهي به اين تاريخ 1000 ساله غيبت در مي‌يابيم كه هرگاه مردم در تبعيت از ولي‌فقيه جمع شدند، به نتايجي معجزه‌گون رسيده‌اند. وي براي مثال به موضوع تحريم تنباكو در عصر قاجار اشاره كرد و افزود: وقتي ميرزاي بزرگ فتواي تحريم تنباكو را داد و اين فتوا با تبعيت مردم متدين كشورمان روبرو شد، كار به جايي رسيد كه شاه قاجار مجبور شد تا اين قرار داد را لغو كند. نماينده ولي فقيه در سپاه با يادآوري اين موضوع كه اساس انقلاب اسلامي نيز مبتني بر همين تبعيت مردم از فرمان ولي‌فقيه شكل گرفت، افزود: در طول اين سه دهه نيز هر كجا مانند جنگ تحميلي مردم و خواص از رهبري تبعيت كردند، نتايج دلخواه بدست آمد كه البته اين فرمول در تمامي عرصها چه نبرد سخت و چه نيمه سخت و نرم بر همين منوال است اما هر جا تمرد صورت گرفته، به همان ميزان شهاد به بار آمدن زيان و چالش براي انقلاب بوديم. * همه افراد در تبعيت از ولي‌فقيه وظيفه‌اي يكسان دارند حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي تصريح كرد: نكته مهم اين است كه بدانيم در اين تبعيت از رهبري، هيچ فرقي بين افراد يا گروهها نيست و حتي كسي در سطح قائم مقام رهبري نيز مي‌بايست اين تبعيت از ولي فقيه را مي‌داشت اما ديدم آنجايي كه آقاي منتظري در مقابل انقلاب ايستاد و به دستور امام راحل(ره) عمل نكرد، با چه مشكلاتي مواجه شديم. * تخلف از فرمان ولي فقيه در حكم تخلف از فرمان خدا و امام زمان(عج) است وي ادامه داد: در حاكميت اسلامي، هماهنگ كننده و سياست گذار اصلي نظام طبق قانون اساسي، ولي‌فقيه است و تخلف از فرمان او نيز در حكم تخلف از فرمان خدا و امام زمان(عج) محسوب مي‌شود و بر همين اساس مي‌بينيم وقتي حضرت امام(ره) به آقاي منتظري گفتند كه بيت خود را از باند مهدي هاشمي پاك كند و او توجه نكرد، در حقيقت اين عدم تبعيت، نافرماني از دستورات الهي بود. نماينده ولي فقيه در سپاه خاطرنشان كرد: هر جا مسئولين به نوعي در برابر ديدگاه رهبري كه ستون فقرات و خيمه انقلاب محسوب مي‌شود، ايستاده و اما و اگر آوردند، به همان نسبت نظام دچار تزلزل و چالش شده و ما نيز در اين فرايند سي ساله انقلاب به خوبي نقش و اثر ولي فقيه را مشاهده كرده‌ايم. * مهمترين وظيفه ولي فقيه حفاظت از كيان و مصالح انقلاب است حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي با اشاره به برخي تذكرات رهبري به دولت‌ها و دستگاه هاي ديگر، با بيان اينكه ما در طول تاريخ نمونه‌هاي زيادي از اين گونه اعمال ولايت‌ها داشته‌ايم، افزود: اين اقدامات فلسفه‌اي دارد و آن اينكه يكي از مهم‌ترين رسالت‌هاي ولي‌فقيه اين است كه بايد حافظ كيان و مصالح انقلاب و اسلام باشد و رهبري نمي‌تواند در مقاطعي كه امكان بروز مفسده‌اي است و يا مصلحتي مورد تهديد قرار مي‌گيرد، سكوت يا مسامحه داشته باشد و ما در زمان پيامبر اسلام(ص) و اميرالمومنين(ع) نيز شاهد اين گونه مسايل هستيم. وي ادامه داد: براي مثال وقتي در يك مورد، تخلفي از سوي خواص در عصر پيامبر(ص) رخ داد و علي (ع) به شدت با آن برخورد كردند، اصحاب گلايه خود را نزد رسول‌الله(ص) برده و از اين حركت امام(ع) گلايه كردند اما پيامبر اسلام(ص) عمل حضرت(ع) را تاييد كرده و فرمودند، علي(ع) درامور مربوط به خدا سخت‌گير و حساس است. نماينده ولي فقيه در سپاه تاكيد كرد: جايي كه به مصالح انقلاب بر مي‌گردد، اين وظيفه رهبري است كه وارد شود و جلوي انحراف را بگيرد. آقاي منتظري شاگرد و حاصل عمر امام(ره) بود ولي امام(ره) وقتي احساس كرد حركت او خلاف مصالح انقلاب است با ايشان برخورد كرد و يا در مسئله بني‌صدر هم به همين صورت عمل كرد و وقتي احساس كردند كه اين حركت او خلاف مصالح نظام است، با او برخورد شد اما بايد توجه داشت كه حضرت امام(ره) در اين موارد هم اقتضائات زمان را در نظر داشت و اين برخوردها پس از مداراها و تذكرات پي در پي صورت گرفت كه امام(ره) ديدند ديگر جايي براي اغماض نيست. * برخوردهاي رهبري با مسايل مختلف از باب دلسوزي و درمان است حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي با بيان اينكه سيره ائمه معصومين(ع) و امام(ره) بر همين منوال بود، گفت: رهبري معظم انقلاب نيز راهي جز اين نمي‌روند و بارها شده كه با مسئولين مدارا كرده و دهها بار تذكر مكتوب، خصوصي و حضوري مي‌دهند اما وقتي ببينند زمينه اصلاح فراهم نمي‌شود، نياز به برخورد است چراكه مصالح نظام اين طور ايجاب مي‌كند و اين برخوردها هم از سر دلسوزي و نوعي درمان است. وي تصريح كرد: لغو اصول، وهن نظام است و رهبري نمي‌خواهند نظام اسلامي در دنيا موهن تلقي شده و اينطور نشان داده شود كه نظام از ثبات لازم برخوردار نيست. * مهمترين نشانه ولايت‌مداري، تبعيت محض از رهبري است نماينده ولي فقيه در سپاه يكي از مهمترين نشانه‌هاي ولايت‌مداري را تبعيت محض از ولي فقيه دانست و گفت: اگر مي‌خواهيم خدا و امام زمان(عج) از ما راضي باشند، بايد همين‌طور رفتار كرد نه مانند "اصحاب سبت " كه خدا آنها را از ماهيگيري در روز شنبه منع كرد اما آنها با حقه‌بازي كاري كردند كه به زعم خودشان هم نافرماني خدا نشده باشد و هم ماهي‌هاي روز شنبه را گرفته باشند و همين باعث شد تا خدا تمام آنها به علاوه‌ دو دسته ديگر يعني مباشرين و ساكتين در برابر نافرماني خود را عذاب كند چراكه آنها دستور خدا را به بازي گرفتند. حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي در ادامه افزود: ما بنا به فرموده حضرت امام(ره) مكلف به انجام وظيفه هستيم و در همين راستا بايد هميشه گوش به فرمان ولي خدا باشيم تا لطف و عنايت او نصيبمان شود. * وجود فصل‌الخطاب در هر حكومتي يك امر عقلاني و منطقي است وي با بيان اينكه در هر نظام و حكومتي بايد يك فصل الخطاب وجود داشته باشد، اين موضوع را منطبق بر عقل و منطق دانست و افزود: در جايي كه اختلاف بين دستگاههاي اصلي نظام بوجود بيايد و يا زمينه مفسده‌اي فراهم شود، اين وظيفه ولي فقيه است كه وارد شده و در راستاي منافع عامه نظام و مردم دستوري بدهد و جلوي اين اختلافات را بگيرد و اين موضوعي است كه عقل و منطق نيز آن را مي‌پذيرد. نماينده ولي فقيه در سپاه با تاكيد بر اينكه در اين موارد هيچگاه نفعي براي رهبري نمي‌توان متصور شد، گفت: آنجايي كه رهبري وارد شده و يا در گذشته حضرت امام(ره) وراد شدند، دقيقا جايي بوده كه يا به نفع مردم و دولت بوده و يا قانون اساسي حفظ شده است. حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي اظهار داشت: براي مثال در دولت آقاي هاشمي وقتي بحث تغيير قانون اساسي و مسئله تداوم رياست جمهوري پيش آمد، اين رهبري بود كه به موضوع ورود پيدا كرد و فرمود دليلي براي اين كار نيست چرا كه قانون بايد حفظ شود و ما در كشور با قحط‌ الرجال مواجه نيستيم و يا در زمان حضرت امام(ره) در موضوع مك فارلين، ايشان فرمودند هركس با اين هيئت امريكايي ملاقات كند، با او برخورد خواهد شد، چرا كه ايشان مصلحت نظام را در اين مي‌ديدند. * اكثر احكام‌ حكومتي رهبري به درخواست دستگاه‌ها بوده است وي با بيان اينكه معمولا احكام حكومتي يا به درخواست دستگاه‌ها صورت مي‌گيرد و يا مصلحت اينطور ايجاب مي‌كند، تاكيد كرد: آن طور كه ما ديده‌ايم، در اكثر موراد اين دستگاه‌ها بودند كه از رهبري خواستند ورود پيدا كرده و مسئله‌اي را حل كند. نماينده ولي فقيه در سپاه با بيان اينكه در نظام اسلامي، فصل‌الخطاب، يك فقيه عادل و جامع‌الشرايط است، تصريح كرد: رهبري در دولت‌هاي سازندگي و اصلاحات بسيار مدارا كردند و براي مثال در مسئله قانون مطبوعات ديدند كه اگر موضوعي تصويب شود براي نظام چالش‌زا خواهد بود، لذا وارد شده و با تذكر مسئله را حل كردند. * تذكرات رهبري به دولت در مقابل حمايت‌هاي ايشان بسيار ناچيز است حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي ادامه داد: در همين دولت نيز در مقاطعي اختلاف ميان دستگاه‌ها رخ داد و فشار زيادي بر آقاي احمدي‌نژاد به عنوان رييس جمهور وارد شد تا او را از پا دربياورند اما اين رهبري بود كه به خاطر ارزش‌ها و شاخص‌هايي كه در دولت مي‌ديد، ايستاد و از آن دفاع كرد. وي با اشاره به برخي تذكرات رهبري به دولت گفت: اين موارد در مقابل حمايت‌هاي بي‌دريغ ايشان بسيار ناچيز است و مسئولين هم بايد با دل و جان اين موارد را بپذيرند چراكه ممكن است نفعي در آن باشد كه آنها متوجه نشوند ولي رهبري با اشراف كاملي كه دارند، اين موراد را درك مي‌كنند. * رهبري بارها فرمودند مجلس مشكلات دولت را درك و با آنها همكاري كند نماينده ولي فقيه در سپاه تاكيد كرد: اينها ديكتاتوري و يا ناديده گرفتن زحمات نيست بلكه آنچه تاكنون در كلام و رفتار رهبري به وضوح ديده شده فقط تقويت دولت بوده و براي مثال در خصوص مجلس شوراي اسلامي نيز بارها فرمودند بايد نمايندگان، مشكلات دولت را درك كنند چراكه مسئولين اجرايي در ميدان بوده و مشكلات را آنها بيشتر مي‌فهمند و قانونگذار بايد به اين سختي‌ها توجه داشته باشد. * در امريكا بجاي دوگانگي با پنج‌گانگي در حكومت مواجه هستيم حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي در بخش ديگري از گفتگوي خود با فارس به مسئله شيطنت رسانه‌هاي بيگانه در القاي دوگانگي در نظام گفت: بدون شك نظام اسلامي هماهنگ‌ترين و منسجم‌ترين حكمومت‌هاست در حالي كه مثلا در كشور امريكا ما بجاي دوگانگي با پنج‌گانگي روبرو هستيم كه در مسايل مختلف از جمله حوادث منطقه اختلافات زيادي ميان پنتاگون، رياست جمهوري، سيا، لابي صهيونيستي و كنگره وجود دارد و آنها مانده‌اند كه با اين موارد چه بكنند. وي اظهار داشت: اين شيطنت‌ها به منظور فرافكني صورت مي‌گيرد تا يكي از آرام‌ترين و باثبات‌ترين نظام‌هاي عالم را سست و بي‌پبات نشان دهند در حالي كه خودشان در اوج چالش و چنددستگي قرار دارند. نماينده ولي فقيه در سپاه با اشاره به عملكرد دولت در زمينه‌هاي مختلف و خدمت رساني به مردم گفت: البته وقتي دولت با اين سرعت در چند جبهه مشغول خدمت است، اين طبيعي است كه گاهي نقاط ضعفي هم بوجود بيايد كه لازم است رهبري آن را حل كند اما اين به معني دوگانگي در حكومت نيست. * امروز هيچ دوگانگي ميان دولت و رهبري وجود ندارد حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي با اشاره به عملكرد دولت‌هاي گذشته يادآور شد: در دولت‌هاي قبل در مباني و تفكر اختلافاتي وجود داشت و مثلا دولت با تفكرات سكولاريستي كار مي‌كرد و به خصوص در دولت اصلاخات اين موارد و دوگانگي را داشتيم كه آنها با نفوذ در دولت و مجلس قصد ضربه زدن به نظام را داشتند اما اين مسايل با ورود رهبري حل شد. وي ادامه داد: اما بحمدلله امروز اين دوگانگي و اختلاف بين دولت و رهبري وجود ندارد. دولت اصولگرا در مسير گفتمان امام(ره) و رهبري حركت مي‌كند اما گاهي ممكن است خللي در مسير اين قطار پرسرعت بوجود بيايد كه نياز به تذكر و ارشاد دارد تا با خطر مواجه نشود. * با اعتمادترين ركني كه هيچگاه به مردم خيانت نمي‌كند، رهبري است نماينده ولي فقيه در سپاه افزود: مردم ما در طول اين سه دهه دشمني‌ها و توطئه دشمن را بارها تجربه كرده و مي‌دانند كه آنها هيچگاه خواهان خوبي ما نيستند بلكه ما با آنها دشمني مبنايي داريم و تا زماني كه بر اصول خود باشيم، اين دشمني نيز ادامه خواهد داشت. حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي با بيان اينكه مردم هيچگاه فريب جنگ رواني دشمن را نخواهند خورد، تصريح كرد: با اعتمادترين ركني كه هيچگاه به مردم خيانت نمي‌كند و هميشه مصالح را در نظر مي‌گيرد، رهبري ديني است ما نيز همواره بايد گوش به فرمان ايشان باشيم و بدانيم تا زماني كه مردم پشت سر رهبري باشند، بيشترين عنايت خدا نيز شامل حالشان خواهد شد. * ميزان ارزش افراد در همراهي و تبعيت آنها از ولايت است وي با يادآوري اين نكته كه خداوند مي‌فرمايد در جايي كه مال، جان و دينتان به خطر افتاد، جان و مالتان را فداي دين كنيد، اظهار داشت: ولايت، محور دين است و اين تبعيت نيز حد مرز ندارد و كسي حتي اگر در سطح قائم مقام رهبري هم بود، بايد مطيع ولايت باشد. نماينده ولي فقيه در سپاه با بيان اينكه هر شخصيتي هرچقدر هم كه براي ما قابل احترام بادشد، نمي‌تواند جايگزين تبعيت از رهبري شود، افزود: اگر اين مهم مدنظر مردم باشد، خود به خود مسئولين نيز در همين مسير قرار خواهند گرفت چراكه مي‌دانند مردم خودشان را با رهبري هماهنگ كرده‌اند و اگر آنها از ولايت فاصله بگيرند، به همان ميزان مردم نيز آنها را كنار خواهند گذاشت. * 9دي نشان داد فاصله گرفتن از رهبري، طرد شدن از سوي مردم را دنبال خواهد داشت حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي با اشاره به حوادث فتنه پس از انتخابات گفت: در اين ماجرا برخي قدما دچار غرور شده و فكر كردند اگر قهر كنند و راه ديگري را بروند چه خواهد شد اما ديديم كه علي رغم برنامه‌هاي زيادي كه داشتند، مردم راه خود را از آنها جدا كردند و حماسه 9 دي را در تبعيت از رهبري آفريدند كه اين افتخار تا ابد در پروند درخشان اين مردم ثبت شد. وي ادامه داد: در قائله 18 تير 78 هم عده‌اي فكر كردند با راي ميليوني كه مردم به آنها دادند، حنايشان براي ملت رنگي دارد. بنابراين خواستند اهداف شوم خودشان را عملي كنند اما اين مردم بودند كه در حماسه 23 تير خس و خاشاك را دور ريختند. * حركت حول محور رهبري مصالح تمام نظام را تامين مي‌كند نماينده ولي فقيه در سپاه با بيان اينكه هيچگاه نبايد شاخص و قافله‌سالار انقلاب را فراموش كرد، اظهار داشت: تجربه نظام نشان داده كه حركت بر حول محور رهبري نه تنها ضرر ندارد بلكه مصالح همه نظام را تامين مي‌كند و در آينده هم ان‌شاءالله مردم همين كار را خواهند كرد. * حوادث منطقه يك خيزش دروني با الگوگيري از انقلاب اسلامي ايران است حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي در بخش ديگر اين گفتگو به حوادث اخير در منطقه خاورميانه و برخي تحليل‌ها درباره ريشه اين خيزش‌ها اشاره كرد و گفت: سه نظريه در اين خصوص وجود دارد كه اولي مي‌گويد اينها پروژه امريكايي است و امريكا مي‌خواهد با هدف ايران و سوريه و نيز شكستن خط مقاومت اين بساط را در منطقه راه بيندازد. وي ادامه داد: استدلال اين دسته هم اين است كه امريكايي‌ها به اين نتيجه رسيده‌اند كه عمر حكومت‌هاي منطقه به پايان رسيده لذا مي‌خواهند آرام آرام آنها را به سمت تحول ببرند تا پاي اين اختلافات به ايران و سوريه نيز باز شود. نماينده ولي فقيه در سپاه افزود: دسته دوم معتقدند اين حوادث يك پروسه و خيزشي دروني است كه حاصل انباشت نارضايتي‌هاي دهه‌هاي اخير است كه امروز با زدن يك جرقه، شعله‌ور شده است. حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي افزود: اما دسته سوم مي‌گويند اينها يك پروسه طبيعي است كه البته امريكايي‌ها به دنبال مديريت آن هستند. وي تصريح كرد: به نظر بنده اين حوادث يك پروسه طبيعي و خيزشي در درون منطقه اما با الگوگيري از انقلاب اسلامي ايران است و ايران اسلامي كانون بيداري منطقه محسوب مي‌شود. * امريكايي‌ها توان مديريت خيزش‌هاي منطقه را ندارند نماينده ولي فقيه در سپاه با بيان اينكه امريكا امروز در مقابل اين پديده نوظهور غافلگير شده و نتوانسته آن را مديريت كند، گفت: دليل رد امريكايي بودن اين خيزش‌ها اين است كه مثلا ماجرا از تونس با يك حادثه كوچك شروع شد و ظرف مدت كوتاهي به نتيجه رسيد در حالي كه امريكا هيچگاه چنين روشي نداشته و اصولا نمي‌تواند اين روش را دنبال كند. روش امريكايي‌ها كند، تدريجي، رفورميستي و مرحله‌اي است كه با حوادث ناگهاني منطقه تناسبي ندارد. حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي افزود: امريكايي‌ها معمولا به دنبال تغييرات تدريجي هستند نه حوادث يكباره آن هم اتفاقي كه ندانند آينده آن چه خواهد شد. اين در گذشته امريكايي‌ها ديده نشده است. * وضعيت امروز مصر و بحرين هيچگاه مطلوب امريكايي‌ها نيست وي ادامه داد: قطعا امريكايي‌ها دنبال اين نبودند كه مصر به اين وضعيت بيفتد و يا آنها به هيچ وجه نمي‌خواهند در جايي مثل بحرين اين حوادث رخ دهد. نماينده ولي فقيه در سپاه دولت بحرين و يمن را بازوهاي عربستان معرفي كرد و اظهار داشت: سعودي‌ها به امريكا گفته‌اند كه اگر ما نباشيم چيزي براي شما نخواهد ماند و امريكا هم با تمام وجود خواهان حفظ آنهاست. * خاورميانه مطلوب امريكا با شكست از حزب‌الله و حماس ناكام ماند حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي خاطرنشان كرد: امريكا از گذشته به دنبال خاورميانه‌اي بود كه ساخت آن با حذف ترتيبي حزب‌الله، حماس، سوريه، عراق و ايران آغاز شود و به دنبال آن به تدريج يك اصلاحات ظاهري در كشورهاي عربي ايجاد كند و مثلا انتخاباتي صوري برگزار شود و اين كشورها در كنار اسراييل باشند اما اين نقشه با شكست در مقابل حزب الله و حماس در اولين گام‌هاي خود نابود شد و ديدند كه اگر در جايي مانند عربستان يك آجر جابجا شود، اين بنا فرو خواهد ريخت. * نحوه شروع، تداوم و بافت خيزش‌هاي منطقه، امريكايي بودن آن را رد مي‌كند وي تاكيد كرد: نحوه شروع، تداوم و بافت و گستره اين خيزش‌ها نشان مي‌دهد كه اين موارد اصلا نمي‌تواند يك حركت سفارشي آمريكا باشد. البته آمريكايي‌ها قصد مديريت اين حوادث را دارند كه البته در اين گام نيز موفقيتي نداشتند. * سرنوشت حسني مبارك براي سعودي‌ها يك كابوس وحشتناك است نماينده ولي فقيه در سپاه افزود: عربستان در موضوع يمن، به رفتن علي عبدالله صالح راضي شده چراكه نمي‌خواهد او نيز به سرنوشت حسني مبارك دچار شود چون محاكمه اين افراد در دادگاه براي سعودي‌ها نيز گران تمام خواهد شد بنابراين آنها حاضرند بخشي از اين خطر را بپذيرند تا كابوسي كه در انتظارشان هست دفع شود. حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي محاكمه حسني مبارك را براي مقامات سعودي مانند يك كابوس بسيار وحشتناك دانست و افزود: اين عاقبتي است كه گريبان حكام يمن و بحرين را هم خواهد گرفت و حاكم عربستان هم مي‌داند كه بزودي بايد در پاي ميز محاكمه پاسخگوي جنايات خود رد بحرين و جاهاي ديگر باشد. وي ادامه داد: امريكايي‌ها در موضوع مصر ابتدا به دنبال حفظ حسني مبارك بودند اما پس از اينكه دولت مبارك را نابود شده ديدند، تصميم گرفتند تا كسي مانند عمر سليمان را كه داراي شناسنامه‌اي اسراييلي است روي كار بياورند كه آن هم نشد و در نهايت خواستند تا با ايجاد يك حكومت نظامي، رفورمي در قانون اساسي ايجاد كنند اما باز هم با مقاومت مردم مواجه شدند. نماينده ولي فقيه در سپاه با اشاره به حضور همه جانبه ملت مصر در ميدان گفت: ملت مصر دولت خود را عوض كردند و اين حركت را تا آخر و حصول تمامي خواسته‌هاي خود ادامه خواهند داد و هرجا ببينند مسير انقلاب در حال انحراف است، مجددا به صحنه مي‌آيند. * وضعيت امريكا در عراق و افغانستان امكان ورود به جبهه جديد را از آنها گرفته است حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي تصريح كرد: از طرف ديگر با وضعيتي كه امروز در باتلاق عراق و افغانستان گريبان‌گير امريكا شده و نيز مخالفت‌هاي داخلي مردم آمريكا با اين وضعيت، ديگر جايي براي باز شدن جبهه جديد براي آنها نمي‌گذارد و امريكايي‌ها اصولا توان مهار اين خيزش‌ها را نخواهند داشت. * دولت مواضع شفاف‌تري نسبت به حوادث منطقه بگيرد وي ضمن انتقاد از برخي موضع‌گيري‌هاي مسئولين كشور در قبال اين حوادث گفت: من متاسفم كه دولت ما و دستگاه‌هاي ديگر آن نقش شفاف و فعالي را كه مورد انتظار مردم منطقه از دولت ايران است، اتخاذ نكردند. نماينده ولي فقيه در سپاه افزود: انتظار بيشتري از رئيس جمهور بود كه با توجه به نفوذي كه در دل مردم مصر و جاهاي ديگر دارد، موضع‌گيري شفاف‌تري بكند با توجه به اينكه رهبر معظم انقلاب كاملا شفاف موضع گرفتند و آن خطبه تاريخي ايشان چند بار در ميدان التحرير مصر پخش شد. اما از ديگر مسئولان انتظار مي‌رفت‌ جدي‌تر و شفاف‌تر موضع گيري مي‌كردند. * نبايد اعتماد مردم منطقه به انقلاب اسلامي ايران را از دست بدهيم حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي تاكيد كرد: اميد و اعتماد مردم منطقه به ايران اسلامي است و ما نبايد اين اعتماد را به سادگي از دست بدهيم. ما مي‌توانيم اين جريان را به طور كامل هدايت كرده و از اين فضا استفاده كنيم همانطور كه حضرت امام(ره) و رهبري انقلاب از هر فرصتي استفاده كرده و مي‌كنند اما دولت نيز بايد پا به پاي رهبري حركت كند تا انقلاب اسلامي با سرعت بيشتري در منطقه گسترش يابد. * انتقاد از بكارگيري واژه "بيداري انساني " به جاي "بيداري اسلامي " درخصوص خيزش‌هاي منطقه وي ضمن انتقاد از برخي تحليل‌هاي غلط در اين خصوص، به موضوع بكارگيري واژه "بيداري انساني " بجاي "بيداري اسلامي " اشاره كرد و افزود: من نمي‌دانم پشت ذهن اين آقايان چه مي‌گذرد. اين اصطلاحات بار خود را دارد و عاقلانه نيست به انقلاب مردمي كه پس از سال‌ها دست و پا زدن در يك حكومت لائيك و ضد دين مثل مصر و تونس كه هم‌پيمان امريكا و رژيم صهوينستي بودند، رخ داده، رنگ و بوي ملي‌گرايي بدهيم. * براحتي مي‌توان رنگ و بوي اسلامي را در تحولات منطقه ديد نماينده ولي فقيه در سپاه تصريح كرد: اين مردم حركت خود را از نمازهاي جمعه و با شعارهاي اسلامي و با حفظ حجاب اسلامي از سوي زنان شروع كردند و براحتي مي‌توان رنگ و بوي حركت ديني را در اين حوادث ديد. حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي ادامه داد: اين آقايان بيايند و انديشه واقعي خود را به مردم بگويند تا ملت آنها را بشناسند. اينكه آنها سعي دارند تا اين انقلاب‌ها را در مقابل اسلاميت و خدا قرار دهند، يك حركت انحرافي است. وي اظهار داشت: انقلاب ايران، اسلامي بود و مردم منطقه هم توقع دارند كه ما بر روي اسلاميت حركت آنها تكيه كنيم. اينكه برخي بخواهند اين حركات را بجاي "اسلامي "، "انساني " معرفي كنند، سر چه كسي مي‌خواهند كلاه بگذارند؟ * دولت بايد مجري سياست‌گذاري‌هاي رهبري باشد سعيدي ولي فقيه را ايدئولوگ اصلي نظام معرفي كرد و افزود: رئيس جمهور و اركان دولت بايد اين سياست‌ها را اجرا كنند و اينكه ما خودمان بخواهيم مرتبا استراتژي تعيين كنيم و موجي در جامعه راه بيندازيم وظيفه آقايان نيست چراكه اين كار عمق و تخصص مي‌خواهد. * طرح مسايلي مانند "مكتب ايراني " در جامعه معقول نيست حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي با انتقاد از طرح موضوع "مكتب ايراني " اظهار داشت: اصولا مكتب به يك كشور يا جغرافياي خاص اطلاق نمي‌شود، بلكه مكتب بايد داراي ايدئولوژي، جهان‌بيني و فلسفه فكري باشد. وي با بيان اينكه اين مسائل نه قابل فهم است و نه معقول، گفت: اين جعل اصطلاحات براي مردم ما نامانوس بوده اما اين جريان انحرافي موضوع جديدي نيست و ما در طول اين سه دهه عمر انقلاب تجربيات زيادي كسب كرده‌ايم. * منتظري را اطرافيان وي زمين زدند نماينده ولي فقيه در سپاه گفت: فتنه 88 بصيرت مردم ما را چندين گام به جلو برد و تجربه‌اي بود كه نشان داد در اعتماد به افراد بايد بسيار دقت كنيم. ممكن است كسي سيف‌الاسلام در كنار پيامبر(ص) باشد اما بزرگترين خيانت‌كار نيز از آب در بيايد. حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي با تاكيد بر اهميت توجه به نفوذ افراد منحرف، تصريح كرد: دلسوزان و افراد باسابقه نظام هم بايد به اين مسئله مهم توجه داشته باشند چراكه افرادي مانند ‌آقاي منتظري را همين نفوذي‌هاي اطرافش زمين زدند. وي اضافه كرد: البته برخي افراد خودشان مايه‌هاي انحراف را دارند اما اطرافيان نيز سعي مي‌كنند در اين ميان سوار بر آنها شده و اهداف خود را از طريق اين افراد به پيش ببرند. نماينده ولي فقيه در سپاه با بيان اينكه اطرافيان خيلي مي‌توانند در تكامل با انحراف فرد موثر باشند، تصريح كرد: دشمن نيز از همواره به دنبال استفاده از همين فرصت هاست. * ميزان اعتماد به افراد بايد داراي حد و مرز باشد حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي افزود: ميزان اعتماد به افراد بايد داراي حد و مرز باشد. اعتماد مطلق به افراد نه با عقل سازگاري دارد و نه با منطق. وي ادامه داد: عقلا، پيشكسوتان و كساني كه محبوبيتي در جامعه دارند بايد بداند كه اينها يك سرمايه بزرگي است كه مردم به آنها تفويض كرده‌اند و بخش عمده‌اي از اين حمايت‌ها نيز به خاطر پشتيباني‌هاي رهبري است كه بايد قدردان اين نعمت بود نه اينكه آن را در معرض خطر قرار داد. نماينده ولي فقيه در سپاه يادآور شد: آقاي منتظري، قائم مقام رهبري بود و جايگاه ويژه‌اي داشت اما اين جايگاه را به ثمن بخس فروخت و در حالي كه بسياري از مردم معتقد بودند منتظري هم عرض امام(ره) جايگاه دارد، اما وقتي امام(ره) دست حمايت خود را از سر او برداشت، منتظري فرو ريخت. حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي خاطرنشان كرد: مصدق نمي‌دانست كه تمام اعتبار او از آيت‌الله كاشاني است و وقتي مردم در بهارستان مي‌آيند و خون مي‌دهند به پيروي از آيت‌الله كاشاني است اما وقتي ايشان حمايت خود را از مصدق برداشت، كسي مثل زاهدي با يك حكم و چند تانك براحتي او را از مسند قدرت كنار زد. اينها عبرت‌هاي تاريخ است. وي تاكيد كرد: نبايد موقعيت‌هاي خود را به راحتي از دست بدهيم و به آدم‌هايي اتكا كنيم كه ريشه و عمق زيادي ندارند بلكه بايد اتكاي ما به ولايت فقيه باشد. * علاقه مردم نسبت به هركس مشروط به همراهي او با رهبري است نماينده ولي فقيه در سپاه با بيان اينكه امروز دولت اصولگرا مورد اعتماد رهبري است، به زحمات و خدمات دولتمردان براي محرومين و توجه آنها به مسئله عدالت اشاره كرد و افزود: مردم خدمتگذار خود را دوست دارند ولي اين دوست‌داشتن‌ها مشروط است و مردم با هيچ كس عهد اخوت نبستند و ارزش هر كس را در نزديكي و همراهي او با رهبري مي‌دانند. حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي اظهار داشت: هر فرد، شخصيت، حزب و گروهي همواره در معرض امتحان است و اينكه فكر كنيم ما از آزمون مصون هستيم، درست نيست چراكه حتي انبياء و ائمه معصومين(ع) و خواص نيز هميشه در معرض امتحان بودند. وي ادامه داد: البته اين امتحان‌ها مراحل مختلفي دارد و هر كس با شيوه‌اي امتحان مي‌شود اما بايد توجه داشته باشيم برخي لحظات ممكن است آزمون باشد و ما توجه آن باشيم. * ولايت‌مداري يكي از پيچيده‌ترين و ظريف‌ترين آزمون‌هاست نماينده ولي فقيه در سپاه تصريح كرد: يكي از پيچيد‌ه‌ترين و ظريف‌ترين آزمون‌ها همين آزمون ولايتمداري است بخصوص درمورد كساني كه اين همه محبوبيت و مقبوليت دارند. آنها نبايد دچار غرور نشوند. اين يك آزمون بزرگ است كه انسان رأي خود را در كنار رأي رهبري ببيند. * احمدي‌نژاد در آينده نيز همين محبوبيت را با تبعيت از رهبري خواهد داشت حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدي با بيان اينكه خوشبختانه اين دولت از اين مسايل دور است، اظهار داشت: رأي مردم به آقاي رييس‌جمهور به واسطه همراهي با ولات بود و ما همواره يكي از علاقمندان به آقاي احمدي‌نژاد هستيم كه در هر دو دوره نيز به ايشان راي داديم اما جايي هم كه احساس وظيفه كرديم به ايشان نكاتي را گفتيم كه از سر دلسوزي بوده است و حتما ايشان در آينده نيز همان محبوبيت و جايگاه را با تبعيت از ولايت خواهند داشت. منبع:سايت بصيرت

[ 1390/2/8 ] [ 15:55 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

انجيل شيطانى لاوى و كتاب‏هايى كه نام انجيليا، كتاب مقدس شيطانى بر آنها گذاشته شده و نوشته رهبران جريان‏هاى شيطانى است؛ چه جانشين لاوى، جناب پيتر گيلمور(1)، چه نوشته گرداننده معبد سِت(2) و چه سفارت لوسيفر(3)، همه اين‏ها زيربناى فكرى جريان‏هاى شيطانى موجود در دنياست. گرچه بيشتر مطالب نوشته شده در اين كتاب‏ها ناظر به آموزه‏هاى مسيحى است، اما
  



بصيرت: ضرورى است تا با نگاهى باز و چشم اندازى بلند به جريان شيطان پرستي نگاه كرد زيرا اين جريان، جريانى برآمده از دل يهود و فرزندان كابالا و فراماسونرى است.

پيش درآمد 

انجيل شيطانى لاوى و كتاب‏هايى كه نام انجيليا، كتاب مقدس شيطانى بر آنها گذاشته شده و نوشته رهبران جريان‏هاى شيطانى است؛ چه جانشين لاوى، جناب پيتر گيلمور(1)، چه نوشته گرداننده معبد سِت(2) و چه سفارت لوسيفر(3)، همه اين‏ها زيربناى فكرى جريان‏هاى شيطانى موجود در دنياست. گرچه بيشتر مطالب نوشته شده در اين كتاب‏ها ناظر به آموزه‏هاى مسيحى است، اما هم جريان شيطانى آمده تا از يك سو مقابل دين و معنويت بايستد و از سوى ديگر، نويسندگان اناجيل شيطانى، خود به اين نكته كه آموزه‏هايشان مقابل اديان آسمانى و به اصطلاح لاوى اديان دست راستى، در جاى‏جاى كتاب‏هايشان اعتراف دارند. شايد بتوان گفت: انتخاب مسيحيت براى نقد و به عبارت بهتر، تخريب آن، هم براى اين است كه مسيحيت جاى نقد فراوان دارد و هم به اين دليل است كه دينى آسمانى است، لذا به خاطر اين دو خصيصه نقطه شروع خوبى است والا اين جريان چشم‏انداز بالاترى دارد، كه شامل دين مبين اسلام هم مى‏شود. 

ضرورى است تا با نگاهى باز و چشم اندازى بلند به اين جريان - كه تمام تلاشش اين است كه دين نسل آينده بشريت باشد - پرداخته شود نگاه كرد و در لفافه كفرگويى‏هاى رهبران آن و حركت آرام و خزنده اين جريان، مسئولان را به اشتباه نياندازد، كه گمان كنند اين موجى گذراست، بلكه بايد با اين ديد كه جريانى است برآمده از دل يهود و فرزندان كابالا و فراماسونرى به آن نگاه شود. به نظر مى‏رسد كه پيشاهنگ جريان جنگ تمدن‏ها و فتح جهانى كه استعمار، خواب آن را مى‏بيند، همين جريان شيطانى است و بايد برخوردى علمى، موشكافانه، جامع و جدى با آن شود و گرنه با شگردهاى جذابى كه اين‏ها دارند، دور نيست كه جوانان زيادى را به اين جريان جذب كنند و يا دست‏كم با كمك ابزارهاى مدرن تبليغ و رسانه‏هاى جمعى، كه لانه تيمى اين گروه‏ها شده، دين را مسأله‏اى فردى و غير مقدس جا بياندازند. 

جدا از باورها، اشاره‏اى هم به شخصيت هاى مهم و تاثرگذار شيطانى مهم و الزامى است. اين افراد، شخصيت‏هاى پشت پرده، بنيانگذاران و صحنه‏گردان‏هاى جريان شيطانى‏اند. از اين‏رو، روشن و واضح شدن سبك و سياق حركت و نوع نگرش هريك تاثير بسزايى در شفاف‏سازى گروه‏هايى كه ايجاد كرده‏اند، خواهد داشت. 

معرفى لاوى 

معروف‏ترين فرد جريان شيطان‏گرايى و بنيانگذار رسمى كليساى شيطان و حركت‏بخش امروزى اين جريان، شخص لاوى است، كه خواه ناخواه تزهاى او منشورى براى همه جريان‏هاى مشتق شده از جريان شيطانى‏اى كه او راه اندازى كرده خواهد بود. شكى نيست كه بازكاوى انديشه‏هاى لاوى در شفاف‏سازى، نه تنها كليساى شيطان كه حتى‏شاخه‏هاى وابسته و گاه جريان‏هاى شيطانى منتقد به كليساى شيطان هم ضرورى است. 

"هوارد استنتون لوى "(4) معروف به "آنتوان لاوى " در 11 آوريل 1930 در شهر شيكاگو واقع در ايالت "ايلينويز " آمريكا دريك خانواده يهودى متولد شد. پدر او "مايكل جوزف لوى " كه در يك مشروب فروشى مشغول بود، اصالتا فرانسوى بود و مادر او "گرترود آگوستا كالترون " هم اصالتا روسى - اكراينى بود، ولى در دهه 80 به خاطر مهاجرت پدرانشان به آمريكا، شهروند آمريكايى محسوب مى‏شدند. وى پس از مهاجرت پدر و مادرش به ايالت كاليفرنيا تحصيلات دبيرستان خود را در مدرسه "تامالپيس " در شهر "ميلوالى " آغاز كرد. در سال سوم دبيرستان ترك تحصيل كرده، خانه را ترك و در سيرك "كلايد بتى "(5) به عنوان پرستار حيوانات مشغول به كار شد و در آن جا به شيرها و ببرها آب وغذا مى‏داد.در سال 1950 با شخصى به نام "كارول لنسينگ "(6) ازدواج نمود و دو سال بعد اولين دختر او به نام "كارلا لاوى "(7) متولد شد.بعد از 10 سال زندگى با وى، لاوى عاشق دخترى به نام "ديان هگارتى "(8) شد و همين امر موجب جدايى او از لنسينگ گرديد. 

لاوى و هگارتى هيچ گاه با هم ازدواج رسمى نكردند، ولى با اين حال درسال 1963، دومين دختر لاوى به نام "زينا لاوى "(9) از وى متولد شد.هگارتى يكى از اعضاى هيئت موسسين كليساى شيطان و بيش از دو دهه كشيشه اعظم اين كليسا بود، كه و به عنوان ويراستار در نوشتن بسيارى از كتاب‏هاى آنتوان لاوى به وى كمك مى‏كرد. هگارتى در سال 1986 به علت اختلاف شخصى با لاوى، شكايتى عليه او در دادگاه محلى تنظيم نمود و از او جدا شد. 

آخرين همراه لاوى خانم "بلانچ بارتون "(1(0 بود، كه بعد از مرگ لاوى به عنوان جانشين او، رهبريِ كليساي شيطان را برعهده گرفت. تنها پسر آنتوان به نام "سيطن سركيس كرنكى لاوى "(11) نيز در سال 1993 از وى متولد شد. 

آنتوان لاوى در روز شنبه 30 آوريل 1966 مصادف با جشن "والپورگيناخت "(12) در حالى كه سر خود را مطابق سنت جادوگرى تراشيده و رداى مذهبى بر تن كرده بود، تاسيس فرقه سيطنيسم (Satanism ) و كليساى شيطان را اعلام نمود. وى با اعلام اين كه عصر شيطان آغاز شده است، سال 1966 را به عنوان اولين سال عصر شيطان Anno (Satanas) نام‏گذارى نمود.(13) 

آنتوان لاوى در 29 اكتبر 1997 (مصادف با جشن هالووين) بر اثر نوعى بيمارى ريوى در بيمارستان "سنت مرى " سانفرانسيسكو درگذشت. مراسم درگذشت او به صورت پنهانى و با دعوت خصوصى از اعضاى كليساى شيطان در شهر "كولما " (درايالت كاليفرنيا) برگزار شد. در اين مراسم جسد وى سوزانده شد و خاكسترش بين وارثانش تقسيم گرديد. 

كتاب‏هاى آنتوان لاوى 

از لاوى پنج اثر باقى مانده، كه به نوعى مانيفست و منشور جريان فكرى‏اى كه وى تاسيس كرده بود، شد و هم اكنون نيز بيشتر استنادات اين جريان شوم به همين كتاب‏هاست. كتاب‏هاى وى به ترتيب تاريخ نوشتار عبارتند از: 

1. انجيل شيطانى (Satanic Bible ) - 1969 

اين كتاب، مقدس‏ترين كتابِ فرقه شيطانى محسوب مى‏شود، كه بيشتر به جنبه‏هاى فلسفى اين جريان مى‏پردازد. محتويات اين كتاب شامل چهار بخش است، كه هر كدام از بخش ها به نام يكى از شياطين چهارگانه (Satan,Belial,Leviathan ،Lucifer) نام گذارى شده است.(14) 

2. جادوى شيطانى (The Satanic Witch) - 1971 

اين كتاب در ابتدا با عنوان "ساحره تمام عيار، يا وقتى پاكدامنى شكست مى‏خورد، چه كنيم؟ "(15) منتشر شد، ولى بعد از بازنشر آن درسال 1983، نام كتاب به "جادوى شيطانى " تغيير كرد. مباحث اين كتاب، شامل برخى تعليمات جادوگرى است كه برخى از آنها را آنتوان لاوى در اوايل دهه 60 به شاگردانش تحت عنوان "هنر سياه " مى‏آموخت. 

3. نيايش‏هاى شيطانى (The Satanic Rituals) - 1972 

اين كتاب كه به صورت تفصيلى، انواع آئين‏هاى اين فرقه را در 9 فصل تشريح كرده از نظر درجه اهميت و كاربرد در اين فرقه، بعد از كتاب "انجيل شيطانى " در جايگاه دوم قرار دارد؛ چرا كه در بسيارى از مراسمات بايد قسمتى‏از متون اين كتاب توسط كشيش كليساى شيطان و حاضرين قرائت شود. 

4.دفتر يادداشت شيطان (The Devil's Notebook) - 1992 

اين كتاب شامل 41 مقاله از نوشته‏هاى آنتوان لاوى پيرامون موضوعات مختلف است. 

5. گفت‏وگوهاى شيطان (Satan Speaks ) - 1998 

اين كتاب آخرين كتابى بود، كه آنتوان لاوى چند روز قبل از مرگش توانست آن را تدوين كند.اين كتاب شامل 61 عدد از نوشته‏هاى پراكنده لاوى است كه يك سال پس از مرگش منتشر شد. 

گرچه لاوى چندين كتاب دارد و هريك در زمينه خود داراى اهميت ويژه‏اى است، اما آنچه در زمينه انديشه و باور اهميت دارد و اساس باورهاى يك فرد باورمند به مكتب شيطان را تشكيل مى‏دهد، كتاب انجيل شيطانى است، لذا به همين دليل در استنادات اين مقاله سراغ مبانى انديشه‏اى كه در اين كتاب آمده خواهيم رفت. 

در ميان سخنان لاوى، آنچه كه مى‏تواند به عنوان باورى بنيادين مطرح شده و ريشه نگرش شيطانى را ترسيم كند، سه نوع نگاه به خدا و نيز سه نوع نگرش به شيطان از همه باورها مهم‏تراند. گرچه اين باورها با هم در تعارض هستند اما نوع بيان لاوى و در لفافه‏گويى‏هاى وى باعث شده تا اين تناقض به چشم نيايد و جنبه هجمه او به اديان بزرگ‏نمايى گردد، كه براى تبيين بيشتر اين تناقض به تشريح اين باورها مى‏پردازيم: 

خدا در انجيل شيطانى لاوى "SATANIC BIBLE " 

لاوى در فصل دوم از كتاب انجيل شيطانى‏اش، فصلى به عنوان "كتاب لوسيفر "، THE " "BOOK OF LUCIFER دارد(16)، كه در مقدمه اين فصل به بيان ديدگاه خويش درباره خدا مى‏پردازد. 

خداى مسيحيت؛ موجودى ذهنى است 

در اين مقدمه، لاوى ادعا مى‏كند كه لوسيفر خداى رومى، درخت بارور، روح آسمان و الهه روشنگرى(17) بود(18)، اما با تغيير دين رسمى به مسيحيت اين خدا جاى خود را به خدايى كه مسيح معرفى مى‏كرد داد و در عوض در جايگاه تاريكى و بدى نشست و ناگهان نماد بدى و شرارت شد. بنابر باور او كه ادعايى بيش نيست و حتى تاريخ‏نويسان سكولار غرب نيز با تمامى اهتمامشان به حذف دين و مظاهر دين از تاريخ و جدا نشان دادن شان دين از حضور در امور دنيا، جامعه و سياست داشته و دارند، چنين مطلبى را در نگارش تاريخ غرب و تاريخچه شكل‏گيرى مسيحيت ذكر نكرده‏اند و تمام اديان دست راستى(19) و روحانى و همه كتاب‏هاى مقدس، به دروغ به شيطان تهمت زده‏اند و او حقيقتى‏متعالى است نه موجودى پست. در اين نوع نگاه، خدا جايى ندارد و اگر هم جايى داشته باشد، يك موجود ذهنى است كه مسيحاى مسيحيان ادعا كرد و به كمك آن توانست خداى روميان را از ميدان به در كرده و به عنوان نيروى پليدى و شر معرفى نمايد. به عقيده او عمرِ دروغ دجالى كه ادعاى مسيحيت كرد به پايان رسيده و زمان آن رسيده است كه شيطان انتقامش را از خدايان دست راستى بگيرد و هنگام نشستن ابليس در جايگاه حقيقى‏اش و لحظه تركيدن حباب دروغى كه به ادعاى او تمامى اديان دست راستى از نگاه وى به دنيا گفته‏اندرسيده است(20). 

خداى مرده يا خداى زنده! 

در جاى ديگر، لاوى موجودى به نام خدا را از اساس رد كرده و باور به او و پديده‏اى به نام خدا را موجودِ خودساخته مردم(21) دانسته و وجود هر نوع خدايى را رد مى‏كند. دلايلى كه وى براى نبود خدا مى‏آورد به شرح ذيل است: 

1. دعواى خدايان دست راستى و كشاكش تاريخى اديان روحانى 

اولين مطلبى كه لاوى به عنوان دليل در كتابش به آن استدلال مى‏كند، وجود جنگ‏ها و نزاع‏هاى اديانى است، كه از نظر وى‏دست راستى هستند با يكديگر، كه به ادعاى لاوى همه آنها از جانب يك خدا يا يك طيف از خدايان بوده و اين خدايان كه همه خود را حق و خير مى‏دانسته و شيطان را شر و پليد، نشان از اين دارد، كه خدايى نبوده و اين بيش از يك ادعاى واهى در طول تاريخ نبوده است.(22) 

2. وجود رنج‏ها، ظلم‏ها، بى‏عدالتى‏ها و ... 

دليل ديگرى كه از نظر لاوى بر نبود خداى مهربانِ مدعيان و طلب كنندگان خداى مهربان دست راستى‏هاست، وجود رنج، ظلم و بى‏عدالتى در عالم است. لاوى براى توجيه بيشتر مدعايش مى‏گويد: مگر نه اين است كه پيروان مذاهب دست راستى سال‏هاست كه خدا يا خدايان خود را مى‏خوانند، پس كو اين خداى مهربان و كجايند اين خدايان دلسوز، كه به درخواست‏هاى مريدان خويش پاسخ گويند و گره‏اى از مشكلات آنان حل كنند و حال كه پاسخى از سوى خدايى در مقابل اين‏همه دعا و تضرع نيست نتيجه آن است كه خدايى نيست و شيطان‏گرا با واقع‏نگرى، كه دارد، هيچ‏گاه دست به دعا برنمى‏دارد و جز خودش را در اين عالم مؤثر نمى‏داند.(23) 

لاوى در موج‏سوارى روى احساسات مردم بسيار چيره‏دست است؛ چرا كه وى براى نفىِ وجود هرگونه خدايى، از اين توانش بهره مى‏گيرد و اين‏گونه بحث را مى‏پرورد كه: "هركس كه شيطان را يك اهريمن مى‏پندارد، بايد مرگ همه مردان، زنان، بچه‏ها و حيواناتى كه مرده‏اند را "خواست خدا " بداند و مطمئنا فردى كه به خاطر از دست دادن نابهنگام فرد مورد علاقه‏اش غمگين است، ترجيح مى‏دهد كه عشقش را در كنار خود داشته باشد، نه اين كه او را به دست‏هاى خدا بسپارد! درعوض، كشيشى كه قرار است او را تسلى دهد، به او مى‏گويد: "اين خواست خدا بود عزيزم " يا "او حالا در دست‏هاى‏خداست پسرم ". اين عبارت‏ها، طرق مناسبى براى چشم پوشيِ بي رحمي خداست. اما اگر خدا واقعا حالت كاملى از نظارت و كنترل است و آن‏گونه كه تصور مى‏شود، رئوف، ملايم و لطيف است؛ پس چرا اجازه مى‏دهد كه اين اتفاقات بيفتند؟(24) ". 

لاوى، رابطه با خدا را نيز از حربه‏هاى رهبران اديان دست راستى و روحانى دانسته و بإ؛ف‏ف انزجار از دعا به پيشگاه خداى هستى، اين كار را دست روى دست گذاشتن و نوعى تن دادن به تقدير معرفى مى‏كند: "شيطانيست مى‏پندارد كه عمل و عكس العمل در جهان براى همه هست و انسان نبايد خودش را فريب دهد و به گمراهى بياندازد، كه فكر كند كسى مسئول اين هاست {و دليلى براى آن است.} تا كى قرار است كه بنشينيم و تقدير را بپذيريم و هيچ كارى نكنيم، فقط به خاطر اين‏كه گفته شده، همين است كه هست.(25) " 

خباثت باطنى و روحيه خدا ستيزى لاوى، كه ريشه در باورهاى انحرافى تورات نسبت به خداىِ فريب‏كار و شيطان رهنما و دوست آدمى دارد را مى‏توان به راحتى در ميان اين جملات پيدا كرد: "هم‏چنان‏كه يك شيطانيست، از خدا يارى و مساعدت نمى‏طلبد، براى طلب بخشش به خاطر كارهاى اشتباهش نيز دعا نمى‏كند. در ديگر آيين‏ها، زمانى كه فرد اشتباهى مرتكب مى‏شود، يا از خدا مى‏خواهد كه او را ببخشد، يا براى واسطه‏اى اعتراف مى‏كند و از او مى‏خواهد كه او برايش از خداوند به خاطر گناهانش طلب بخشش كند. شيطانيست مى‏داند، كه طلب بخشش كردن خوب نيست. هم‏چنين اعتراف كردن براى يك انسان ديگرِ، مثل خودش، علاوه بر آن‏كه تاثير كمترى دارد، باعث پستى و خوارى هم مى‏شود.وقتى يك شيطانيست اشتباهى مرتكب مى‏شود، مى‏پندارد، طبيعى است كه اشتباهى رخ دهد و اگر واقعا از كارى كه انجام داده شرمنده و پشيمان باشد، از آن عبرت مى‏گيرد و مراقب است كه ديگر تكرارش نكند. اگر شرمندگى و پشيمانى‏اش صادقانه و از ته دل نباشد، مى‏داند كه آن عمل را بارها و بارها انجام خواهد داد. او در وهله اول اصلا قصد اعتراف يا طلب بخشش ندارد، اما اين دقيقا همان چيزى است كه اتفاق مى‏افتد. مردم به گناهانشان اعتراف مى‏كنند و بدين‏نحو مى‏توانند وجدانشان را راحت كنند و آزاد باشند، كه دوباره گناه كنند؛ معمولا همان گناه قبلى(26) ". وى براى تقويت دليلش سراغ يزيدى‏ها مى‏رود و با استناد به كارى كه آنها مى‏كنند، اين‏گونه القا مى‏كند، كه از ميان اديان توحيدى هم هستند گروه‏هايى كه به جاى رضايت خدا در پىِ رضايت شيطان‏اند: "يزيديان yezidis عقيده ديگرى دارند. اين گروه، كه فرقه‏اى از اهريمن پرستان هستند، معتقدند كه خدا قدرت مطلق و البته بخشنده مطلق هم هست و بر اساس اين‏كه تصور مى‏كنند اين اهريمن است كه به عنوان كسى كه قواعدش بايد بر روى زمين انجام بگيرد، بايد پرستش شود(27) ". لاوى با زيركىِ تمام حتى خداباورىِ يزيديان را هم زاييده ترس ايشان معرفى مى‏كند: "آنها مى‏پندارند كه خدا در لحظه‏هاى آخر، همه گناهان آن‏هإ؛ راخواهد بخشيد. به همين خاطر است كه مى‏پندارند، عقيده به خدا آنان را [از عذاب آخرت] حفظ خواهد كرد(28). " و به اين شكل بعد از كمك گرفتن از اين باور ايشان، آن را هم به زيركى كنار مى‏زند و باور به خدا را در ميان اين قوم، نوعى مساله عارضى و به نوعى بافته ذهنى تلقى كند. 

لاوى در آخر فصل "خداى مرده، يا خداى زنده " كه پندارى مادى و محدود از خداى اديانِ - به تعبير خودش - دست راستى و روحانى دارد، خطاب به آن خدا مى‏گويد: با همه بحث‏ها بر سر اين كه خدا مرده يا نمرده، بهتر است اگر زنده است، خود را چكاپ كند و يا خودش را براى مرگ آماده كند(29). با اين مباحث، وجود هر نوع خدايى را به تمسخر مى‏گيرد و با اين ترفند، باور به خدا را به كمك تحقير و تمسخر، از حالت روحانى به مساله‏اى تمسخر آميز و خنده‏دار تبديل مى‏كند. 

خود خدايى!! 

لاوى، به رغم تمام دشمنى و تمسخر خداى اديان دست راستى، به مرگ اين خدا هم راضى نيست و اين‏بار گام را فراتر نهاده و كفرگويى‏اش را با صداى بلندترى فرياد زده و ادعا مى‏كند كه تمام اديان و مكاتب روحانى و معنوى، ساخته و پرداخته فكر انسان‏ها، و خدايانِ اين اديان، خدايان خودساخته بشرى است(30). از چينش هنرمندانه سختى‏هاى پيش روى بشر، ناتوانايى‏ها و ناكامى‏ها در به دست آوردن عالم ماده و توانمندى روح خلاق آدمى در خلق صور ذهنى و تماميت خواهىِ نفس آدمى، به نتيجه مى‏رسد كه خدا، آفريده اذهان بشرىِ انسان‏هاى فرصت‏طلب ادوار گذشته است و چون آنها از اين مسائل آگاهى كامل داشتند، خدايانى ساخته و به جامعه بشرى ارائه كردند: "همه خدايان مربوط به دنياى ماوراء، ساخته بشراند. او يك سيستم هماهنگ و منظم از خدايان ساخته، كه برگرفته از چيزى غير از همين تفكر جسمانى‏اش نيست. تنها به خاطر اين‏كه او نفس و ضميرى داشته، و نتوانسته آن را قبول كند، ناگزير بود به آن‏كه آن را به وجود خارجى و ماورايى نسبت دهد، كه "خدا " ناميده شد ". در ادامه تعريف بيشترى از اين خداى به عبارت خودش مخلوق اذهان بشر ارائه مى‏كند: "همان طور كه مردم به انواع مختلف‏اند، خدا نيز به معناى معمول كلمه، به انواع مختلف است. تصوير از خدا مى‏تواند از نوعى فكر كيهانى تا قادرى مطلق كه كوچك‏ترين چيز را مى‏داند و همه چيز را در كنترل دارد تغيير كند. " 

وى تكثرگرايى در حوزه انديشه را به آن‏جا مى‏كشاند كه دامنه آن همه صورت‏هاى ذهنى و انديشه‏هاى عرفانى موجود نسبت به خدا را بگيرد تا خدا امرى فردى و ذهنى قلمداد گردد: "حتى در داخل بدنه اعتقادى يك دين، خدا مى‏تواند تعابير مختلفى براى هر كدام از اشخاص پيرو آن دين داشته باشد ". 

براى تخريب هرچه تمام‏ترِ خداى مورد توصيفش ادامه مى‏دهد؛ "خدا مى‏تواند همه كارهايى را كه انسان از آن ممنوع شده است، انجام دهد. مثل كشتن مردم، بروز معجزه براى ابراز رضايت‏مندى از اختياراتش {نشان دادن اختيار و توانايى‏اش}، كنترل بى‏قيد و شرط و بدون مسئوليت پذيرى(31) ". بعد به تمسخر قيامت، بهشت و مذهبيون معتقد به آن پرداخته و مى‏گويد: "همه مذهبيان "وايت لايتر(32) " در شوق خدايند، پس قاعدتا بايد در هنگام مرگ، دروازه‏اى مرواريد كارى و شكيل بر روى آنان باز شود. با اين وجود اگر فرد بر اساس قواعد دينش زندگى نكرده باشد، مى‏تواند در آخرين دقايق، روحانى دينى‏اش را كنار بستر مرگش فرا بخواند و طلب بخشش و مغفرت كند. كشيش هم براى "اصلاح همه چيز " و اطمينان از اين‏كه پاسپورت بهشتش آماده است يا نه، بعد از او خواهد آمد(33) ". 

لاوى معتقد به جنگ ميان خدايان اديان دست راستى است و اين مسأله را بسيار درشت بيان مى‏كند؛ "اكثراً چنين بوده كه يك دين تنها خدايان خود را صحيح دانسته و پيروان ديگر خدايان را فاسد العقيده مى‏داند. جالب اين است كه اين اديان خدايى را مى‏پرستند كه از پايه يكى است و با اين حال يكديگر را سزاوار سرزنش مى‏دانند ". 

هرجا هم كه مناسبتى رخ دهد از اين اختلاف و دعوايى كه به نظر لاوى ميان اين خدايان وجود دارد، بهره مى‏گيرد. در اين بخش هم، به مناسبت، سوالى را مطرح مى‏كند كه بيشتر جنبه سلبى دارد و از مخاطبانش مى‏پرسد: "حالا كه تفاوت‏هاى شديدى در مورد اين‏كه كدام راه پرستش خدا درست‏تر است، يافت مى‏شود؛ چند نوع تأويل، تفسير و تصوير از خدا مى‏توان داشت؟ و چه كسى درست مى‏گويد؟(34) " 

با مطالعه دقيق انجيل و انديشه‏هاى شيطانى لاوى‏مى توان به راحتى فهميد او در پى‏جواب نيست و اگر سوالى را مطرح مى‏كند، نه براى اين است كه جوابى به مخاطبش بدهد، بلكه براى اين است كه او را دچار سردرگمى بيشتر كرده و از اين سردرگمى و گيجىِ حاصل از بحث‏هاى شبه فلسفىِ لاوى بيشترين بهره را براى جدا كردن مخاطبش از انديشه‏هاى به اصطلاح او سنتى بگيرد و با اين شيوه اقناعى او را وادار به پذيرش باورهاى شيطانى‏اش كند. 

او اين حالت [خلق خداى خودساخته و پرستش او به عنوان موجودى برتر] را ويژگى دوران كودكى بشر مى‏داند و با اعلام آغاز دوران جديد، در نوشتارش تلاش دارد تا شيطان‏گرا را فردى معرفى كند كه به رشد ذهنيِ گذر از اين دوره كودكى رسيده و اين دوره را پشت سر گذاشته است. از نظر لاوى عصر جديد، دوره‏اى جز عصر شيطان نيست و او اين عصر را به نام "دوره جديد شيطانى " NEW SATANIC AGE نام‏گذارى مى‏كند. 

شيطان در انجيل شيطانى لاوى " "SATANIC BIBLE 

لاوى معتقد است، كه شيطان‏پرستى قدمتى به درازاى تاريخ پيدايش بشر دارد و همه تلاش وى در انجيل شيطانى‏اش اين است كه اين نكته را جا بياندازد كه شيطان برتر از انسان و حتى خداست و پرستش او امرى تازه نيست كه او و دوستانش آن را يافته باشند. با آن‏كه وى دليلى براى اثبات حرفش ندارد، اما مى‏كوشد تا به شكلى هنرمندانه مخاطبش را متقاعد كند تا باورها و فرضيه‏هاى كفرآميز او را بپذيرد. 

شيطان تنها يك نماد است 

شيطانى كه او مى‏خواهد به همه جهانيان معرفى كند، حقيقت كاملا مشخصى نيست و شايد خود او هم نمى‏داند، كه چه ارمغانى را مى‏خواهد براى بشريت بياورد؛ زيرا وى در يك‏جا شيطان را تنها نمادى مى‏داند و بس! نماد هشت شعار شيطانى؛ شيطانى كه او در اين‏جا معرفى مى‏كند به عنوان نمادهاى هشتگانه زير شناخته مى‏شود؛ 

Satan represents indulgence instead of abstinence.1 

شيطان نشان دهنده زياده روى است،به جاى خود دارى! 

instead of abstinence.2 Satan represents vital existence 

شيطان نشان دهنده وجود محض است، به جاى خيالات و روياهاى معنوى! 

Satan represents undefiled wisdom instead of hypocritical self-deceit.3 

شيطان نشان دهنده عقل طاهر است، به جاى خود فريبى منافقانه! 

Satan represents kindness to those who deserve it.4 

instead of love wasted on ingrates ، 

شيطان نشان دهنده محبت به كسانى است كه استحقاق آن را دارند،به جاى عشق به ناسپاس‏ها! 

instead of turning the other cheek.5 ,Satan represents vengeance ، ! شيطان نشان دهنده انتقام، به جاى تسليم و تقديم گونه ديگر! 

6. Satan represents responsibility to the responsible ، 

instead of concern for psychic 

شيطان نشان دهنده مسئوليت‏پذيرى در برابر مسئوليت‏پذيران، به جاى نگرانى براى روان آشام‏ها! 

7. Satan represents man as just another animal ، 

sometimes better ، more 

شيطان نشان دهنده اين است كه انسان فقط به عنوان يكى از 

often worse than حيوانات، گاهى اوقات بهتر و اغلب بدتر است و فقط به خاطر " development، has become the most vicious animal of all ! "توسعه ذهنى‏اش "بر ديگران فائق آمده! 

8. Satan represents all of the so-called sins ، 

as they all lead to physical ، mental ، or شيطان نشان دهنده هرآن‏چيزى است كه به اصطلاح گناه ناميده مى‏شود و منجر به لذت و ارضاى جسمى، فكرى و روانى مى‏شود. 

شيطان؛ انسان هوشمند 

در جاى ديگر، شيطانى را كه لاوى معرفى مى‏كند، همان انسان است ؛ انسانى پرغرور، كه رابطه و واسطه ميان خود و خدا را برداشته است(35) ودست از ايمان شسته و در اين هنگام شيطانى مغرور را در خويش مى‏يابد كه به آرامى‏مى خزد و تجسم حقيقى لوسيفر را در درون او به تصوير مى‏كشد. به باور او در اين هنگام، آدمى ديگر نه دو قطبى است و نه ديگر مى‏تواند باشد. نمى‏تواند، هم پر از هواى نفس باشد و هم معنوى(36)، بلكه تنها كششى زمينى و جاذبه‏اى شيطانى از درون حس مى‏كند و در اين هنگام او بزرگ‏ترين تجسم لوسيفر است و چنين آدمى خود شيطان است. 

شيطان؛ خداى رومى 

كفرآميزترين نگاهى كه لاوى به شيطان دارد، همان باور به اولوهيّت اوست. وى در بيان تعارض‏گويى ادعا مى‏كند كه شيطان همان خداى سنتى رومى بود كه در روند تغيير آيين رومى به آيين مسيحيت مطرود شد و به عنوان مظهر بدى‏ها شناخته شد، درحالى‏كه اين خداى قدرت‏مند با ظلم مسيحيان به حاشيه رانده شد؛ خدايى خيالى كه ساخته و پرداخته روحانيون مسيحى بود و به عنوان خداى خالق و قدرت مطلق كه فرزندش را براى بخشش گناه ذاتى بشر فدا كرد، در اذهان جاى او نشست. آن‏گون كه لاوى القا مى‏كند، خدايى نبوده و نيست، اما شيطان همان خداى باستانى بوده و زمان آن فرا رسيده تا دوباره به تخت سلطنت خويش تكيه زند.(37) 

جمع بندى 

لاوى، نسل آينده بشر را نسلى شيطانى و آينده تاريخ را دوره ظهور و تجلى دين شيطان مى‏خواند و افول اديان دست راستى و آسمانى؛ مانند مسيحيت را دليلى بر اين مدعامى‏داند. او كه باور دارد خدا موجودى تخيلى است، اما شيطان همان خداى باستانى رومى، سعى دارد تا چنين القا كند كه زمان تركيدن حباب دروغ فرا رسيده و نوبت به تخت‏نشينى لوسيفر رسيده است. او افراد برجسته آدمى را هم تجلى شيطان مى‏داند و تلاش دارد تا نسلى شيطانى را طراحى كند كه سرشار از گناه اصليِ خشم و نفرت است. 

در لابلاى مباحث لاوى مطالب خوب و عقل پسند هم به چشم مى‏خورد كه اين مطالب يكى از عوامل پذيرش باورها و شعارهاى كليساى شيطان توسط جوانان جوياى حق، اما ناآگاه در دنياست. به عنوان مثال، سراغ چند شعار از شعارهاى هشتگانه - كه در باور لاوى شيطان نماد آنهاست - مى‏رويم و با دقت بيشتر آن را مرور مى‏كنيم. از شعار 6 - 3 كدام يك از مواردى كه به عنوان شعار شيطان و مسير لوسيفر از زبان لاوى خارج شده با عقل منافات دارد؟ وجود اين دست از شعارها، آموزه‏ها و باورها كمك شايانى به جذب جوانان كم اطلاع از آموزه‏هاى اصيل و مزامين بلند عرفانى دين مبين اسلام، به جريان كفرگراى شيطانى لاوى و جريان‏هاى مشابه خواهد شد.تمامى زيركى باطل اين است كه خود را با حق مى‏آميزد و همين امر هم باعث اغواى انسان‏ها مى‏شود. زيركى فرزندان لاوى در امر تبليغ، همين عدم شفافيت اين جريان و باورهاى آن است. اين باورها در قالب اشعار و موسيقى‏هاى برخى از سبك‏هاى آهنگ‏هاى تندِ مدرن؛ مانند متال، دِث، هارد راك و ... ترويج مى‏شود، كه يكى از مهم‏ترين دلايل گرايش جوانان به جريان‏هاى شيطانى، جذابيت اين موسيقى‏ها، جلسات و ميهمانى‏هاى خاص و شبانه است. در كفر بودن اين باور - كه خدايى نبوده و نيست و هرچه بوده و هست همان خداى باستانى است كه نامش لوسيفر بوده - شكى نيست. البته مهم نوع برخورد با كسانى‏است كه دانسته وارد اين جريان شيطانى مى‏شوند و با علم به كفر بودن باورهاى اين جريان آن را مى‏پذيرند و ديگرانى را هم به آغوش شيطان مى‏اندازند، لذا در گام اول بايد اين باورهاى سرشار از كفر و ارتداد به جامعه معرفى گردد و در گام بعد برخورد با آنهايى است كه با آغوش باز سراغ كفر و ارتداد مى‏روند.

منبع:سايت بصيرت

[ 1390/2/8 ] [ 15:50 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

بصيرت: دمشق با ابراز تعجب از اصرار آمريكا براي ترويج اين ادعا كه سوريه براي حل مسائل داخلي‌اش از ايران كمك مي‌گيرد، اعلام كرد اين موضوع بخشي از ادعاهاي تحريك‌آميزي است كه امنيت شهروندانش را به خطر مي‌اندازد.به گزارش ايسنا، خبرگزاري سوريه (سانا) به نقل از يك‌مقام مسؤول اعلام كرد دمشق از بيانيه اخير باراك اوباما، رئيس‌جمهور آمريكا درباره اوضاع سوريه متاسف است چرا كه اين بيانيه هيچ پشتوانه‌اي از رويت واقعيات موجود ندارد.اين مقام مسؤول با اشاره به بيانيه اوباما كه دولت سوريه را به استفاده از زور عليه تظاهركنندگان و كمك گرفتن از ايران متهم كرد، گفت: سوريه پيش از اين هم ادعاهاي دولت آمريكا مبني بر كمك گرفتن از ايران وساير كشورها را در حل اوضاع داخلي كشورش رد كرده است. تعجب مي‌كنيم كه چرا دولت آمريكا همچنان بر اين ادعا اصرار دارد. اين مساله نشانه بي‌مسؤوليتي آمريكاست همچنين بيان اين ادعاهاي تحريك‌آميز امنيت شهروندان ما را به خطر مي‌اندازد. در حالي كه آمريكا تحت فشار انتقادهاي روزافزون عليه سياست‌هايش براي دخالت در منطقه خاورميانه قرار دارد، باراك اوباما در اظهاراتي بي‌اساس دولت سوريه را به درخواست كمك از ايران براي مقابله با اعتراضات صورت گرفته در چند شهر سوريه متهم كرد.خبرگزاري فرانسه روز شنبه گزارش داد: باراك اوباما، رئيس‌جمهور آمريكا در بيانيه‌اي مداخله‌جويانه درباره وقايع اخير سوريه آنچه را «توسل به زور توسط دولت سوريه عليه تظاهر‌كنندگان» خواند بشدت محكوم كرد و خواستار پايان دادن به «خشونت‌ براي فرونشاندن اعتراضات» شد.اوباما در ادامه اين اظهارات مداخله‌جويانه افزود: از رئيس‌جمهور اسد مي‌خواهيم هم‌اكنون مسير را تغيير دهد و به درخواست‌هاي ملت خود تن دهد.وي در عين حال دولت اسد را به توسل به زور و نقض فاحش حقوق بشر و كمك گرفتن از ايران براي سركوب ملت خود متهم كرد. سخنگوي وزارت امور خارجه كشورمان نيز در واكنش به اظهارات اوباما «اتهامات مربوط به دخالت ايران در امور ديگر كشورها را مردود دانست و آن را موضعي سياسي عليه تهران ارزيابي كرد».وي در گفت‌وگو با العالم افزود: اظهارنظرهايي را كه درباره دخالت ايران در امور كشورهايي مانند سوريه مي‌شود، قبول نداريم و آن را مردود مي‌دانيم و احساس‌مان اين است كه اين اظهارات از موضع سياسي گفته مي‌شود.مهمانپرست گفت: سياست خارجي ما كاملا روشن و مشخص است، نه در امور ديگر كشورها دخالت مي‌كنيم و نه به اين امر اعتقاد داريم .وي در ادامه گفت: يكي از راه‌هايي كه متاسفانه برخي از كشورها در منطقه هم دنبال كردند اتهام زدن به جمهوري اسلامي ايران بود و اتهام دخالت را به ما وارد مي‌كنند كه اين به هيچ‌وجه صحت ندارد.مهمانپرست افزود: خواسته اصلي ما همگرايي و همكاري بين كشورهاي منطقه است هرقدر اين دولت‌ها فاصله خودشان را با مردم كمتر بكنند و خواسته‌هاي آنها را تحقق ببخشند از اقتدار بالاتري برخوردار خواهند بود .وي گفت: اين اقتدار كمك مي‌كند كشورهاي مؤثر و مستقل منطقه در كنار هم جمع بشوند و با فتنه اصلي و تهديد اصلي كه رژيم صهيونيستي و حاميانش است، مقابله جدي بكنند.سخنگوي وزارت امور خارجه در ادامه با تاكيد بر احترام ايران به تماميت ارضي و مطالبات مردم در كشورهاي ديگر اظهارداشت: آمريكايي‌ها و برخي كشورهاي حامي رژيم صهيونيستي به دنبال اين هستند كه در بعضي از كشورها خواسته‌هاي بخش كوچكي از مردم را به عنوان خواسته‌هاي اكثريت جامعه جلوه بدهند و آن را به همه مردم تحميل كنند كه ما اين دخالت آمريكا را محكوم مي‌كنيم.سخنگوي وزارت امور خارجه ايران خاطرنشان كرد: بايد به خواسته‌هاي مردم احترام گذاشت بويژه درباره كشور برادر سوريه احساس ما اين است كه مقام‌هاي آن كشور توانايي و تدبير لازم را براي مديريت اوضاع داخلي اين كشور دارند.وي گفت: ممكن است مردم حتي عده كوچكي خواسته‌هايي داشته باشند كه بايد بررسي شود و مورد توجه قرار گيرد ولي اين به آن معنا نيست كه كشورهاي ديگري مثل آمريكا بخواهند ديگران را متهم به دخالت بكنند. اينها اهداف خاصي را دنبال مي‌كنند.مهمانپرست با بيان اينكه «ما روش برخورد خشونت‌آميز را با مردم در هر كشوري كه باشد قابل قبول نمي‌دانيم»، اظهار كرد: سركوب نظرات مردم را درست نمي‌دانيم و رويكردي را درست مي‌دانيم كه بتواند با خواسته‌هاي مردمي به شكل مناسب كنار بيايد و تدبير لازم را براي اداره كشور دنبال كند.مهمانپرست گفت: اميدواريم در كشور سوريه هم آن بخش از مردم كه خواسته‌هاي مشروعي دارند مورد توجه قرار بگيرند؛ اصولا ما مسائلي را كه در همه كشورها از جمله سوريه اتفاق مي‌افتد مسائلي داخلي مي‌دانيم و فكر مي‌كنيم با تدبير مقامات آن كشور قابل حل است. منبع:سايت بصيرت

[ 1390/2/6 ] [ 15:26 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

رئيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم با اشاره به بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي درباره فتنه بزرگ آينده تاكيدكرد: «فتنه بزرگ آينده داخلي نيست اما دشمن با استفاده حداكثري از عناصر داخلي آن را برنامه ريزي خواهد كرد.» بصيرت :رئيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم با اشاره به بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي درباره فتنه بزرگ آينده تاكيدكرد: «فتنه بزرگ آينده داخلي نيست اما دشمن با استفاده حداكثري از عناصر داخلي آن را برنامه ريزي خواهد كرد.» آيت الله محمد يزدي ظهر دوشنبه در ديدار فرمانده سپاه علي بن ابيطالب(ع) و مسئولان سپاه قم گفت: «رهبري فرمودند من نمي‌گذارم انحرافي در روند روبه رشد امت اسلامي در داخل كشور، منطقه و دنيا پيش آيد و وظايف همه ما از اين بيانات قابل استخراج است.» وي ادامه داد: «ايشان در فاصله بسيار اندكي فرمودند كه كشور آرام است و اختلاف و درگيري در آن وجود ندارد لذا همه كساني كه تريبوني در اختيار دارند بايد مواظب باشند و وانمود نكنند كه درگيري و اختلاف در كشور وجود دارد.» دشمن در كمين نشسته است رئيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم تاكيد كرد: «دشمن منتظر است كه در كشور اختلافي پيش آيد و سوء استفاده كند و در شرايطي كه بيداري اسلامي در منطقه پيش آمده است نبايد سوژه دست دشمن دهيم.» وي با بيان اينكه اطاعت مطلق از ولي فقيه بايد داشته باشيم ابرازداشت: «اعتقاد به ولايت فقيه قبل از آنكه در قانون اساسي آمده باشد در شريعت ما وجود داشته و امام خميني(ره) به آن عمل كرده است و همه ما بايد راهي را كه ولايت فقيه براي ما تعيين مي كند انجام دهيم و از آن زاويه نگيريم.» شرايط شكننده است نايب رئيس مجلس خبرگان رهبري با شكننده خواندن شرايط امروز كشور و با بيان اينكه ممكن است اين تعبير درست هم نباشد ابرازداشت: «شرايط از اين جهت شكننده است كه دشمنان با توجه به شرايط منطقه گرگ صفتانه منتظر سوء استفاده از اختلاف و يا مسايل جزيي در كشور هستند و لذا بايد خيلي مراقب باشيم تا حادثه كوچكي هم اتفاق نيفتد.» وي خاطرنشان ساخت: «بايد بدانيم در كشور چه مي گذرد و از رفتار مسئولان مراقبت كنيم و سليقه ها را هر چه كه هست در خدمت حفظ انقلاب و اطاعت از دستورات ولي امر بگيريم.» آيت الله يزدي در بخش ديگري از سخنانش با اشاره به فتنه سال 88 تصريح داشت: «در اين فتنه عده اي سردمداري و عده اي پنهان و آكار از آن حمايت كردند كه بايد در عقيدتي سياسي ها بررسي شود.» پاسخ رهبري به اعضاي كميسيون تحقيق وي افزود: «ما به عنوان كميسيون تحقيق در مجلس خبرگان از مقام معظم رهبري خواستيم كه برخورد صريح تر و قاطعتري با مرتكبان فتنه شود و ايشان پاسخ دادند كه براي من هنوز روشن نيست كه اقدامات صريح تر و قاطعتر به نفع كشور هست يانه و منفعتش از مضراتش بيشتر نيست.» وي با بيان اينكه مديريت رهبري در فتنه بسيار مدبرانه و فوق العاده بود خاطرنشان ساخت: «نظام مقتدر است و مي تواند برخورد صريحتري با سران فتنه داشته باشد اما آنها در افكار عمومي محاكمه و زنداني شده اند و دارند مجازات مي شوند و نيازي به اعمال بيشتري نيست.»

[ 1390/2/6 ] [ 15:21 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

تحليلگر مسائل خاورميانه، تحولات جاري سوريه را ادامه جنگ 33روزه رژيم صهيونيستي عليه حزب الله لبنان دانست كه توسط سه ضلع صهيونيسم، آمريكا و بندر بن سلطان سعودي فرماندهي مي‌شود. بصيرت :تحليلگر مسائل خاورميانه، تحولات جاري سوريه را ادامه جنگ 33روزه رژيم صهيونيستي عليه حزب الله لبنان دانست كه توسط سه ضلع صهيونيسم، آمريكا و بندر بن سلطان سعودي فرماندهي مي‌شود. "محمد صادق‎الحسيني " كارشناس ارشد مسائل خاورميانه در گفت‌وگو با فارس با اشاره به حوادث جاري در سوريه، دمشق را حلقه وصل استراتژيك بين جمهوري اسلامي ايران، مقاومت حزب‌الله لبنان و مقاومت اسلامي حماس در نوار غزه خواند و افزود: دشمنان سوريه و دشمنان محور مقاومت، سوريه را به عنوان ضعيف‌ترين نقطه محور مقاومت انتخاب و همه حملات خود را متوجه سوريه كردند. وي انگيزه اصلي حملات دشمنان به سوريه را انتقام گيري از محور مقاومت و پاتك به دو انقلاب مردمي تونس و مصر براي خنثي كردن پيامدهاي اين انقلا‌ب‌ها دانست و افزود: تحولات جاري سوريه ادامه جنگ 33روزه رژيم صهيونيستي عليه حزب الله لبنان است كه توسط صهيونيسم، آمريكا و بندر بن سلطان سعودي فرماندهي مي‌شود. صادق الحسيني با بيان اينكه گروه 14 مارس لبنان صد در صد در تحولات جاري سوريه دست دارد، افزود: برخي از اعضاي 14 مارس در راستاي سياست‌هاي سه ضلع مثلث فوق الذكر در قبال دريافت پول، سلاح و دستگاه‌هاي پيشرفته ديگر با "جفري فلتمن " سفير سابق آمريكا [معاون وزير خارجه فعلي آمريكا در امور خاور نزديك] در بيروت همكاري مي‌كنند تا آنها را به مزدوران خود در سوريه برسانند. اين كارشناس ارشد مسائل خاورميانه "سعد حريري " نخست وزير پيشبرد امور در لبنان را "پسركي " خواند كه با رياست ميانه‌اي ندارد و افزود: حريري وقتي در اداره كشورش شكست سختي خورد گمان كرد كه محور مقاومت او را سرنگون كرده است و لذا به دنبال انتقام گرفتن از كشورهاي حامي مقاومت از طريق ضربه زدن به دمشق است تا شايد بتواند بار ديگر بر كرسي رياست تكيه كند ولي چنين موضوعي هيچ‎گاه رخ نخواهد داد. وي با اشاره به پوشش جهت‎دار تحولات سوريه از سوي برخي رسانه‌هاي جمعي، تلويزيون الجزيره را "العربيه دوم " خواند و افزود: قطر به طرح آمريكا پيوسته و اكثريت رسانه‌هاي عربي به‏ويژه رسانه‌هاي كشورهاي حاشيه خليج فارس به صورت جزيي از امپراتوري رسانه‌اي آمريكا و صهيونيسم درآمدند كه نقش ضدانقلاب را بازي مي‌كنند. صادق الحسيني استعفاي "غسان بن جدو " مدير سابق دفتر الجزيره در بيروت را "فرياد خشم " اعتراضي نسبت به عملكرد متناقض الجزيره در پرداختن به تحولات كشورهاي عربي دانست و پيش‌بيني كرد كه استعفاهاي بيشتري در شبكه الجزيره در راه باشد. منبع:سايت بصيرت

[ 1390/2/6 ] [ 15:21 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

رئيس سازمان پدافند غير عامل با تاكيد بر لزوم پيگيري حقوقي وزارت خارجه براي تهاجم سايبري عليه كشور، از ادامه بررسي ها بر روي دومين بدافزار جاسوسي "استارس" خبر داد. رئيس سازمان پدافند غير عامل با تاكيد بر لزوم پيگيري حقوقي وزارت خارجه براي تهاجم سايبري عليه كشور، از ادامه بررسي ها بر روي دومين بدافزار جاسوسي "استارس" خبر داد. دكتر غلامرضا جلالي در گفتگو با خبرنگار مهر، در خصوص بدافزار "استارس" كه بعد از بدافزار "استاكس نت" توسط دانشمندان ايراني شناسايي شد، گفت: خوشبختانه دانشمندان جوان ما موفق شدند كه اين ويروس را كشف كنند و هم اكنون ويروس "استارس" به آزمايشگاه ارائه شده است اما هنوز بررسي ها بر روي آن ادامه دارد و نتايج نهايي و قطعي در اين رابطه بدست نيامده است. وي در بيان علت تاخير در شناسايي كامل بدافزار "استارس" گفت: ويژگيهاي خاصي را در مورد ويروس "استارس" شناسايي كرده اند بطوريكه مشخص شده است كه اين ويروس هماهنگ و همساز با سيستم بوده ، تخريب آن در مرحله اول بسيار كم است به شكلي كه ممكن است بعضا با فايلهاي اجرايي دستگاههاي دولتي اشتباه گرفته شود، بنابراين بايد متخصصان ما ابعاد مختلف اين ويروس را مورد ارزيابي قرار دهند تا همه ابهامات و اشكالات ما نسبت به آن برطرف شود و سپس اقدام لازم براي مقابله با آن انجام شود. جلالي همچنين در خصوص مقابله با بدافزار "استاكس نت" گفت: بايد به اين موضوع توجه داشت كه مقابله با ويروس استاكس نت به اين معني نيست كه اين تهديد بطور كامل برطرف شده است چون ويروسها يك طول عمر مشخصي دارند و ممكن است به شكل ديگري فعاليت خود را ادامه دهند. وي تصريح كرد: بنابراين كشور بايد خود را براي مقابله با ويروسهاي بعدي آماده كند ، زيرا امكان دارد كه ويروسهاي جديد وقتي وارد سيستم ما شوند به مراتب از ويروس اولي خطرناك تر باشند. رئيس سازمان پدافند غيرعامل با بيان اينكه مركز "ماهر" (مركز مديريت امداد و هماهنگي عمليات رخداد رايانه‌اي) تحت نظر شركت فناوري اطلاعات وزارت ارتباطات، اين نوع ويروسها را كشف مي كند، گفت: اين مركز بعد از شناسايي بدافزارها ساختار، فعاليتها و ظرفيتهاي آنها را در آزمايشگاه مورد تجزيه و تحليل قرار مي‏دهد و به عبارتي ويروس را "دي كد"(رمزگشايي) مي كنند تا ببينند كه اين ويروسها چه فعاليتهايي را مي توانند انجام دهد و سپس اقدام لازم را براي مقابله با آن به عمل مي آورند. وي همچنين درخصوص انجام عمليات تهاجمي به سايتهاي دشمن گفت: با وجود اينكه آمريكائيها و اسرائيلي ها به سايتهاي ما حمله مي كنند و توجهي به مسائل حقوقي ندارند اما اين موضوع به لحاظ حقوقي مسائل خاص خود را دارد و ما هم بعنوان يك ايراني مسلمان به قوانين بين المللي پايبند هستيم. رئيس سازمان پدافند غيرعامل اضافه كرد: ممكن است وزارت امور خارجه كشور نسبت به پيگيري حقوقي اين موضوع كم توجهي كرده باشد و به نظر مي رسد دستگاه ديپلماسي ما بايد بيش از پيش به موضوع پيگيري حقوقي عمليات تهاجم سايبري عليه جمهوري اسلامي ايران توجه نمايد ، زيرا خيلي از كشورها مثل روسيه هرگونه تهاجم سايبري را جنگ رسمي عليه خود تلقي مي كنند. وي با بيان اينكه به نظر مي رسد كه اگر قرار است وارد اين حوزه شويم بايد چارچوب هاي قانوني آن هم به لحاظ حقوق بين الملل و هم به لحاظ حقوق داخلي را مشخص كنيم، در عين حال تصريح كرد: البته شايد كسي بطور شخصي سايتهاي دشمن را هك كند ، ولي اگر دولت بخواهد بطور رسمي وارد اين كار شود طبيعتا بايد ابتدا ابعاد حقوقي اين كار مشخص شود. منبع:سايت بصيرت

[ 1390/2/6 ] [ 15:17 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ،
X