آخرين خبر

در کوتاه ترین زمان بروزترین باشید

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ آخرين خبر خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

ارتباط غیرحضوری مردم با دستگاه قضایی

در بررسی یک فرایند موثر دادرسی، سه عنصر اصلی سرعت، صحت و سلامت در رسیدگی به عنوان مهمترین شاخصه های یک سیستم قضایی شناخته شده است.


در بررسی یک فرایند موثر دادرسی، سه عنصر اصلی سرعت، صحت و سلامت در رسیدگی به عنوان مهمترین شاخصه های یک سیستم قضایی شناخته شده است. همچنین میزان یک تا صد تحقق هر یک از این سه عنصر بر در صد حقانیت رای صادره اثر گذار خواهد بود.

آنچه که باید هر سیستم قضایی را به خود مشغول کند، بررسی راهکارهایی است که زمینه های وصول به حداکثر ضریب سرعت، صحت و سلامت رای را فراهم می کند چرا که در صورت ساده انگاشتن این موضوع ها در مدتی کوتاه شاهد تراکم ورودی، افزایش پرونده های بی سرانجام، طولانی شدن روند رسیدگی و عدم سلامت آرا خواهیم بود که در نتیجه این افسار گسیختگی فساد و نارضایتی محتمل خواهد بود.

هفته گذشته رییس قوه قضاییه با طرح ضرورت دسترسی آسان مردم به سیستم قضایی این مسئله را به عنوان یک راهکار برای رسیدن به یک چرخ سالم قضایی مورد تاکید قرار دارد که ما در این نوشتار سعی خواهیم کرد نحوه تعامل مردم و دستگاه قضایی و آثار آن را در فرایند دادرسی و ابعاد سه گانه اش مورد بررسی قرار دهیم.

باید اذعان داشت در صورتی که با استفاده از ارتباط‌های غیر حضوری و سیستم های گویای تلفنی و پاسخگویی‌های اینترنتی تلاش شود تا بدون مراجعه مشکلات مردم مطرح شود، این رویکرد می‌تواند از یک سو باعث تسریع در تامین خواسته یا راهنمایی مردم شده و از دیگر سو با کاهش حجم ورودی در دقت و سلامت رای اثر مثبت بگذارد البته این موضوع در صورتی قابل اعتنا خواهد بود که تنها منحصر به ایام افتتاح نبوده و متکی به بهره‌گیری از نظرهای کارشناسی باشد، ارزیابی و راستی زمانی آشکار و پنهان(بی تعارف و بی نیاز به رسانه‌ای شدن)نیز ضامن صحت عمل چنین سیستمی خواهد بود.

استفاده از ارتباط های غیر حضوری همیشه و در همه موارد کارایی لازم را ندارد و در بسیاری از موارد لازم است افراد رو در رو و به همراه مستندات مورد مشاوره قرار گیرند

در این سیستم همچنین باید اختیاراتی برای کارشناسان وجود داشته باشدتا در صورت رویارویی با فوریت های قضایی به امور مراجعان رسیدگی شود،وجود چنین امکانی می تواند به عنصر صحت و سلامت رسیدگی کمک کرده و در خطا گیری قضاوت ها کمکی بزرگ باشد.

بهره گیری از سیستم پاسخ گو تنها به اختصاص یک خط یا یک صندوق پستی منحصر نبوده بلکه نیازمند یک سازمان و مجموعه‌ای از افراد متخصص در مشاوره قضایی و مسلط به سیستم قضایی بوده که البته در موارد خاص باید اختیارات نظارتی و حتی قضایی داشته باشد در کنار اینها اگر چه داشتن اطلاعات قضایی برای کارشناسان شرط اصلی است اما فراگیری روش های ارتباطی و انتقال موضوعات نیز یک ضرورت است.

همچنین در بررسی بهداشت قضایی محاکم هر چه ارتباط میان مردم و حاشیه‌های دستگاه مانند سربازان، دلالان و کارکنان اداری کمتر باشد میزان مفسده‌ها و حتی مشاوره های غلط و دور زدنهای قانونی کمتر خواهد بود. این مسئله در صحت و سلامت رای ها با اهمیت بوده و یکی از دستاوردها سیستم مراجعه غیر حضوری تلقی می‌شود.

البته استفاده از ارتباط های غیر حضوری همیشه و در همه موارد کارایی لازم را ندارد و در بسیاری از موارد لازم است افراد رو در رو و به همراه مستندات مورد مشاوره قرار گیرند که این مسئله را نیز باید به عنوان یک ضرورت در همان تشکیلات مد نظر قرار دارد.

با استفاده از ارتباط‌های غیر حضوری و سیستم های گویای تلفنی و پاسخگویی‌های اینترنتی تلاش شود تا بدون مراجعه مشکلات مردم مطرح شو


استفاده از ظرفیت اعطای وقت ملاقات، رسیدگی به شکایت ها، مراجعات و حتی طرح شکایات از طریق همین سیستم‌های غیر حضوری باید تعریف و به اجرا در آید تا سیستم قضایی بتواند با سرعت و صحت بیشتری سلامت آرای خود را صادر کند.

دسترسی به مشاوره و معاضدت قضایی از طریق رسانه‌های ارتباطی در زندان‌ها نیز یکی از موضوعاتی است که باید مد نظر قرار داشته باشد،چرا که تعداد مدد کاران زندان ها مطابق با نیاز واقعی نبوده و در بسیاری از موارد همین موضوع و خلا مشاوره صحیح مقدمه فعالیت مسموم برخی زندانیان سودجو افزایش آسیب‌های ناشی از حبس بر زندانی یا خانواده های وی خواهد شد.

در خاتمه با در نظر گرفتن نکاتی که گفته شد، ضرورت ایجاد یک تشکیلات کار آمد ارتباطی برای مراجعان دستگاه قضایی بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود، ارتباطی که علاوه بر جلب افکار عمومی سیستم قضایی را ، به نقطه مطلوب نزدیک تر خواهد کرد البته با اما و اگر‌هایی که مختصر درباره آن حرف زدیم.

منبع:سایت تبیان

[ 1389/10/30 ] [ 17:29 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

علایم آسم و آلرژی می ‌تواند ناشی از عوامل گوناگونی باشد، چه عوامل داخل خانه و چه عوامل خارج خانه. از جمله این محرک‌ های رایج که می‌ تواند باعث بروز واکنش در ریه‌ ها و نقاط دیگر بدن و ایجاد آسم و آلرژی شوند، می ‌‌توان به این ها اشاره کرد: * تنفس هوای سرد. * قرارگرفتن در معرض دود ناشی از استعمال دخانیات یا سوزاندن چوب یا زغال. * قرارگیری در معرض مواد شیمیایی دارای رایحه یا بوی قوی مانند اسپری مو، عطر یا رنگ نقاشی. * مواد آلرژی‌ زا مانند حیره‌ ها یا مایت‌ های موجود در گرد و غبار، پوسته‌ های بدن حیوانات خانگی، کپک و آلاینده‌ های هوا. * بیماری‌های تنفسی مانند سرماخوردگی و آنفلوآنزا. برخی از عوامل دیگر هم ممکن است علائم شما را تشدید کنند و دکترتان ممکن است از شما بخواهد برای کمک به تشخیص محرک ‌هایی که بر شما تاثیر می‌ گذارد، در مورد عوامل تحریک‌ کننده یادداشت روزانه نگه دارید. آلودگی هوا، محرک این روزها بسیاری از ما زمانی که در خیابان‌ های شلوغ قدم می ‌زنیم از سوزش گلو و چشم تا تنگی نفس شاکی هستیم. آلودگی هوا تنها در تهران آزاردهنده نیست، هر روزه شاهد هستیم که هوای یکی دیگر از شهرهای بزرگ یا صنعتی کشورمان دچار وضعیت بحرانی می‌ شود. موادی که در هوای شهرهای بزرگ و صنعتی وجود دارد بسیار متفاوت است و بسته به همین تفاوت‌ ها است که علایم متفاوتی در افراد ایجاد می ‌شود. صنعتی شدن باعث شده تا سطح دی ‌اکسید گوگرد، ازن و اکسیدهای نیتروژن افزایش یابند. این گازها به عنوان گازهای محرک در ترشحات دیواره‌ های مجاری تنفسی حل شده و سطح مابین ریه و هوا را با توسل به پاسخ التهابی یا تحریکی تغییر می دهند. علائم بر اساس میزان حلالیت این مواد در آب، محل آسیب و شروع علایم متغیر است: * گازهای با حلالیت بالا در آب، بیشترین اثر را بر غشاهای مخاطی چشم‌ ها و راه‌ های هوایی فوقانی دارند. تماس، ایجاد تحریک فوری به همراه اشک ریزش، سوزش بینی و سرفه می‌ کند. اگرچه بوی تند و شروع سریع علایم عاملی برای محدود کردن تماس با گاز محرک است، با این حال تماس طولانی یا شدید می‌ تواند با تورم حنجره، انقباض غیر ارادی حنجره و مجاری هوایی، آسیب ریوی حاد خود را نشان بدهد که همگی می ‌توانند تهدید کننده ی حیات فرد باشند. * گازهایی که حلالیت خوبی در آب ندارند به راحتی تحریک‌ کننده ی غشاهای مخاطی نیستند. از آن جا که علائم فوری در تماس با این دسته از گازها دیده نمی ‌شود، تنفس طولانی در محیط سمی ‌باعث رسیدن گاز به بخش های انتهایی مجاری هوایی می‌ شود. حتی تماس متوسط می ‌تواند تحریک مجاری هوایی تحتانی و حتی بافت ریه را همراه داشته و ایجاد آسیب تنفسی تاخیری تا 24 ساعت بدهد. اقدامات اولیه در صورتی که بیمار علایم تحریکی در چشم‌ ها و مجاری هوایی دارد باید سریعا از محیط دور شود. عموما بیمارانی که صرفا علائم چشمی دارند با دوری از محیط بهبود می‌ یابند، اما در مواردی که علائم تنفسی بروز می ‌کند نباید آن را سطحی و گذرا در نظر گرفت و باید اقدامات لازم جهت مراقبت بیشتر و معاینه در بیمارستان برای بیمار به عمل آید. بنابراین اولین اقدام در این بیماران پس از دور کردن آن ها از محیط آلوده اطلاع به اورژانس پیش بیمارستانی( 115 ) است. برای کنترل علائم خس‌ خس در بیماران با سابقه ی ریوی بهتر است از اسپری سالبوتامول استفاده شود. درمان‌ های حمایتی همچون استراحت و دادن اکسیژن، در صورت دسترسی، مفید است.

[ 1389/10/30 ] [ 17:14 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

سیمای زیانکاران!


سیماى سوره‏ى نمل‏

این سوره نود و سه آیه دارد، عدد کلمات آن هزار و صد و نود و نه کلمه و

عدد حروف آن چهار هزار و ششصد و نود و نه حرف مى‏باشد.

سوره نمل چهل و هشتمین سوره ای است که بعد از سوره شعراء نازل گردید و در ترتیب فعلى قرآن مجید، سوره بیست و هفتم است‏.

نام آن به مناسبت آیه‏ى 18 که درباره‏ى داستان مورچگان و حضرت سلیمان است، «نمل» مى‏باشد، ولى نام «سلیمان» و «طاسین» نیز بر آن نهاده شده است.

تمام این سوره در مکّه در جریان‏ها و مناسبت‏هاى مختلف نازل شده و بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» دو بار در آن آمده است یکى در آغاز سوره و دیگرى در آیه‏ى 30 در آغاز نامه‏ى حضرت سلیمان به ملکه‏ى سبأ.

مبارزات چهار پیامبر بزرگ الهى، (موسى، سلیمان، صالح و لوط (علیهم السلام)) با اقوام منحرف زمان خود در این سوره آمده است که مفصّل‏ترین آن، برخورد حضرت سلیمان با ملکه‏ى سبأ و چگونگى ایمان آوردن او به خدا مى‏باشد.

سخن گفتن پرندگانى همچون هدهد و حشراتى چون مورچه، حضور افرادى از جنّ در لشگر و دربار سلیمان و بالاخره آوردن تخت بلقیس از یمن به شام در یک چشم بهم زدن، بخشى دیگر از آیات این سوره را به خود اختصاص داده است.



سیمای زیانکاران!

إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَیَّنَّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُونَ (نمل4) أُوْلئِکَ الَّذِینَ لَهُمْ سُوءُ الْعَذابِ وَ هُمْ فِی الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ (نمل5)

همانا کسانى که به آخرت ایمان ندارند، کارهاى (زشت) شان را زیبا جلوه مى‏دهیم تا (هم چنان) سرگشته باشند.

آنان کسانى هستند که براى ایشان عذاب بد (و دردناک) خواهد بود و آنان در قیامت زیانکارترین افرادند.

در این آیه و آیه‏ى 108 سوره‏ى انعام، خوب پنداشتن کارهاى زشت، به خداوند نسبت داده شده است. در حالى که قرآن کریم در چند مورد دیگر، این کار را کار شیطان دانسته است.

این به خاطر آن است که خداوند نظام هستى را بر اساس علل و اسباب قرار داده است و کارهایى را که انجام مى‏شود به هر یک از علل مى‏توان نسبت داد، مثلًا مى‏توان گفت: کلید، در را باز کرد و مى‏توان گفت: دستم در را باز کرد و نیز مى‏توان گفت: خودم در را باز کردم، زیرا کلید در دست و دست در اختیار من است. در این جا نیز شیطان کار زشت را زیبا جلوه مى‏دهد ولى با تکرار کار زشت، انسان به آن خو مى‏گیرد و این خو گرفتن، سنّت الهى است.
همانا کسانى که به آخرت ایمان ندارند، کارهاى (زشت) شان را زیبا جلوه مى‏دهیم تا (هم چنان) سرگشته باشند

زیانکاران:

زیانکاران چند نوع هستند: الف: خاسر، ب: لفى خسر، ج: خسران مبین د: اخسرون.

الف: کسى که عمرش تباه شده است. «قُلْ إِنَّ الْخاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ» (زمر، 15)

ب: کسى که اهل ایمان و عمل صالح نباشد. «إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا» (عصر، 2)

ج: کسى که با تزلزل بندگى خدا مى‏کند. «فَإِنْ أَصابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلى‏ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةَ ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ» (حج، 11)

د: کسانى که منحرفند، و گمان مى‏کنند راه درست مى‏روند. «الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً» (کهف، 104)

در روایات مى‏خوانیم: أخسرون، کسانى هستند که زکات نمى‏پردازند، بر گناه اصرار مى‏ورزند، قدرت حقّ گفتن دارند، ولى نمى‏گویند، ظالم‏ترین افرادند و با ضایع کردن دین، دنیاى خود را اصلاح مى‏کنند.



برداشتهایی از آیات:

1ـ ایمان نداشتن به معاد، زمینه‏ى جلوه‏گرى زشتى‏هاست. (انسان بى‏ایمان، برهنگى را تمدّن، تجمّل را شخصیّت، کلاه‏بردارى را زرنگى، دروغ و ریا را نشانه‏ى سیاست و استعمار را نشانه قدرت مى‏داند) «إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ ... زَیَّنَّا»

2ـ کج فهمى و سردرگمى افراد بى‏ایمان، بزرگ‏ترین کیفر و سیلى خداوند است. «لا یُؤْمِنُونَ ... فَهُمْ یَعْمَهُونَ»

3ـ اگر قیامت را باور کنیم، از کارهاى بسیارى که به نظر ما زیباست توبه خواهیم کرد. «لا یُؤْمِنُونَ زَیَّنَّا»

4ـ کسى که قیامت را آینده‏ى روشن خود نمى‏داند، دنیاى متغیر، هر لحظه او را دگرگون و سردرگم مى‏کند. «لا یُؤْمِنُونَ یَعْمَهُونَ»

5ـ کفر به قیامت، عامل بزرگ‏ترین خسارت‏هاست. «الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ ... هُمُ الْأَخْسَرُونَ» ما مأمور به ظاهریم، الطاف خفیّه کار خداست!!

إِذْ قالَ مُوسى‏ لِأَهْلِهِ إِنِّی آنَسْتُ ناراً سَآتِیکُمْ مِنْها بِخَبَرٍ أَوْ آتِیکُمْ بِشِهابٍ قَبَسٍ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ (نمل7) فَلَمَّا جاءَها نُودِیَ أَنْ بُورِکَ مَنْ فِی النَّارِ وَ مَنْ حَوْلَها وَ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ (نمل8) یا مُوسى‏ إِنَّهُ أَنَا اللَّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (نمل9)

ـ (به خاطر بیاور) هنگامى را که موسى به خانواده خود گفت: «من آتشى از دور دیدم (همین جا توقف کنید) بزودى خبرى از آن براى شما مى‏آورم، یا شعله آتشى تا گرم شوید.»

ـ پس همین که (موسى) نزد آن آمد، ندا داده شد که هر که در آتش و هر که اطراف آن است برکت داده شد و منزّه است خداوندى که پروردگار جهانیان است.

ـ اى موسى! همانا این منم خداى عزیز حکیم.
أخسرون، کسانى هستند که زکات نمى‏پردازند، بر گناه اصرار مى‏ورزند، قدرت حقّ گفتن دارند، ولى نمى‏گویند، ظالم‏ترین افرادند و با ضایع کردن دین، دنیاى خود را اصلاح مى‏کنند

نکته‏ها:

در قرآن 136 مرتبه نام حضرت موسى و در 34 سوره داستان او ذکر شده و حدود 900 آیه درباره‏ى ماجراى بنى اسرائیل است.

حضرت موسى با همسر باردارش از مَدْیَن به سوى مصر در حرکت بود. شب و سرما و طوفان بیابان از یک سو و وضع حمل همسرش از سوى دیگر موسى را به تکاپو واداشت. آیات مورد بحث به این ماجرا نظر دارد.

در میان تمام احتمالات، به‏نظر مى‏رسد که مراد از «مَنْ فِی النَّارِ» حضرت موسى است که در منطقه آتش بود و مراد از «مَنْ حَوْلَها» خانواده او یا پیامبرانى که در ارض مقدّسه بوده‏اند.

آتش در قرآن‏

ابلیس به آن افتخار کرد. «خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ» (اعراف، 12) کافر به آن کیفر مى‏شود. «تَصْلى‏ ناراً حامِیَةً» (غاشیه، 4) ابراهیم در آن سالم ماند. «یا نارُ کُونِی بَرْداً» (انبیاء، 69) موسى به سراغ آن رفت، ولى پیامبر شد. «آنَسْتُ ناراً ... نُودِیَ» (نمل، 7 تا 8) ذو القرنین به وسیله آن فلزات را ذوب و سدسازى کرد. «قالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذا جَعَلَهُ ناراً» (کهف، 96)



پیام‏های آیه:

1ـ داستان موسى قابل ذکر و مایه‏ى تذکّر است و نباید فراموش شود. «إِذْ قالَ» ...

2ـ گاهى در مسیر کمک به همسر و خانواده، الطاف ویژه‏اى پیدا مى‏شود. «آتِیکُمْ بِشِهابٍ ... نُودِیَ»

3ـ مرد، مسئول اداره امور زندگى همسر است. «آتِیکُمْ بِشِهابٍ قَبَسٍ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ»

4ـ انبیا زندگى عادّى داشتند. «آتِیکُمْ بِشِهابٍ قَبَسٍ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ»

5ـ ما مأمور به ظاهریم، الطاف خفیّه کار خداست. «فَلَمَّا جاءَها نُودِیَ»

6ـ سخن خداوند با موسى، گرفتن پیام رسالت و نمایش معجزات و بعثت سایر انبیا در آن منطقه رمز برکت است. «بُورِکَ مَنْ فِی النَّارِ وَ مَنْ حَوْلَها»

7ـ نداهاى الهى به پیامبران را وهم و خیال نپنداریم. (در کنار کلمه‏ى «نُودِیَ»، «سُبْحانَ اللَّهِ» آمده، یعنى خداوند منزّه است از این که این ندا وهم و خیال و وسوسه باشد).

8ـ بعثت انبیا از شئون ربوبیّت الهى است. «نُودِیَ رَبِّ الْعالَمِینَ»

9ـ لازمه‏ى ربوبیّت، عزّت و حکمت است. «رَبِّ الْعالَمِینَ ... الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ»


[ 1389/10/30 ] [ 17:5 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

روستای صالح‌آباد متعلق به من و چند شریکم بود. عده‌ای تصمیم گرفتند روستا را از ما به زور بگیرند و گروهی را به سوی ما فرستادند و هر چه صحبت کردیم سودی نداشت. عریضه‌ای برای امام زمان(ع) نوشتم و آن را در جوی آبی رها کردم و به «تخت فولاد» رفتم و دعای ندبه را با تضرّع و گریه خواندم و چند بار تکرار کردم:

ای فرزند احمد ؛ آیا به سوی تو راهی هست که ملاقات شوی؟

صدرالاسلام همدانی در کتاب تکلیف الأنام می‌نویسد:‌

از خواص دعای ندبه این است که هرگاه در جایی با حضور قلب و اخلاص تمام و توجه به مضامین عالی آن خوانده شود عنایت و توجه امام زمان(ع) را به آن مکان جلب می‌کند بلکه باعث حضور حضرت(ع) در آنجا می‌گردد‎ چنان‌که در بعضی جاها اتفاق افتاده است.

آیت‌الله شیخ علی‌اکبر نهاوندی(ره) در کتاب العبقری الحسان آورده است:

در نوشته‌های حجت‌الاسلام حاج شیخ مهدی که از کتاب سید جواد نقل کرده بود و او یکی از امام جماعت‌های مورد اطمینان در اصفهان و دارای مقامات عالی معنوی بود و آسمان بر راستگوتر از او سایه نیفکنده بود، دیدم که چنین نگاشته بود:

روستای صالح‌آباد متعلق به من و چند شریکم بود. عده‌ای تصمیم گرفتند روستا را از ما به زور بگیرند و گروهی را به سوی ما فرستادند و هر چه صحبت کردیم سودی نداشت. عریضه‌ای برای امام زمان(ع) نوشتم و آن را در جوی آبی رها کردم و به «تخت فولاد» رفتم و دعای ندبه را با تضرّع و گریه خواندم و چند بار تکرار کردم:

ای فرزند احمد ؛ آیا به سوی تو راهی هست که ملاقات شوی؟

یک دفعه صدای پای اسبی را شنیدم و عرب اسب‌سواری را دیدم که به من نظری کرد و از دیده‌ام پنهان شد و قلبم با آن مشاهده آرام گرفت و راحت شد و اطمینان پیدا کردم که کارم درست می‌شود. شب بعد کارم به بهترین شکل درست شد؛ من, آن حضرت(ع) را بارها در خواب دیده‌ام و او به همین اوصاف بوده است.

سید رضا که از علمای مورد اطمینان و اعتماد اصفهان است نقل می‌کند:

به خاطر قرض و فقر فراوان, به اموات متوسل شدم و از خداوند برای 200 نفر از آنان طلب مغفرت نمودم و آن‌ها را با اسم خاطر نشان ساختم؛ سپس به امام زمان(ع) متوسل شدم و بعضی از عبارت‌های دعای ندبه مثل « هل الیک یابن أحمد سبیل فتلقی؛ ای فرزند احمد؛ آیا به سوی تو راهی هست که ملاقات شوی؟» را خواندم؛ هنگام خواندن آن, نور خاصّی حجره‌ام را روشن کرد که روشن‌تر از نور خورشید بود و در همان روز برایم گشایش کاملی حاصل شد.

محدث نوری(ره) می‌گوید: آقامحمّد که شخصی مورد اطمینان و عادل و امین و مجاور حرم عسکریین(ع) است؛ از زبان مادرش که از زنان صالحه و اهل عبادت بود، برایم چنین نقل کرد:

روزی به همراه خانوادة مولا سلماسی در سرداب شریف بودم و آقا (ره) دعای ندبه می‌خواند و ما نیز به دنبال او می‌خواندیم. او همچون فرد آشفته و حیران و محزون گریه می‌کرد و مانند گرفتاران ضجّه می‌زد و ما نیز با گریة او گریه می‌کردیم و کسی غیر از ما آن‌جا نبود.

در همین حال بودیم که بوی مشک در سرداب منتشر شد و فضای سرداب را معطر کرد و چنان شدید شد که آن حالت از همة ما رفت و سکوت کردیم. «گویا بر سر ما پرنده‌ای است» و نمی‌توانیم حرکت کنیم, یا حرفی بزنیم. حیران و متحیّر ماندیم تا این که زمان اندکی گذشت و آن بوی خوش رفت و به حال اوّل برگشتیم و به باقی ماندة دعا مشغول شدیم. وقتی به خانه بازگشتیم از آقا (ره) علت آن بوی خوش را پرسیدم, امتناع ورزید و گفت: تو را چه به این سوال؟ و به من جواب نداد.

برادر برگزیده‌ام, عالم با وفا, و چراغ راه سالکین و عبادت پیشه‌گان آقا علی رضا اصفهانی(ره) چنین به من گفت: از همین آقای بزرگوار روزی دربارة دیدارش با حضرت حجّت(ع) سئوال کردم و اعتقاد داشتم که او هم مانند استادش سید بحرالعلوم خدمت امام زمان(ره) شرفیاب شده است ـ ایشان همین جریان را حرف به حرف برایم تعریف کرد.

[ 1389/10/30 ] [ 17:2 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

سیاه دانه دارای خواص درمانی بسیاری است. در احایث و روایات اسلامی نیز آمده است که :

" سیاه دانه دوای هر بیماری و دردی است ، به جز مرگ."



برخی خواص آن عبارتند از :



- سیاه دانه طبیعت گرمی دارد.



- به دلیل داشتن ماده ای موسوم به تیموکیتون، دارای اثرات ضد تشنجی است. بررسی ها نشان می دهد سیاه دانه می تواند موجب تاخیر در زمان شروع تشنج و کاهش مدت آن شود.



- در کاهش نفخ شکم و دفع گازهای معده موثر است.



- زیاد کننده شیر مادران است.



- قاعده آور است، یعنی عادت ماهانه را باز می کند.



- ضد کرم است. مصرف سیاه دانه با سرکه باعث دفع کرم دستگاه گوارشی می شود.



- استفاده از مخلوط سیاه دانه آسیاب شده با عسل برای تسکین درد رحم و پس درد زایمان مفید است.



- غرغره کردن جوشانده ی سیاه دانه در سرکه باعث تسکین درد دندان و محکم شدن دندان می شود.



درمان بیماری ها با سیاه دانه

* سرگیجه و درد گوش :

یک قاشق مرباخوری عسل را با چند قطره روغن سیاه دانه مخلوط کرده و هر صبح ناشتا، میل کنید. این کار را حداقل تا 11 روز ادامه دهید.



* روماتیسم :

یک فنجان روغن سیاه دانه را گرم کنید. سپس قبل از خواب آن را در محل درد بمالید و خوب ماساژ دهید. بعد محل مورد نظر را با یک تکه پارچه پشمی باندپیچی نموده و استراحت کنید.



* اسهال :

یک قاشق غذاخوری سیاه دانه ی آسیاب شده را با نصف استکان عصاره ی تره تیزک (شاهی) مخلوط کرده و پس از صرف غذا در سه وعده میل نمایید.



* ناراحتی های کبدی :

مقداری از پودر سیاه دانه را با گیاه صبر زرد ( آلوئه ورا ) و عسل مخلوط کرده و هر صبح ناشتا، به مدت هفت روز یک قاشق مرباخوری از آن را میل کنید.

همچنین می توانید روغن سیاه دانه را که در حال جوش است، با غنچه ی برگ های بید (برگ های کوچک ) مخلوط کرده و پیش از خواب یک قاشق مرباخوری از آن را به مدت یک هفته میل کنید.



* سردرد و میگرن :

نصف قاشق سیاه دانه آسیاب شده را با نصف قاشق انیسون (دانه هایی شبیه رازیانه دارد) و سه تکه میخک کوبیده شده، مخلوط کنید و با یک لیوان شیر بجوشانید (بهتر است کمی عسل خالص نیز اضافه کنید). یک فنجان از این معجون دارویی را می توانید در هنگام شروع سردرد و میگرن بنوشید.

در ضمن با روغن سیاه دانه، گیجگاه و شقیقه خود را چرب کنید.



* درد و ناراحتی های کلیوی :

یک استکان سیاه دانه را در یک لیتر آب بجوشانید و با عسل شیرین کنید و به مدت یک هفته، صبح ناشتا آن را میل نمایید.

همچنین می توانید یک قاشق غذاخوری سیاه دانه آسیاب شده را با نصف لیوان روغن زیتون مخلوط کرده و به صورت ضماد (یعنی مانند پماد روی یک تکه پارچه تمیز) در آن قسمت از کلیه که احساس درد می کنید بگذارید. این عمل را روزانه یک بار و به مدت پنج روزادامه دهید.

هر روز مقداری جعفری را در یک لیوان آب بجوشانید و هفت قطره روغن سیاه دانه را به آن افزوده و صبح و شب یک فنجان میل کنید. این کار را به مدت پنج روز ادامه دهید.



* بی اختیاری ادرار:

پوسته تخم مرغ را پس از شستن کامل ، با حرارت مقداری تفت دهید و با مقداری سیاه دانه مخلوط کرده و بکوبید تا کاملا نرم شود. یک قاشق چایخوری از این مخلوط را در یک لیوان شیر ریخته و آن را به هم بزنید و صبح و شب، به مدت یک هفته میل کنید.



* دل پیچه و درد های روده ای:

به مقدار مساوی زیره و نعنا و انیسون را بجوشانید و هفت قطره روغن سیاه دانه به آن اضافه کنید. سپس با عسل خالص آن را شیرین کرده و در موقع دل پیچه و دل درد آن را بنوشید.



* تب :

اگر مقداری سیاه دانه را بکوبید و با کمی سکنجبین میل نمایید، تب را برطرف می کند.

[ 1389/10/30 ] [ 16:59 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

اگر انسان تربیت عقلانی بیابد و اهل تعقّل شود و به ندای عقل خود گوش فرا دهد و به آنچه در نتیجه تعقّل بدان می رسد عقل کند اهل سعادت می شود. خداوند در زبان اهل دوزخ این حقیقت را چنین بیان فرموده است:

«وَقَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ » ؛ و گویند: اگر شنیده [و پذیرفته] بودیم یا تعقّل کرده بودیم، در میان دوزخیان نبودیم.

مراد از «سمع»، استجابت دعوت فرستادگان الهی و التزام به مقتضای سخن ایشان است که خیرخواهان امین اند، و منظور از «عقل»، التزام به مقتضای دعوت به حق ایشان است تا در آن تعقّل کنند و به راهنمایی عقل دریابند که دعوت آنان حق است و انسان باید در برابر حق خاضع باشد. پس دوزخیان می گویند که اگر ما در دنیا فرستادگان الهی را در تصایح و مواعظشان اطاعت کرده بودیم، یا در حجت حق آنان تعقّل می کردیم، امروز در زمره اهل جهنّمی که مخلّد در آتشند نمی بودیم.

انسان با تعقّل هدایت می یابد و با تعقّل خود را در مسیر هدایت نگه می دارد و شان تربیتی فرستادگان الهی این بوده است که پوشش عقل ها را پس بزنند و مردمان را تربیت عقلانی کنند تا پیروی درست و سلوک حقیقی تحقق یابد. امیرمومنان (علیه السلام) فرموده است که خداوند هر چند گاه فرستادگانش را در میان مردم برانگیخت، و پیامبرانش را به سوی ایشان پی در پی روانه داشت تا اجرای پیمان های فطری را از آنان بخواهند، و عقل های دفن شده را برانگیزند.

چون عقل برانگیخته شود و انسان تربیت عقلانی بیابد، حق را تشخیص می دهد و پیامبران الهی را اطاعت می کند و آدمی را به سعادت می رساند. امام صادق (علیه السلام) به «هشام بن حکم» از اصحاب گرانقدر خود که متکّلمی بی بدیل بود، فرمود:

«یا هشام، انّ الله تبارک و تعالی بشّر اهل العقل و الفهم فی کتابه فقال: فبشر عباد الّذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الّذین هداهم الله و اولئک هم اولوا الالباب.)

ای هشام، خدای تبارک و تعالی صاحبان عقل و فهم را در کتاب خود مژده داده و فرموده است: «پس بشارت ده به آن بندگان من که به سخن گوش فرا می دهند و بهترین آن را پیروی می کنند».

در حدیثی از حضرت مسیح (علیه السلام) چنین نقل شده است:

«خذوا الحقّ من اهل الباطل و لاتاخذوا الباطل من اهل الحقّ، کونوا نقاد الکلام.»

حق را بگیرید هر چند از اهل باطل، و باطل را مگیرید هر چند از اهل حق، سخن شناس و سخن سنج و تمیز دهنده باشید

انسان با تربیت عقلانی می تواند به تمییز برسد، یعنی توان جدان کردن حق و باطل را بیابد و عقل نقشی غربال کننده داشته باشد. استاد شهید مرتضی مطهری می نویسد:

«از این آیه و حدیث کاملاً پیداست که یکی از بارزترین صفات عقل برای انسان همین تمییز و جدا کردن است؛ جدا کردن سخن راست از سخن دروغ، سخن ضعیف از سخن قوی، سخن منطقی از سخن غیرمنطقی، و خلاصه غربال کردن. عقل آن وقت برای انسان عقل است که به شکل غربال در بیاید، یعنی هر چه را که وارد می شود سبک سنگین کند، غربال کند، آنهایی را که به درد نمی خورد دور بریزد و به درد خورها را نگاه دارد.»

تربیت عقلانی باید انسان را به تشخیص درست برساند، به گونه ای که بتواند مصالح و مفاسد را بخوبی تمیز دهد و خیر و صلاح را برگزیند. تلاش تربیتی همه اولیای خدا در همین جهت بوده است. در حدیثی از حضرت مسیح (علیه السلام) چنین نقل شده است:

«خذوا الحقّ من اهل الباطل و لاتاخذوا الباطل من اهل الحقّ، کونوا نقاد الکلام.»

حق را بگیرید هر چند از اهل باطل، و باطل را مگیرید هر چند از اهل حق، سخن شناس و سخن سنج و تمیز دهنده باشید.

تربیت عقلانی آدمی را مقتضای دریافت حقایق هستی می کند، زیرا عقل و اسطه دریافت حقایق و بهترین وسیله زندگی مادّی و معنوی و تکامل روانی و روحی و پیوند انسان با ملکوت هستی است. امام صادق (علیه السلام) در ادامه سخن خود به « هشام این حکم » می فرماید:

« یا هشام، ان الله تبارک و تعالی اکمل للنّاس الحجج بالعقول، و نصر النّبین بالبیان و دلّهم علی ربوبیته بالادلة فقال: (و الهکم اله واحد لا اله الا هو الرحمن الرحیم ان فی خلق السّماوات و الارض و اختلاف اللیل و النهار و الفلک الّتی تجری فی البحر بما ینفع النّاس و ما انزل الله من السّماء من ماء فاحیا به الارض بعد موتها و بثّ فبها من کلّ دابة و تصریف الرّیاح و السّحاب المسخّر بین السّماء و الارض لایات لقوم یعقلون.)

ای هشام، همانا خدای تبارک و تعالی به واسطه عقل حجّت را بر مردم تمام کرده و پیامبران را به وسیله بیان یاری کرده و به سبب براهین به ربوبیّت خویش راهنمایی شان کرده و فرموده است: «و خدای شما خدایی است یگانه که جز او خدایی نیست، و اوست بخشایش گر مهربان. همانا در آفرینش آسمان ها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و کشتی هایی که در دریا به سود مردم روان می شوند، و آبی که خدا از آسمان فرو فرستاده و با آن زمین را پس از مردگی اش زنده کرده و در آن هر گونه جنبنده ای پراکنده کرده است، و [نیز در] گردانیدن بادها، و ابری که میان آسمان و زمین آرمیده است، نشانه هایی است برای مردمی که تعقّل می کنند».

امام صادق (علیه السلام) در ادامه سخن خویش تربیت عقلانی را این گونه توصیف می کند: «ثمّ وعظ اهل العقل و رغّهم فی الاخرة فقال: (و ما الحیاة الدّنیا الا لعب و لهو و للدّار الاخرة خیر للّذین یتقون افلا تعقلون.)...» پس خداوند صاحبان عقل را اندرز داده و به آخرت تشویقشان کرده و فرموده است: «و زندگی دنیا جز بازی و سرگرمی نیست، و قطعاً سرای آخرت برای کسانی که پرهیزگاری می کنند بهتر است. آیا تعقّل نمی کنید؟»

بدین ترتیب انسان با عقل به دریافتی درست از هستی می رسد و با این سیر به آخرت روی می کند و زندگی این جهانی را در خدمت آخرت می گیرد، چنانکه امام صادق (علیه السلام) در ادامه سخن خویش تربیت عقلانی را این گونه توصیف می کند:

«ثمّ وعظ اهل العقل و رغّهم فی الاخرة فقال: (و ما الحیاة الدّنیا الا لعب و لهو و للدّار الاخرة خیر للّذین یتقون افلا تعقلون.)...»

پس خداوند صاحبان عقل را اندرز داده و به آخرت تشویقشان کرده و فرموده است: «و زندگی دنیا جز بازی و سرگرمی نیست، و قطعاً سرای آخرت برای کسانی که پرهیزگاری می کنند بهتر است. آیا تعقّل نمی کنید؟».

اما اگر این تربیت عقلانی صورت نگیرد و موهبت عظیم و نیروی شگفت عقل در نتیجه پیروی هوای نفس و تسویلات شیاطین مهجور شود، انسان اسیر حیوانیت خود می شود و از هر جنبده ای پلیدتر و خطرناک تر می گردد که خدای سبحان فرموده است: (انّ شرّ الدّوات عندالله الصّمّ الیکم الّذین لا یعقلون.)

همانا بدترین جنبدگان نزد خداوند کران و گنگانی اند که تعقّل نمی کنند.

آنان که در مسیر عدم تعقّل گام بردارند مجازاتشان این است که گرفتار تاریک دلی و بی ایمانی و رجس و پلیدی می شوند و همه زیرکی و توان خود را در این جهت به کار می گیرند؛ و همه تباه گری ها از اینجاست.

( و یجعل الرّجس علی الّذین لا یعقلون.)

و [خداوند] بر کسانی که تعقّل نمی کنند، پلیدی را قرار می دهد.

برای هدایت و سعادت آدمی، باید او را تربیت عقلانی کرد به گونه ای که بر وجود آدمی عقل الهی و خرد نورانی حاکم باشد و عقل مکسبی و خرد تجربی در خدمت آن.

[ 1389/10/30 ] [ 16:56 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

تخریب مساجد در هند اتفاق جدیدی نیست. در سال 1992 «مسجد بابری» در شهر آجودهیا در ایالت اوتارپرادِش هند تخریب شده بود و باعث مناقشات میان مسلمانان و هندوها شد.در آخرین اقدام، هند «مسجد نور» را که بیش از 200 سال قدمت دارد در روز پنج شنبه 23 دی ماه تخریب کرده است. این مسجد قدیمی در منطقه ماهاراشتا در دهلی قرار دارد



روزانه که به خبرگزاری ها و سایت ها مراجعه می کنیم و یا به تماشای اخبار می نشینیم مواردی را می بینیم و یا می شنویم که در ابتدا تعجب کرده و سپس افسوس می خوریم. ما به قولی در عصر جاهلیت زندگی نمی کنیم و در عصر پسا مدرن هستیم، اما مصادیق به کجا رفته اند؟ رفتارها و کارهایی در این کره خاکی توسط این انسان دوپا انجام می گیرد که شاید جایگاه آن در دوره پیش از جاهلیت است. البته نکته بسیار مهم و قابل توجه مغرضانه و هدفمند بودن رفتار هاست. 124 هزار پیامبر برای ارشاد و هدایت انسان ها آمده اند اما هنوز شمار زیادی انسان های نابخرد در جاهلیت و تاریکی به سر می برند و به جای اینکه روح خود را تعالی بخشند به جنگ آشکار خداوند می روند و حتی از مصادیقی که نمادی از خدا باشند می ترسند و می خواهند آن را از میان بردارند. اسلام ستیزی و اسلام هراسی آن چنان داغی بر دل آنان گذاشته که در اقصی نقاط جهان هر روز به گونه ای کینه خود را با توهین به مقدسات نشان می دهند. در آلمان و فرانسه و یا ترکیه به عدم حجاب متوسل می شوند و در سوئیس اقدام به برگزاری همه پرسی درباره ممنوعیت ساخت مناره برای مساجد مسلمانان می کنند و هند بی شرمانه مساجد را تخریب می کند.

تخریب مساجد در هند اتفاق جدیدی نیست. در سال 1992 «مسجد بابری» در شهر آجودهیا در ایالت اوتارپرادِش هند تخریب شده بود و باعث مناقشات میان مسلمانان و هندوها شد. در پی این اقدام کشورهای اسلامی هم چون ایران، پاکستان، بنگلادش، مصر و همچنین سازمان کنفرانس اسلامی، تعرض به مسجد و اموال مسلمانان و کشتار آنها را محکوم کردند و از دولت هند خواستند تا مسئله را حل و فصل و از اماکن مذهبی و جان و مال مسلمانان حفاظت کند.

در آخرین اقدام، هند «مسجد نور» را که بیش از 200 سال قدمت دارد در روز پنج شنبه 23 دی ماه تخریب کرده است. این مسجد قدیمی در منطقه ماهاراشتا در دهلی قرار دارد

مقام معظم رهبری در ملاقات با «ناراسیمها رائو» نخست وزیر هند، از مسجد بابری به عنوان نشانه ای از قدمت و سابقه حضور اسلام در هند یاد کردند و اظهار داشتند که سرنوشت مسلمانان هند جزو سرنوشت ملت هند است اما، به لحاظ اشتراک در احساسات و مقدسات اسلامی، اقدام هندوهای افراطی در تخریب مسجد بابری مردم ایران و دیگر مسلمانان جهان را عمیقاً جریحه دار کرده است. رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران با تأکید بر حفظ حقوق مسلمانان هند، اهمیت بازسازی مسجد بابری را برای مسلمانان به نخست وزیر هند متذکر شدند.

در آخرین اقدام، هند «مسجد نور» را که بیش از 200 سال قدمت دارد در روز پنج شنبه 23 دی ماه تخریب کرده است. این مسجد قدیمی در منطقه ماهاراشتا در دهلی قرار دارد. پیش از این اقدام قبیحانه «موسسه توسعه دهلی» (PDA) به بهانه توسعه بخشی از شهر دهلی عنوان کرده بود مالک واقعی زمینی است که مسجد تاریخی در آن واقع شده و قصد ساخت و ساز در این مکان را دارد و اجازه تخریب مسجد را از دولت گرفته است.

تخریب این مسجد سه ساعت طول کشیده است. به محض آغاز عملیات تخریب، انبوهی از مردم در آن محل تجمع کرده و شروع به پرتاب سنگ به سمت پلیس کردند. حداقل هفده خودرو شخصی در این ناآرامی آسیب دیدند. این درگیری ها با وارد شدن پلیس به صحنه و استفاده از گاز اشک آور کنترل شده است. در این میان بسیاری از تظاهرات کنندگان، مسئولان نهاد توسعه دهلی را مسئول این ماجرا دانسته اند چرا که به گفته آنها این مسئولان حریم مقدس این مسجد را نگاه نداشته اند. همچنین انجمن ساکنین منطقه جانگ پورا با مراجعه به دادگاه عالی دهلی مدعی شده بودند که این مسجد در اراضی عمومی احداث شده است. کمیته دینی دولت دهلی از محل مسجد بازدید و اعلام کرد این مسجد به طور غیرقانونی در قطعه زمینی به مساحت حدود شش هزار متر مربع متعلق به سازمان دی.دی.ای احداث شده است. سخنگوی سازمان دی.دی.ای. گفته است که ما تلاش کردیم این مسجد را سال گذشته در ماه دسامبر تخریب کنیم، ولی به دلیل عدم حضور پلیس نتوانستیم این کار را انجام دهیم.

اعتراض مسلمانان هند به خاطر تخریب مسجدی با دوقرن قدمت سبب درگیری با پلیس این شهر شد. در روز جمعه حدود 1500 نفر از مسلمانان دهلی در محل مسجد نور در منطقه جانگ پورا در دهلی نو درمیان تدابیر امنیتی شدید گردهم جمع شدند تا نماز جمعه را اقامه کنند. در ابتدا با اقامه نماز در محل مسجد تخریب شده مخالفت شد اما پس از آن با حضور 2000 نیروی امنیتی به منظور جلوگیری از هرگونه رویداد نامناسب نماز ظهر جمعه در این محل اقامه شد و تا دو ساعت پس از اقامه نماز جمعه مرکز دهلی با حضور مردمی که علیه تخریب مسجد شعار می دادند کاملاً بسته شده بود.

«سید احمد بخاری» امام جمعه مسجد جامع دهلی اظهار داشته است که ما از دولت خواستیم این زمین را در اختیار سازمان اوقاف هندوستان قرار دهد. در این رابطه دیدارهایی با وزیر ارشد دهلی و وزیر توسعه شهری داشته ایم که هر دو از بازسازی مسجد حمایت کرده اند اما از آنجا که مسلمانان به دولت اعتماد ندارند امروز درکنار هم جمع شده اند.

مسلمانان دهلی نو در روز شنبه نیز در اعتراض به تخریب مسجد نور تظاهرات کردند. در این تظاهرات نزدیک به 20 نفر مجروح شدند و پلیس چند تن را دستگیر کرده است.

«شیلا دیکشیت» سروزیر ایالت دهلی، از تخریب مسجد نور به دست موسسه توسعه دهلی انتقاد کرده و آن را اقدامی غیرعادلانه خوانده است.

[ 1389/10/30 ] [ 16:53 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

یک مجله آمریکایی در گزارشی شرایط کنونی بوجود آمده در تونس را با اوضاع و تحولات ایران در یک سال قبل از انقلاب اسلامی مقایسه کرد و تأکید کرد عدم توجه "بن‌علی " به تجربیات "محمد رضاشاه " باعث شد وی نیز به سرنوشت شاه مخلوع ایران دچار شود.



مجله آمریکایی "فارین پالسی " در گزارشی با مقایسه اوضاع بوجود آمده در تونس با تحولات یکسال قبل از انقلاب اسلامی در ایران نوشت: غبطه خوردن به شرایط "زین‌العابدین بن علی " رئیس‌جمهور فراری تونس اندکی دشوار است. بن‌علی درست در شرایطی که از سرگذشت "محمدرضا شاه پهلوی " در سال‌های 1978 تا 1979 به خوبی مطلع بود اما از تجربیات محمدرضا درست نگرفت و به سرنوشت مشابه وی دچار شد.

این نشریه آمریکایی سپس گزارش خود را اینطور ادامه داد: حتی به نظر می‌رسید که بن علی تمایل زیادی داشت تا وقایعی را که در عرض یک سال برای محمدرضا شاه اتفاق افتاده بود در یک هفته خلاصه کند. نخست نمایش عدم پذیرش: شاه سال 1978 را با محکوم کردن اعتراضات خیابانی به عنوان توطئه‌هایی رهبری شده از خارج، آغاز کرد. در حالی که بن علی این یک هفته را با اقدامات تروریستی خواندن تظاهرات گسترده مردمی شروع کرد.

سپس نمایش نه چندان گرم قدرت و زور برای حفظ نظم و قانون: در پائیز 1978 شاه ایران اعلام حکومت نظامی کرد و یک دولت نظامی تشکیل داد؛ بن علی نیز به نوبه خود این هفته اعلام حکومت نظامی سراسری کرد و از قرار معلوم به نیروهای امنیتی دستور داد تا از نیروی مرگبار علیه اعتراضات متداوم بهره گیرند.

بعد از آن نوبت به یک سری توافقات شتابزده و عجولانه رسید: اواخر بازی هر یک از رهبران کشورها سعی کردند تا با ترمیم کابینه خود دولتی لیبرال‌تر تشکیل دهند.

پس از آن یک اعلام همدردی کاملا نفع طلبانه و از روی ناامیدی با معترضان: شاه در ماه نوامبر روی آنتن رفت تا اعلام کند "من صدای انقلاب شما را شنیده‌ام ". بن علی نیز پنجشنبه گذشته در برنامه‌ای تلویزیونی به مردم ناراضی کشورش اعلام کرد "من شما را درک می‌کنم ".

و در نهایت پناه بردن به تبعید؛ شاه در ژانویه 1979 به مصر فرار کرد در حالی که گفته می‌شود بن علی هم اکنون در مالتا، فرانسه و یا عربستان سعودی است.

فارین پالسی در پایان گزارش خود تأکید کرد: با توجه به آنچه شاه تجربه کرد بعید است که بن علی سرنوشت خوش‌بینانه‌تری داشته باشد. شاه مجبور شد به دنبال پشتوانه اقامتی اندکی بهتر از یک اقامت موقت دنیا را دور بزند، از مغرب به مکزیک، باهاماس، آمریکا و سوئیس برود تا در نهایت در سال 1980 مرد.

[ 1389/10/30 ] [ 16:50 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

نایله التوینی، نماینده مجلس لبنان از جریان 14 مارس و روزنامه نگار لبنانی، دختر غسان التوینی سردبیر و مدیرمسئول روزنامه النهار و معاون مدیر عامل این روزنامه است. پدر او غسان،جزء سران 14 مارس محسوب می شود. نایله این یادداشت را اختصاصا برای خبر نگاشته است.



نایله التوینی:

بالاخره لحظات حساس کشور فرا رسیدند. بحران به نقطه اوج خود نزدیک شده است. رای دادگاه به زودی صادر می‌شود. قبل از هر چیز باید با صداقت کامل مبانی حق را به رسمیت بشناسیم و حقوق دیگران را منکر نشویم. نمی‌توانیم جریان اپوزیسیون را بر سر استعفا از حکومت به نقد بکشیم. این ما بودیم که مدت‌های مدیدی از آنها خواستیم که استعفا دهند.

این ما بودیم که دائما می‌گفتیم حتی اگر استعفا هم دهید کاری از پیش نمی‌برید. حالا استعفا داده‌اند، در حقیقت به آنچه ما وادارشان کردیم، عمل کردند. اگر از این زاویه امور را ببینیم، آن گاه باید بگوییم که حرکت اپوزیسیون کاملا دموکراتیک بود و بر اساس اصول دموکراتیک انجام شد. شاید در توافق‌نامه دوحه تاکید شد که دولت لبنان به الزامات دادگاه بین‌المللی خود را مقید می‌داند و وزرا نیز از این دولت استعفا نمی‌دهند ولی این بدان معنا نیست که حرکتی که اپوزیسیون انجام داد را به صخره بگیریم و بگوییم آنها خلاف اصول دموکراسی انجام دادند. آنها حقشان بود که از آنچه قانون در اختیارشان گذاشته، استفاده کنند.

اما مسئله این است که اکنون کشور برای چندمین بار در برابر یک آینده مجهول قرار گرفته است. البته در این جا هم ما مقصریم. اپوزیسیون به تلاش‌های عربستان - سوریه تن داد و اعلام کرد، از این تلاش‌ها هر چه بیرون بیاید با آغوش باز می‌پذیرد و البته ما هم به این تلاش‌ها تن دادیم، شخص سعد حریری خود بارها بر آن تاکید کرد و گفت که تنها راه نجات کشور طرح عربستان - سوریه است. ولی در نهایت این ما بودیم که تصمیم گرفتیم تسلیم خدعه‌ها و نیرنگ‌ها شویم، خلاف جریان آب شنا کنیم و کشور را در برابر مشکلات تازه قرار دهیم. در نتیجه دو اتفاق حاصل شد؛

نه ایران به دنبال بحران در لبنان است، نه سوریه لبنان بحرانی را به نفع خود می‌داند و نه ایالات متحده می‌تواند از این بحران به آنچه فکر می‌کند، برسد و استفاده‌هایی که انتظار دارد را ببرد

اولا، به رغم این که تمام تلاش‌ها بر این استوار بود که کشور دچار انشقاق و دو دستگی نشود و همه برای آشتی و مصالحه تلاش کنند مبادا درگیری و دعوا فضای کشور را بگیرد، در نهایت دیدیم که لبنان دچار دو دستگی آن هم از بدترین نوعش شد. ناگهان شنیدیم که عده‌ای صحبت از تلاش‌های لبنانی - لبنانی به جای سوری - عربستانی می‌کنند، انگار که تا کنون چنین تلاشی وجود نداشته است. اصلا غیر از این است که باید اول گفتگوهای لبنانی - لبنانی باشد بعد حمایت‌های منطقه‌ای را جلب کنیم؟ بی‌شک اتفاقاتی که اکنون افتاده به نفع هیچ کس نیست. این که عده‌ای می‌گویند که مثلا خروج وزرا از کابینه حریری به نفع ایران یا سوریه است یا این که ایجاد و تداوم بحران می‌تواند به نفع امریکا و غرب تمام شود، خیال واهی‌ای بیش نیست. چرا که وجود بحران برای لبنان و تداوم آن تا مرز انفجار بی‌شک به ضرر همه خواهد بود. نه ایران به دنبال بحران در لبنان است، نه سوریه لبنان بحرانی را به نفع خود می‌داند و نه ایالات متحده می‌تواند از این بحران به آنچه فکر می‌کند، برسد و استفاده‌هایی که انتظار دارد را ببرد.

ثانیا، لبنان در حال حاضر به اسم اعتراض به رای دادگاه یا دفاع از دادگاه به سمتی می‌رود که به نام عدالت یا علیه عدالت به انفجار کشیده شود. از یک سو لبنانی‌ها به این سمت می‌روند که با نام عدالت به زعم خود، عدالت را بگسترند و از سوی دیگر عده‌ای دیگر با مخالفت با رای دادگاه می‌خواهند عدالت حقیقی کشف شود و اگر هم بناست دادگاهی باشد فارغ از فشارهای سیاسی خارجی باشد. این تضارب آرا می‌تواند کشور را به مراحل سختی بکشاند.

به هر حال، به نظر می‌رسد که زمان اعلام رای نهایی دادگاه نزدیک است، رای‌ای که لبنان را به دو دستگی کشانده و متحدان قدیم را در برابر هم قرار داده است. ولی این را نباید فراموش کرد که نه با صدور رای دادگاه دنیا به آخر می‌رسد و نه با خروج وزیران از کابینه تاریخ به نقطه صفرش خواهد رسید. جریان 8 مارس حق دارد هر چه صلاح می‌داند انجام دهد کما این که رای دادگاه هم بی‌اعتنا به همه صادر خواهد شد ولی ای کاش همه اینها کشور را به انفجار نرساند.

نایله التوینی، نماینده مجلس لبنان از جریان 14 مارس و روزنامه نگار لبنانی، دختر غسان التوینی سردبیر و مدیرمسئول روزنامه النهار و معاون مدیر عامل این روزنامه است. پدر او غسان،جزء سران 14 مارس محسوب می شود. نایله این یادداشت را اختصاصا برای خبر نگاشته است.

[ 1389/10/30 ] [ 16:38 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ،
X