آخرين خبر

در کوتاه ترین زمان بروزترین باشید

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ آخرين خبر خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

يك مقام آگاه نظامي گفت: يك فروند هواپيماي بدون سرنشين پيشرفته جاسوسي آمريكايي از نوع "RQ170" توسط نيروهاي مسلح ايران ساقط و با اندك خسارتي در اختيار ايران قرار گرفت 

يك مقام آگاه نظامي در گفتگو با فارس، با اعلام اين خبر گفت:‌ با كنترل مناسب فضاي كشور و تسلط اطلاعاتي نيروهاي مسلح، واحدهاي جنگ الكترونيكي و پدافند هوايي موفق شدند با اقدامات عملياتي خود يك فروند هواپيماي بدون سرنشين پيشرفته جاسوسي آمريكايي از نوع "RQ170" را كه به طور محدود به مناطق مرزي شرق كشور تجاوز كرده بود، كشف و از كنترل متجاوزين خارج ساخته و آن را با اندك خسارتي سرنگون كرده و در اختيار بگيرند. 


مقام نظامي تاكيد كرد: نظر به وقوع تجاوز آشكار مرزي، اقدامات عملياتي و الكترونيكي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران عليه پرنده‌هاي متجاوز، به مرزهاي كشور محدود نخواهد ماند.
آشنايي با پهباد پنهانكار آمريكا كه در ايران ساقط شد 

 پهباد "RQ-170 " پرنده بدون سرنشيني است كه مدتها در كشور افغانستان در حمايت از عمليات نيروهاي ناتو در سكوت عمل مي كرد. اين هواپيما براي اولين بار در سال 2005 ميلادي به صورت عملياتي وارد خدمت نيروهاي مسلح آمريكا شد و به شكل مخفيانه به عمليات در افغانستان پرداخت.

در سال 2007 ميلادي اولين تصاوير اين هواپيما در پايگاه هوايي قندهار منتشر شد . بنا بر اطلاعات منتشر شده و با توجه به عدم دسترسي نيروهاي طالبان به سيستم هاي راداري، هدف از مستقر كردن اين پرنده پيشرفته در كشور افغانستان انجام عمليات هاي شناسايي و جاسوسي بر فراز حريم هوايي دو كشور ايران و پاكستان است.

 همچنين گزارشاتي از حضور اين پرنده در كشور كره جنوبي به منظور رصد فعاليتهاي موشكي كره شمالي وجود دارد.

بنا بر اظهارنظر مقامات آمريكايي در جريان حمله نيروهاي آمريكايي به پاكستان به منظور از بين بردن اسامه بن لادن رهبر شبكه تروريستي القاعده ، اين پرنده بي سرنشين تصاوير زنده اي از فراز محل اقامت بن لادن به كاخ سفيد ارسال كرده و همزمان مشغول شنود مكالمات ارتش پاكستان بوده است.

با توجه به پنهانكاري مسئولين آمريكايي در مورد اين پرنده اطلاعات دقيقي در مورد توانايي هاي اين پرنده،مشخصات پروازي و محموله قابل حمل توسط اين پرنده بدون سرنشين منتشر نشده است.

در يك نگاه كلي RQ-170 يك بال پرنده شبيه به طرح بمب افكن پنهان كار B-2 نيروي هوايي آمريكا است كه به منظور انجام عمليات هاي شناسايي بر فراز حريم هوايي متخاصم طراحي شده است.
بازتابها

  سرنگوني هواپيماي بدون سرنشين آمريكايي توسط نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران در شرق كشور بازتاب گسترده اي در نشريات و رسانه هاي جهان داشت ;كه در خلال اين واكنش ها ، جزئيات جديدي هم از اين هواپيماي بدون سرنشين منتشر شده است .

در يك نگاه كلي RQ-170 يك بال پرنده شبيه به طرح بمب افكن پنهان كار B-2 نيروي هوايي آمريكا است كه به منظور انجام عمليات هاي شناسايي بر فراز حريم هوايي متخاصم طراحي شده است

به گزارش «تابناك» ، «ريانوستي» درباره اين هواپيما نوشته است كه اين هواپيماي بدون سرنشين آمريكايي ، هواپيمايي است كه به سختي قابل رويت است و آمريكا از اين هواپيماي بدون سرنشين براي حمايت از فرماندهاني كه در طول جنگ به اطلاعات نياز دارند استفاده مي كند ، ايران اين هواپيماي بدون سرنشين را با حداقل آسيب سرنگون كرده است . با اين وجود نيروهاي هوايي آمريكا تا كنون در اين باره موضع گيري نكرده است و حتي در سايت وزارت دفاع و نيرو هاي هوايي اين كشور اشاره اي به اين خبر نشده است .

خبرگزاري «آر. اي .تي» ايرلند هم درباره سرنگوني اين هواپيماي جاسوسي آمريكا گفته است كه تا سال 2009 كسي از وجود چنين هواپيماي شناسايي بدون سرنشيني در نيروهاي هوايي آمريكا مطلع نبود تا اينكه در اين سال متخصصان وجود اين پرنده جاسوسي را در نيروي هوايي آمريكا لو دادند و آمريكا هم در سال 2010 وجود و استفاده از آن را تاييد كرد ؛ اينك ايران يكي از همين هواپيماها را سرنگون كرده است .

«نيويورك ديلي» هم گزارش داده است كه ايران هواپيمايي بدون سرنشيني را سرنگون كرده است كه در عمليات كشتن اسامه بن لادن مورد استفاده قرار گرفته بود و اطلاعات محل اقامت بن لادن توسط اين مدل هواپيماي بدون سرنشين جمع آوري شده بود .

«العربيه» گزارش داده است كه هواپيماي سرنگون شده توسط ايراني ها براي جمع آوري اطلاعات در سطح منطقه توسط «سي آي اي» مورد استفاده قرار مي گرفته است . علاوه بر اين العربيه همچنين افزوده است كه اين هواپيماي بدون سرنشين براي شليك موشك در مناطقي از پاكستان ، يمن و افغانستان هم مورد استفاده قرار گرفته است .

هواپيماي بدون سرنشين RQ-170 آخرين محصول دفتر طراحي پيشرفته Skunk works از شركت لاكهيد مارتين است.پهبادي بدون سرنشين كه بنا بر گزارشات واصله روز يكشنبه در اطراف كاشمر توسط يگان هاي پدافند هوايي ايران مورد اصابت قرار گرفته است

شبكه خبري «الجزيره» ضمن پوشش خبر سرنگوني اين هواپيماي بدون سرنشين به موارد پيشين موفقيت ايران در سرنگوني هواپيماهاي بدون سرنشين ايران اشاره كرده و به نقل از حاجي زاده رئيس واحد هوافضاي سپاه نوشته است كه هواپيماهاي بدون سرنشين ساقط شده پيشين به رويت كارشناسان روسي هم رسيده است . ايران هم توانسته با مهندسي معكوس هواپيماهايي شبيه آنان را طراحي كند.

نشريه «گلوبال پست » هم در اين باره به شركت سازنده اين هواپيما يعني شركت «لاكد مارتين» ساخته شده است و نيروي هوايي آمريكا در افغانستان از آن استفاده مي كرده است ؛ اين نشريه همچنين اضافه كرده است كه سرنگوني اين هواپيماي بدون سرنشين واكنش هايي را در خارج از ايران بر خواهد انگيخت . گلوبال پست همچنين نوشته است ادعاي سرنگوني اين هواپيماي بدون سرنشين در حالي است كه ماه گذشته ايران 12 جاسوس آمريكايي را هم دستگير كرد ، خبري كه مقامات آمريكايي هم ان را تاييد كردند .

«اسكاي نيوز» هم نوشته است هواپيمايي كه ايران سرنگون كرده است , عمدتا براي شناسايي به كار مي رود و از آن براي حمل تسليحات نظامي استفاده نمي شود . 



[ 1390/9/18 ] [ 21:2 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

مقامات سازمان اطلاعات مركزي امريكا، سيا، اذعان كردند هواپيماي بدون سرنشين امريكايي كه در حريم هوايي ايران سرنگون شد، از نوع هواپيماهاي جاسوسي بوده است.يك هواپيماي فوق‌پيشرفته جاسوسي امريكا اخيراً توسط نيروهاي مسلح كشورمان سرنگون و با اندك خسارتي تحت كنترل و اختيار ايران درآمد. به گزارش روزنامه ايران، در اين باره يك مقام آگاه در سپاه درگفت‌وگو با يك سايت خبري خبر داد: پهپاد پيشرفته امريكايي كه چند روز قبل در يك كمين «جنگ الكترونيك» توسط سپاه وادار به فرود شد، بزودي در معرض ديد رسانه‌ها قرار مي‌گيرد.از سوي ديگر خبرها حاكي است، امريكا نگران است هواپيماي ساقط شده پهپاد، از سوي ايران به دست چين يا روسيه بيفتد، آنچه كه به گفته روزنامه لس‌آنجلس تايمز، مي‌تواند براي اين دو كشور معدن طلا به حساب آيد.به گفته مقام‌هاي امريكايي، اين هواپيماي بدون سرنشين رادارگريز امريكايي در حال انجام مأموريتي براي سازمان اطلاعات مركزي امريكا (سيا) بوده و داراي فناوري پيشرفته نظارتي است.جان كربي، سخنگوي پنتاگون در اين‌باره گفت: ما هر گاه كه يك هواپيما را چه با سرنشين و چه بدون سرنشين از دست مي‌دهيم، مخصوصاً در جايي كه ديگر قادر به پس گرفتن آن نيستيم، نگران مي‌شويم.

ضربه‌اي به امنيت ملي امريكا

در همين حال برايان كاتوليس كارشناس مركز توسعه امريكا در مصاحبه با الجزيره انگليسي گفت: سقوط هواپيماي بدون سرنشين امريكا در واقع مي‌تواند بخشي از تلاش‌هاي امريكا در بخش امنيت ملي را به خطر بيندازد و ضربه‌اي بزرگ به شمار آيد، زيرا دولت اوباما در بخش امنيتي بشدت به استفاده از اين تجهيزات وابسته است.همچنين يك افسر سابق دستگاه جاسوسي امريكا، سيا تصريح كرد: سرنگوني هواپيماي جاسوسي امريكا در ايران درس خوبي به واشنگتن داد كه توان ايران را دست كم نگيرد.فيليپ جرالدي گفت: سقوط هواپيماي بدون سرنشين امريكا در ايران بسيار مهم است، بايد توجه داشت كه امريكا به عمليات مخفيانه براي جمع‌آوري اطلاعات در داخل ايران مبادرت مي‌كند و حركت هواپيماي بدون سرنشين امريكايي در حريم هوايي ايران، اقدامي جنگي است و اين اقدام بسيار تهاجمي و بسيار پرمخاطره است. وي افزود: سقوط اين هواپيما حاوي اين پيام براي ارتش امريكا است كه بايد محتاط‌تر باشد و بداند كه توانايي نظامي ايران براي دفاع از اين كشور بسيار بيشتر از حدي است كه مقامات امريكايي تصور مي‌كنند. اين رويداد، درس خوبي براي امريكا است كه هواپيماهاي بدون سرنشين خود را به كشورهاي مختلف جهان مي‌فرستد.امريكا به دنبال بازگرداندن هواپيما از سوي ديگر روزنامه امريكايي وال استريت ژورنال نوشت: مقامات امريكا بشدت به دنبال بازگرداندن يا از بين بردن لاشه هواپيماي جاسوسي سرنگون شده در ايران هستند.اين روزنامه به نقل از جوليان بارنز يك مقام امريكايي نوشت: اين هواپيماي رادار گريز براي نيروي هوايي ساخته شده بود اما زير نظر سيا فعاليت مي‌كرد. وي گفت اين هواپيماي «RQ-170» براي امريكا بسيار مهم است.

[ 1390/9/17 ] [ 22:43 ] [ zeyafat10 ]

[ (1) نظر]

 

نام هواپيما : RQ-170 Sentinel
سال معرفي به جهان : 2007
شركت سازنده : لاكهيد مارتين ( Lockheed Martin ) با 126 هزار كارمند براساس اخرين امار سال 2011
كشور سازنده : ايالات متحده امريكا
در حال حاضر در اختيار كدام نيروهاي نظامي دنيا : نيروي هوايي ايالات متحده امريكا و در آينده نزديك توسط مهندسي معكوس نيروي هوايي ايران.
نوع هواپيما : شناسايي و رادارگريز و جاسوسي


توضيحات بيشتر

يك هواپيماي شناسايي مدرن، متعلق به نيروي هوايي ايالات متحده آمريكا است. اين هواپيما رادارگريز بوده و به منظور عمليات‌هاي شناسايي در جنگ مورد استفاده قرار مي‌گيرد. اولين بار از اين هواپيماي جاسوسي در افغانستان استفاده شد. تكنولوژي بكار گرفته شده در اين هواپيما با تكنولوژي به كار گرفته شده در هواپيماي F-35 Lightning II است.

به دليل جاسوسي بودن اين هواپيما اطلاعات زيادي در اختيار نداريم .اما حدود طول دو بال 20 متر يا 23 متر مي باشد. براساس اطلاعات مجله هاي جنگ در حدود 8,500 پوند وزن داردو تا 50000 پا نيز مي تواند پرواز كند. موتورش هم از نوع General Electric TF34 است.

اين هواپيما معمولا سلاح با خودش حمل نمي كند . و بيشتر براي جاسوس و استراژيكي در جنگ كاربرد دارد.
طبق اطلاعات منتشر شده معتبر اين هواپيما اولين بار در اطراف شهر فندهار افغانستان استفاده شد كه در اين ماموريت شروع به عكس برداري و جاسوسي پرداخت. كه اين پروژه جنگي در 9 دسامبر 2009 و با رمز The Beast of Kandahar شناخته مي شود.
براساس گفته هاي يك سرهنگ پنتاگون اين هواپيما جايگزين هواپيماهاي جاسوسي RQ-1 / MQ-1 Predator و MQ-9 Reaperنخواهد شد.


گذشته تا اكنون اين هواپيما فوق پيشرفته

در سال 1 دسامبر 2005 اولين ازمايشها در صحراي نوادا مورد ارزيابي قرار گرفت كه بعد از اين ازمايش قرار شد به افغانستان فرستاده شود. 
كه در سال 2007 در فرودگاه بين الملي قندهار فرستاده شد و كه از همان جا اولين پروازهاي خود را شروع كرد. البته اينجا يك نقد خيلي خوبي از سوي منتقدان ازاد خارجي پيش امد . طالبان كه دارار ندارد . پس چرا انرا انجا فرستاده اند ؟ جواب : براي جاسوسي در ايران و پاكستان . (منبع 1 و منبع 2)

در سال 2009 دوباره اين بحث جاسوسي مطرح شد زماني كه روزنامه مشهورJoongAng Dailyبراي كره جنوبي منتشر كرد كه RQ-170 وارد خاك اين كشور شد كه احتمالا براي جاسوس در كره شمالي براي اين كار اورده شده است.

در اگوست 2010 اين هواپيما بر فراز خاك پاكستان و افغانستان شروع به جاسوسي كرد و در ايبت‌آباد پاكستان تمركز بيشتري كرد . چون مسئولان پنتاگون فكر مي كردن بن لادن در اين شهر و حومه ان زندگي مي كند . در برخي از جاسوسي ها تصاوير به صورت زنده ضبط مي شد و بارك اوباما در دفتر خود با مسئولين نظامي در حال تماشا بودند. و در اخر تصميم گيري مي كردند.

ودر اخرين خبر ها از اين هواپيما به همين دو سه روز گذشته بر مي گردد كه زماني كه نيويورك تايمز به منشر كردن اين خبر كه يك RQ-150 در خاك ايران سقوط كرد كه اين اتفاق توسط ماموران ارتش ايران اتفاق افتاده است. در اين خصوص به اخبارمعتبر دنيا و ايران را پي گيري كنيد.

[ 1390/9/17 ] [ 22:42 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

اختصاصي بصيرت/

گروه ترجمه - پايگاه اينترنتي وال استريت‌ژورنال 7 دسامبر 2011 (16 آذر) به سرنگوني هواپيماي بدون سرنشين جاسوسي آمريكا از سوي ايران پرداخت و نوشت: مقامات آمريكا در نظر داشتند مأموريتي پنهان در ايران براي بازگرداندن يا نابودي هواپيماي بدون سرنشيني كه به‌دست ايران افتاده است، انجام دهند؛ اما به‌دليل خطر تحريك درگيري با ايران، از اين اقدام صرف‌نظر كردند؛ اما در عين‌حال يك مقام آمريكايي در تشريح علت اين حادثه گفت اين هواپيماي بدون سرنشين با مشكلات فني روبه‌رو شده بود و خلبان‌هاي راه دور، كنترل اين هواپيما را از دست دادند و مقامات، مطلع بودند كه اين هواپيما در شرق ايران سقوط كرده است. اين هواپيماي جاسوسي براي نيروي هوايي ساخته شد؛ اما تحت كنترل سازمان سيا فعاليت مي‌كرد. مقامات آمريكايي گزينه‌هاي مختلفي را براي بازگرداندن اين هواپيماي جاسوسي RQ-170 مد نظر قرار دادند. مطابق يك طرح پيشنهادي، قرار بود يك تيم براي بازگرداندن اين هواپيما اعزام شود كه احتمالاً كماندوهاي آمريكايي مستقر در افغانستان و نيز عوامل متحد درون ايران در اين ماجرا دخيل مي‌شدند.

در ادامه مقاله آمده است: گزينه ديگر، اعزام تيمي پنهان براي منفجر ساختن قطعات باقي‌مانده اين هواپيما بود. گزينه سوم، نابودي لاشه هواپيما از طريق حمله هوايي بود كه در صورتي كه تيمي براي بازگرداندن يا نابودي هواپيما وارد ايران مي‌شد، دولت ايران، آمريكا را به اقدامي جنگي متهم مي‌كرد.

در پايان مقاله آمده است: مقامات آمريكايي فرود آوردن اين هواپيما توسط ايران از طريق هك كردن لينك ماهواره‌اي يا هدف قرار دادن آن را رد كردند. مقامات اطلاعاتي و نظامي از اظهار نظر در مورد مأموريت ويژه اين هواپيما امتناع كردند. مقامات اعلام كردند نگران دسترسي ايران به باقي‌مانده‌هاي هواپيما بودند؛ اما معتقدند فناوري اين هواپيما نمي‌تواند به‌آساني با مهندسي معكوس، كپي‌برداري شود. اين هواپيماي شبيه بمب‌افكن‌هاي بدون سرنشين، بال‌هايي شبيه پرندگان دارد كه اين طراحي سبب مي‌شود اين هواپيما كمتر در ديد رادار قرار گيرد.

پايگاه بصيرت: آمريكايي‌ها از اينكه ايراني‌ها واپايش (كنترل) اين هواپيماي فوق پيشرفته را از دست آن‌ها خارج كردند، بسيار نگرانند؛ از اين‌رو براي انكار توان ايران در جنگ الكترونيكي، گفتند هواپيما دچار نقص فني شده است. درباره صرف‌نظر كردن از بردن و يا نابود كردن لاشه هواپيما نيز كار درستي كردند؛ زيرا به تجاوز هواپيماهاي آن‌ها پاسخ تند و قاطع داده مي‌شد و نيروهايشان هم كه براي بردن لاشه و يا نابودي آن به خاك ايران تجاوز مي‌كردند، هيچ‌گاه باز نمي‌گشتند.

[ 1390/9/17 ] [ 22:39 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

كارشناس مركز توسعه آمريكا در مصاحبه با الجزيره انگليسي گفت: سقوط هواپيماي بدون سرنشين امريكا در واقع مي تواند بخشي از تلاشهاي امريكا در بخش امنيت ملي را به خطر بيندازد و ضربه اي بزرگ به شمار آيد . به گزارش واحد مركزي خبر ، برايان كاتوليس افزود زيرا دولت اوباما در بخش امنيتي بشدت به استفاده از اين تجهيزات وابسته است . مقامات امريكايي اعلام كردند هواپيماي بدون سرنشين اين كشور كه در ايران سقوط كرده يكي از هواپيماهاي كاملا سري بود كه براي انجام ماموريت هاي سيا مورد استفاده قرار مي گرفت. شبكه تلويزيوني الجزيره انگليسي گزارش داد ارتش ايران اعلام كرد يك هواپيماي بدون سرنشين امريكا را در شرق ايران هدف قرار داده و ان را سرنگون كرده است و موفق شده كه محل سقوط ان را مشخص كند. به گزارش الجزيره انگليسي هواپيماي بدون سرنشين امريكايي كه در ايران ساقط شده، گفته شده متعلق به سيا است مقامات آمريكا اعلام كرده اند بعلت حساسيت عمليات شناسايي قادر نيستند جزئيات بيشتري درباره عمليات اين هواپيماي بدون سرنشين ارائه كنند. الجزيره در ادامه گفت ايران مي گويد هواپيماي بدون سرنشين امريكا كه در ايران ساقط شده است تا حد زيادي سالم و دست نخورده است. اين مساله باعث شده كه نگراني مقامات امريكايي درباره اطلاع تهران از فناوري بسيار پيشرفته مورد استفاده در اين هواپيماي مدرن افزايش بيابد. همچنين ممكن است ايران بخواهد لاشه اين هواپيما را به دشمنان امريكا بفروشد.خبرنگار الجزيره انگليسي در پايان گفت دولت اوباما در سه سال گذشته استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين را حدود سه برابر افزايش داده است.

[ 1390/9/17 ] [ 22:37 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

 

  

 
كميته عالي انتخابات مصر نتايج نهايي مرحله اول انتخابات پارلماني (مجلس الشعب) را اعلام كرد و حزب" آزادي و عدالت" وابسته به جماعت اخوان المسلمون با كسب 40 درصد آرا رسماً پيروز اين مرحله از انتخابات اعلام شد.

 
  

به گزارش خبرنگار فارس در قاهره، شمارش آراي 9 استان كه انتخابات پارلماني مصر در آنها برگزار شده بود، روز گذشته به پايان رسيد و بر اساس اعلام كميته عالي انتخابات مصر نتايج زير حاصل شد:

- ائتلاف دمكراتيك به رهبري حزب "آزادي و عدالت" وابسته به جماعت اخوان المسلمون 40 درصد؛

- حزب سلفي نور 20 درصد؛

- جناح المصريه 15 درصد؛

- حزب الوسط 6 درصد؛

- حزب الوفد 5 درصد؛

- و حزب عدل 1 درصد آراي ريخته شده به صندوق‌ها را كسب كردند.

عبد المعز إبراهيم، رئيس كميته عالي انتخابات مصر با حضور در كنفرانسي مطبوعاتي اعلام كرد كه از 13 ميليون و 614 هزار و 525 نفر واجد شرايط شركت در انتخابات، 8 ميليون و 449 هزار و 115 نفر در مرحله اول انتخابات پارلماني مصر كه در 9 استان برگزار شد، شركت كردند.رئيس كميته عالي انتخابات مصر در ادامه افزود: بر اين اساس ميزان مشاركت در مرحله اول انتخابات پارلماني برابر با 62 درصد آرا بوده كه مشاركتي بي‌نظير در تاريخ مصر بشمار مي‌آيد.وي گفت: از بين تعداد آراي 7 ميليون و931 هزار و148راي مأخوذه، 517 هزار و967راي باطله بوده است.مرحله اول انتخابات پارلماني مصر روزهاي دوشنبه و سه شنبه گذشته در 9 استان قاهرة، اسكندرية ، اسيوط ، فيوم ، دمياط ، البحر الاحمر ، پورت سعيد ، كفر الشيخ و الاقصر برگزار شد.مرحله دوم انتخابات پارلماني مصر 14 و 15 دسامبر ( 23 و 24 دي) و مرحله سوم 3و 4 ژانويه (13 و 14 بهمن) آينده برگزار خواهد شد.شوراي عالي نظامي مصر به دليل كمبود نيروهاي امنيتي جهت تامين امنيت انتخابات برگزاري انتخابات را به سه مرحله تقسيم كرد كه در هر مرحله انتخابات در 9 استان برگزار مي‌شود.



[ 1390/9/14 ] [ 16:38 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

روز گذشته شمار زيادي از دانشجويان دانشگاه‌هاي مختلف در اعتراض به رفتار دسيسه‌آميز اخير حكومت سلطنتي انگليس در قبال ايران، در برابر سفارت‌خانه اين كشور در تهران تجمع كردند و عليه دولت اين كشور شعار دادند. با اينكه نيروي انتظامي با استقرار نيرو در محل، مانع از نزديك شدن معترضان به سفارت‌خانه مي‌شد و سعي مي‌كرد آن‌ها را متفرق كند، تعدادي از دانشجويان معترض موفق شدند وارد محيط سفارت‌خانه شوند كه در نهايت با مداخله پليس آن محل را ترك كردند. در بخشي از دومين بيانيه‌اي كه «شوراي متحصنين لانه فتنه‌گري روباه پير» (نامي كه دانشجويان معترض براي خود برگزيده‌اند) به‌مناسبت اين اقدام صادر كردند، پس از اشاره به نقش پر رنگ اين سفارت‌خانه در فتنه 88، آمده است: دانشجويان انقلابي بارها و بارها در ايام فتنه قصد تسخير اين لانه فتنه‌گري را داشتند و اين دستگاه‌هاي انتظامي بودند كه مانع از اين اقدام شدند؛ اما اين بار مقاومت اين نيروها هم مانع از خشم انقلابي دانشجويان نشد و اين پرچم ابي‌عبدالله‌الحسين(ع) است كه امروز و همزمان با ايام محرم به‌جاي پرچم كشور انگلستان و در سفارت اين كشور به اهتزاز درآمده است.» در بخش پاياني اين بيانيه نيز آمده است: «ما دانشجويان تسخيركننده لانه فتنه‌گري روباه پير، اقدام اخير مجلس در كاهش رابطه با انگليس را به‌هيچ‌وجه متناسب با دشمني‌هاي انگليس خبيث عليه ايران نمي‌دانيم و خواهان قطع رابطه كامل با اين دولت خبيث هستيم و اعلام مي‌كنيم از مطالبات بحق خود كوتاه نخواهيم آمد.» اين اقدام ريشه در انقلاب اسلامي ايران دارد كه پرده ريا و تزوير را از چهره كشورهاي مستبد و فتنه‌گر، از جمله انگليس كنار زد و موجب آگاه شدن مردم از سياست‌هاي چپاول‌گرانه و دسيسه‌هاي گذشته آن‌ها عليه ملت ايران شد و مردم آگاه شده پس از انقلاب نيز خود شاهد ادامه اين سياست دولتمردان انگليس بوده و هستند؛ از همين‌رو، خشم ملت ايران عليه سياست‌هاي استعمارگرانه انگليس هميشه در نقطه انفجار بود و هر اقدام استكباري انگليس مي‌توانست باعث اين انفجار شود كه رفتار نسنجيده اخير دولتمردان آن، موجب انفجار خشم جوانان آگاه و انقلابي شد و آن‌ها بي‌اعتنا به ضوابط ديپلماتيك كه انگليسي‌ها بارها آن را نقض كردند، به سفارت‌خانه آن‌ها هجوم بردند تا به آن‌ها بفهمانند ملت ايران از آن‌ها به سبب خوي استكباري‌شان متفرند.

[ 1390/9/14 ] [ 16:25 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

 

  
 MI6 بعد از اين فضاحت مجداد نوري زاده را مامور تشكيل كنفرانسي ديگر در 18 دسامبر مغاير با 27 آذر سال جاري مي كند تا با گرد هم آوردن سران ضد انقلاب اعم از سلطنت طلبان ، گروه هاي كومونيست و گروه هاي اختلاف افكن به اصطلاح قومي به مباحثي نظير ايجاد شبكه هاي شبهه و اختلاف در مسائل داخلي و روز بپردازند.
  


مستند "روزهاي پس از الماس" چهارشنبه شب از شبكه سوم سيما پخش شد.





 مستند "روزهاي پس از الماس" چهارشنبه شب از شبكه سوم سيما پخش شد. متن اين مستند بدين شرح است: پنج ماه زماني بود كه اردوگاه اپوزيسيون سر در گم و آشفته به يك مستند فقط 30 دقيقه اي واكنش نشان دهد، واكنش هايي كه گاه خشم آلود و بيشتر مضحك بودند.


راديو زمانه 20 خرداد 1390: يك فيلم اطلاعاتي جمهوري اسلامي ظاهر شده است و ادعاهايي را مطرح مي كند.

مصاحبه بني صدر با راديو زمانه : آقاي مدحي آنها را دست انداخته و به بازي گرفته است. 

راديو فردا 20/3/1390 :اينها اينقدر احمقند كه اين بساط را در دنيا راه مي اندازند و با گردن شكسته از همه جا مي آيند بيرون و حيثيت اپوزيسيون را بردند.


واكنش تلويزيون هاي ضد انقلاب درباره الماسي براي فريب: اينها حيثيت اپوزيسيون را برده اند . ببينيد اپوزيسيون پس از 32 سال چطور پخش و پلا و بي ارزش شده است.


واكنش راديو هاي ضد انقلاب درباره الماسي براي فريب: سازمان اطلاعات امنيتي اسلامي بسيار نيرومند است و اپوزيسيون نبايد بهاي كمي به او بدهد. ما در اين 30 سال نشاني از يك پيدايش اپوزيسيون ماندگار و توانا نمي بينيم و شور بختا كه با مخالفيني روبرو هستيم كه نتوانست خود از گزند نفوذ عوامل جمهوري اسلامي كنار بماند.  

 

البته به راحتي از كنار صداي شكست خورده نوري زاد نمي توان گذشت؛ 


صداي نوري زاده(با حالت گريه): اصلا باورم نمي شه


حالا پس از اين روزهاي تلخ براي لژ نشين هاي شكست خورده ، واشنگتن ، تلاويو زمان آن رسيده تا وعده الماسي براي فريب محقق شود و بخش هاي كوچكي از اطلاعات به دست آمده در اين پروژه و نحوه اجراي آن افشا شود و مستند روزهاي پس از الماس مروري است بر آنچه كه در اين مدت چند ماهه در اين لژ ها گذشت. 

** روزهاي پس از الماس


در برنامه تلويزيوني "ما هستيم" نوري زاده خطاب به شهرام همايون مي گويد: 


نوري زاده: "درود بر شما شهرام همايون عزيزم" 


شهرام همايون با خنده پاسخ مي دهد: "خب شما هم اين فيلم را ديدي؟" 


نوري زاده با صداي شكست خورده: "بله"


از اين شيپور در اين مستند نواهايي نواخته شده كه اين مدت براي تحويل اسناد آن بسيار ناچيز به نظر مي رسد؛ محمدرضا مدحي براي اولين بار در اين اتاق حرفهايي را زد كه حالا بخش هاي ديگري را قصد دارد بازگو كند.


و امروز اينجا همان اتاق معروف است، با دكوراسيون كابوس گونه و گيج كننده براي دشمن و پيروزمندانه براي خودي


گفتگوي نوري زاده با بي بي سي مورخ 16/4/1390 : من تصور مي كنم مدحي هنوز در تايلنده، آن فيلم و آن اتاق و آن دكوراسيون در تايلنده، آخه يك حسي خدا به شما داده، دكوراسيون رو نگاه كن، اون مبلمان، آقاي مدحي را، ‌كساني ديگري كه آنجا رفته اند ديده اند، من اعتقاد دارم آن فيلمي كه گرفته اند، ‌در ايران گرفته نشده، آن فيلم به نظر من در ازمير تركيه گرفته شده ...


ويژه برنامه صداي امريكا در مستند الماسي براي فريب/ نوري زاده: من اعتقاد دارم آن فيلم در ايران گرفته نشده و در ازمير تركيه است


گفتگوي نوري زاده با تلويزيون سلطنت طلب/ شهرام همايون: فضاي خانه اي كه دارد در آن صحبت مي كند به نظر نمي رسد فضاي يك خانه ايراني باشد


نوري زاده: آقاي همايون اين خانه به طور قطع در بانكوك است


تهران. پائيز 1390 / مدحي: قبلا هم با شما صحبت كردم نمي دانم الان اينجا ازمير است؛ مالزيه، ‌تايلنده، تركيه است، ايران؟ تهرانه؟ هركجا هست بعدا معلوم مي شود كجاست كدام خيابان است، كدام كوچه، ‌كدام پلاك؟ حالا بحث اين جداست. هر كس هر جور دوست دارد فرض كند


مهم نيست كه محمدرضا مدحي الان كجاست! چرا كه او در ادامه خواهد گفت كه در اين روزهاي پس از الماس فريب، واكنش هايي كه شاهدش بوده است چگونه ارزيابي مي كند...


مدحي: در اين مدت پس از پخش فيلم الماسي براي فريب بازتابي كه در خارج از كشور داشته من خيلي وقت گذاشتم. مطالبي كه نوشتم، پاسخ هاي احمقانه و بي جايي كه دادند ضد و نقيض هايي كه داشته اند، حرف هايي كه با مستنداتي كه ما داريم كذب محض آورده اند.


روايت تناقض ضد انقلاب حكايت از اين سند مثنوي هفتاد من دارد كه تا درون كاخ سفيد هم كشيده شده است. زماني كه امريكايي ها گفتند هيچ ارتباطي با مدحي نداشتند و حتي اسم او را هم نشنيده اند.


مدحي درباره فيلمي كه پاييز 90 از بي بي سي پخش شده، اينگونه مي گويد: در فيلمي كه بي بي سي پخش مي كند در قسمت اول آلمان است و من ان صحبت ها را كرده ام و خيلي صحبت هاي ديگر هم كرده ام كه دلايل منطقي و اطلاعاتي خودش را دارد.




تصاويري ضبط شده از حضور مدحي در آمريكا پخش مي شود. مدحي درباره اين تصاوير مي گويد: در قسمت دوم فيلم چرا نگفتند آنجا كجاست؟ چرا پنهان مي كنند؟ من مي خواهم ببينم آن محل دوم كه نشان مي دهند كدام هتل و در كدام كشور واقع شده است؟ اين مشخص است كه آمريكا ست و جاي ديگري نيست. اين همان سفري است كه از سعودي به آمريكا رفتم.


حالا اگر سند اثر انگشت ورود مدحي به ساختمان يك مركز لابي سياسي در خيابان منتهي به كنگره آمريكا براي حضور مدحي به خاك امريكا كفايت نكند، اعترافات تلويزيون وابسته شان را چگونه انكار مي كنند؟


مدحي: آمريكايي ها تكذيب مي كنند هرگونه ديدار با من را. در همان صداي امريكا امير فرشاد ابراهيمي تاييد مي كند ديدار من را با افسران آمريكايي.


تلويزيون صداي آمريكا/ امير فرشاد ابراهيمي: از طرف وزارت امور خارجه براي دعوت از مدحي به بانكوك رفته بودم. من با مسئولين ذيربط وزارت امورخارجه امريكا عنوان و گذشته وي را در ميان گذاشتم و متعاقب آن من طبق وظيفه اي كه در كميته نجات داشتم از طرف وزارت امور خارجه امريكا به بانكوك رفتم و 9 و نيم الي 10 صبح من و مدحي در سفارت آمريكا بوديم تا پاسي از شب. در جمع بندي آخر مسوول امنيتي از مدحي خواست و گفت كه امكانات به شما مي دهيم.


خبرنگار صداي آمريكا خطاب به ابراهيمي: چه كسي از شما خواست كه به تايلند بروي براي ديدار ايشان؟


امير فرشاد ابراهيمي: به طور مشخص كميته نجات كه زير نظر وزارت امور خارجه آمريكاست.


مدحي: يكسري اطلاعات را به من داد، سندي داريم كه دست خط خودش هست و او اطلاعات مهمي را به من داد و اصرار كرد كه اين مساله امانت بماند.


البته توقعي نيست كه هيلاري كلينتون حالا ديدارش را با مدحي تاييد كند. چرا كه اين اولين بار نبوده است كه آمريكايي ها پس از شكست و رو شدن اسناد ديدارهايشان براي كارشكني عليه دولت ايران، آن را كتمان مي كنند.


اما اين اسناد و اظهارات آنقدر متقن و مبين هست كه حاشا پذير نباشد. اوج اين تبري جستن ها و فرار كردن از ارتباط با مدحي زماني مضحك تر مي شود كه عليرضا نوري زاده اين اظهارات را كتمان مي كند.


عليرضا نوري زاده: اسنادي كه براي من فرستاده بلافاصله با جمال نگاه كرديم و ديديم كه تمام اين اسناد جعلي است. من هم ديدم اصلا حرفي نمانده. باور نمي كنيد كه من به اندازه 200سند از او دارم كه 199سند آن جعلي است و خودش درست كرده است. حتي من در روزنامه آنها را چاپ نكرده ام. بالاخره من هم عمري روزنامه نگار بودم و فرق سند جعلي و درست را مي دانم. شما از من نديديد كه يك سند مدحي را اينجا اعلام كنم يا به چاپ برسانم .حالا اينقدر اين مساله جالب است و ادامه دارد.


مدحي: نوري زاده كنفرانس مي گذارد و اعلام مي كند مدحي درياي اطلاعات است.


نوري زاده در سمينار: من كه بچه نيستم و بعد از اين همه سال صدها نوشته رفته ام و اعتبارش را چند جا داده ام و تاييد كرده اند. مدحي درياي اطلاعات است.


مدحي: يكي از نكات مضحك در صحبت هاي نوري زاده اين است كه مي گويد من يك ماه اول او را ديده ام و با او صحبت كرده ام و ديگر ارتباطم با آنها قطع شده است. نوري زاده كسي است كه يك خلاء داشت. يكسال با من ارتباط دارد و حالا مي گويد من 13سال است كه او را مي شناسم.


نوري زاده در سمينار: آدمهاي منافع من در درون دستگاه هاي ايران هستند.ما بدون آنها نمي توانستيم كاري انجام بدهيم. محقق من برايم يك ايميل فرستاد و از وسط قلب امنيت ايران فاش كرد براي من. الان با ماست يك محقق به نام محمد رضا مدحي.


مدحي: نوري زاده من را تاييد مي كند و به چند سرويس گارانتي مي دهد كه 13 سال است من را مي شناسد. از طرف ديگر مي گويد من نمي خواستم با تو حرف بزنم. از سوي ديگر در پايان سال 2010 كه فايل صوتي آن هم موجود است مي گويد از خدا خواسته بودم. من مي پرسم راست مي گوييد؟ مي گويد الهي بميرم يا بچه هايم بميرند اگر دروغ بگويم.


نوري زاده: الان جمال قطع كرد كه عكس تورو ديدم و گفتم خدايا ميشه الان باهاش تماس بگيرم؟


تلويزيون دولتي انگليس يعني بي بي سي هم كه 72 ساعت نخست در پخش الماسي براي فريب سكوت پيشه كرده بود با نمايش دادن چند تصوير سعي كرد تا آنگونه القا كند كه مدحي قصد پناهندگي داشته و در بين ضد انقلاب نفوذ نكرده است.


او براي پناهنده شدن و يا حتي ويزا گرفتن در اين كشورها مشكل داشته است اما خود مدحي اين تصاوير را اينگونه پاسخ مي دهد:


مدحي: مي گويند كه ايشان به دنبال پناهندگي بوده است و ما دو سند محكم براي اين امر داريم كه اولي اين است كه من وقتي به آلمان ميرفتم با وجود اينكه داراي ويزاي شينگن هستم و شما اين را ميبينيد اما در برگه ي ورود سياسي ام مهر ورود به كشور المان ميخورد براي من و وقتي وارد ميشويم به آنجا استاندار مونيخ از بنده تقاضا ميكند كه ما پناهنده شويم و من نمي پذيريم و ميگويد پس جونت در خطر است و از من امضا ميگيرد كه متن آن هست، تصوير هست، امضاي من و مسئول مربوطه و مهر آن. كشور آلمان بر اساس چه مناسبتي با وجود داشتن پاسپورت و ويزاي شينگن و داراي ارتباط در ورقه سياسي من، به من و همراهانم مهر ميزند نه به ويزاي من ، آيا اين غير از اين پيام دارد كه مي خواهد ما يك همكاري گسترده داشته باشيم؟ رابطه پنهاني و سياسي؛ آيا ادله اي غير از اين دارد؟ و اين جواب پناهندگي است. و باز صوت مهرداد خوانساري را داريم كه از من مي خواهد با خانواده و همراهانم در فرانسه اقامت و زندگي كنم.


فايل صوتي ارتباط تلفني خوانساري و مدحي:


خوانساري: شما را بياوريم با خانواده تا در فرانسه مستقر كنيم و از شما محافظت كنيم.

مدحي: آن موقع ميگويند حرف آمريكايي ها و انگليسي ها و فرانسوي ها را مي زند، من از آنجا نگرانم.


پاسخي كه مدارك و مستندات هم آن را تاييد ميكند اين برگه ورود مدحي به خاك آلمان است. او داراي ويزاي شينگن بوده و نيازي به اجازه ورود ديگري نداشته ولي از وي خواسته ميشود تا برگه ي پناهندگي را امضا كند تا از آن كشور خارج نشود. 

امتناع مدحي ازامضاي پناهندگي و پذيرفتن مسئوليت جاني خود و خانواده اش كه در اين سند به روشني مشهود است و حكمي شد بر اخراج وي از آلمان و ساخته شدن همين تصاوير .


مدحي: با اين وجود من از 1/12/2000 يعني تقريبا 13 روز بعد از آلمان خارج مي شوم، با يك ساعت و 45 دقيقه تاخير در پرواز


در اقدامي ديگر شبكه ي بي بي سي سفارش خارجي سرويس امنيت انگليس MI6 ودستور MI5 بخش داخلي آن ، نوري زاده به استوديو بي بي سي فارسي خوانده مي شود تا با بازي گرفتن اين مهره سوخته لا اقل مقداري آب رفته به جوي باز گردد.


مجري بي بي سي خطاب به نوري زاده: آقاي نوري زاده، با آقاي مدحي ديدم مصاحبه تلفني بود و صحبت كرديد و هندوانه زير بغل او گذاشتيد.


نوري زاده: شديد ...


البته MI6 بعد از اين فضاحت مجداد نوري زاده را مامور تشكيل كنفرانسي ديگر در 18 دسامبر مغاير با 27 آذر سال جاري ميكند تا با گرد هم آوردن سران ضد انقلاب اعم از سلطنت طلبان ، گروه هاي كومونيست و گروه هاي اختلاف افكن به اصطلاح قومي به مباحثي نظير ايجاد شبكه هاي شبهه و اختلاف در مسائل داخلي و روز بپردازند و ضمن آن كمك هاي خارجي را تجميع كنند اما بايد صبر كرد و ديد آيا افرادي نظير مدحي باز هم از اين جلسه ها خواهند گفت يا خير ؟


كمي آن طرف تر اميرحسين جهان شاهي و مهرداد خوانساري تا دو هفته به تلفن هاي خود پاسخ نمي دهد مگر تلفن هايي كه با خط سبزشان كه فقط مشاور امنيتي تل آويو با آن تماس ميگيرند تا شايد راه نجاتي از انتقاد هاي هم سفرگان حاصل شود.


امير حسين جهان شاهي: سردار مدحي مثل تمام كساني كه از داخل حكومت به ما وصل ميشوند امتحانات لازم را براي اينكه ما مطمئن شويم اين اشخاص 1. جاسوس حكومت نيستند 2. امكاناتي كه ميگويند در دسترس دارند از آنان انجام شده . بنابراين امروز به طور روشن ميگويم سردار مدحي را ما به عنوان يك عنصر نفوذي يا جاسوس حكومت اسلامي نميشناسيم . 




مدحي: مجموعه اي كه جمع شدند براي بر اندازي نظام تمام تست هايي كه لازم است روي من انجام دادند و من تمام اين تست ها را پاس كردم.


پس از چند روز، كنفرانس مطبوعاتي برگزار مي شود بدون آنكه حرف جديدي در آن زده شود و البته اينبار هم "اختي آنوس " يعني اين زن حضور دارد، فردي كه داراي اين فايل صوتي است:


صداي مدحي: سلام خانم اختانس 


اختانس: سلام


مدحي: خانم اختانس لطفا تصاوير دوربين نيكارو و لموند كه لحظه اي دست دادن من با آقاي جهانشاهي را دارند مي خوام. 


اختانس: من همه چيز را به ايميل شما امروز در 40 دقيقه آينده ارسال مي كنم،‌ تصوير بردار داره ويرايش فيلم را تمام مي كند.


اين زن رابط سازمان جاسوسي موساد با جهانشاهي و در عين حال افسر اطلاعاتي اين سازمان است كه مستقر در پاريس مي باشد. جهانشاهي و خوانساري در مشاوره هاي چند روزه خود با آند و اختانس تنها توانسته اند اين پاسخ ها را ارائه دهند. 


مدحي: از جمله مواردي كه مي توان گفت خانمي است كه اختانس صدايش مي كنند، افسر اطلاعاتي اسرائيل كه شما اين را دو جا مي بينيد ، يكي در پاريس يكي در كنفرانسي كه اميرحسين جهانشاهي و مهرداد خوانساري در لندن گذاشته اند. اين خانم اونجا هست، به عنوان يك نمونه بارز


البته جاي تعجب ندارد كه اين 2 نفر چنين پاسخ هايي را در برابر فضاحت به بار آمده ارائه كنند چراكه پروژه الماسي براي فريب آنقدر پيچيده بود كه خود خوانساري ناخواسته به بازيگر عمليات نجات خانواده مدحي تبديل شد


مدحي: ما از روزها قبل مديريت كرديم، مهرداد خوانساري همراه من را با صحبت هايش راضي كرده كه اينها برگردند ايران.


صداي مدحي: شما مي خواستي با خانم من صحبت كني كه يه چيزايي بگي درسته؟

صداي خوانساري: بذاريد فردا شب، چون الان ديگه يه خورده يادم رفته ، انقدر خسته ام

صداي مدحي: همين قضيه كه اينجا ناامنه و ديگه نمي تونه بمونه و اين صحبت ها ديگه ...


عمليات نجات اينگونه با بازي خوردن اين افراد شكل مي گيرد


مدحي: به دست خود همين افراد كاري مي كنيم، مديريتي انجام مي دهيم كه همراه من را راضي كند كه برگردد ايران


صداي همسر مدحي: سلام عليكم

صداي خوانساري: سلام، فقط مي خواستم تاكيد كنم كه صحبت هايي كه ما اخيرا داشتيم با سردار راجع به اين ماجراهايي كه هست خيلي همه ما نگران وضع شما هستيم.

صداي مدحي : اين قضيه كه نبايد توي خونه بمونين، اين ها را هم توضيح دهيد

صداي خوانساري: حرفي كه سردار مي زند بايد در اين مرحله جدي تر گرفته شود 

صداي همسر مدحي: بله متوجهم


و حالا مدحي از اين روزهايش هم مي گويد:


مدحي: اينها تا حدي به من تكيه كرده بودند كه يك روز قبل از پخش فيلم مستند الماسي براي فريب مي آيند اعلاميه مي دهند كه مي خواهند كودتا كنند و روي من تكيه كردند و ما مثلا مي خواهيم كودتا كنيم،اغتشاش كنيم و چه كارهاي ديگري؛ اين در حالي است كه كه من در كنار همسرم ، مادرم ، خواهرم ، در كنار اينها هستم ، اونا اطلاعيه مي دهند كه با تكيه به من مي خواهند كودتا كنند؛ يك روز قبل از پخش فيلم الماسي براي فريب

چون باور نمي كردند كه نظام يك همچنين ضربه مهلكي به آنها بزند ، بعدهم كه پيداشون مي شود مي آيند بحث ربايش من را مطرح مي كنند يا تحت فشار قرار دادن خانواده من را، من توي اين مدت دخترم را شوهر دادم، همين مدتي كه آمدم ايران ، خب اين چه ربايشي است من دخترم را شوهر دادم ... يا مثلا خانواده ام تحت فشار است و اينجور حرفها...


و نكته پاياني اينكه چگونه مي شود اين همه سند و مدرك را غربي ها و بويژه آمريكايي ها فقط با كلمه اي به نام تكذيب پاسخ گويند در حالي كه اسناد، تصاوير و مدارك مستدل نشان از ساماندهي ضد انقلاب و گروه هاي مسلح و تروريست ها در پناه آمريكا و ديگر كشورهاي غربي دارد.

ولي در عين حال آنها به خود اجازه مي دهند به جاي پاسخگويي حقوقي اين مدارك با يك پروژه ساختگي، فردي را كه با توصيف نزديكانش قابليت انجام كارهاي روزانه اش را ندارد به عامليت سناريوي ساختگي ترور سفير عربستان نسبت دهند...

[ 1390/9/14 ] [ 16:24 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

 

پخش قسمت دوم يك فيلم مستند درباره نفوذ تيم امنيتي جمهوري اسلامي در ميان محافل ضدانقلاب، شوك تازه اي را به اين مجموعه وارد كرد.

به گزارش كيهان، شبكه صهيونيستي بالاترين درباره مستند «روزهاي پس از الماس» كه بخش دوم «الماسي براي فريب» مي باشد به حضور محمدرضا مدحي در عمق گروه هاي ضدانقلاب مي پردازد، نوشت: «گفته هاي مدحي درست است. برخي از كارشناسان امور اطلاعاتي كه با روش هاي ايرانيان آشنا هستند، بر اين باورند كه مدحي توانسته با دادن برخي اطلاعات طبقه بندي شده و فريب رابط هاي ايراني سازمان هاي اطلاعاتي غربي، اعتماد اين سازمان ها را به دست آورد. كارشناسان مي گويند: اشتباه اين سازمان ها در اين بوده است كه بيش از اندازه به واسطه هاي ايراني خود در اپوزيسيون ايران اعتماد كرده بودند، اين واسطه ها همگي مدعي بودند كه مدحي دريايي از اطلاعات است.»بالاترين مي افزايد: ماجراي مدحي، نه تنها براي اپوزيسيون ايراني ضربه مهلكي بود، بلكه به سازمان هاي اطلاعاتي غربي هم، كه از دور و نزديك با جريان مدحي در پيوند بودند، شوك وارد كرد.براساس اين گزارش «مدحي از برخي ملاقات ها در آمريكا و نيز ملاقات با برخي مقامات اطلاعاتي آلماني خبر مي دهد. او با پخش صداي مهرداد خوانساري نشان داد كه همواره در حال ضبط صدا و گردآوري مدارك درباره اپوزيسيون بوده است، اين مدارك ارائه شده نشان مي دهند كه مدحي، برخلاف ادعاهاي اميرحسين جهانشاهي، كه وابستگي مدحي را به سازمان هاي اطلاعاتي جمهوري اسلامي رد كرده بود، از آغاز در اپوزيسيون نفوذ كرده و عامل جمهوري اسلامي بوده است.همچنين تصوير و صداي يك زن جوان كه همراه اميرحسين جهانشاهي بود، پخش شد، مدحي مي گويد كه اين زن به نام «اختا» از افسران اطلاعاتي اسرائيل و رابط جهانشاهي با سازمان هاي اطلاعاتي اسرائيل در فرانسه بوده است. مدحي قول داد كه باز هم مدارك ديگري را افشا خواهد كرد.

[ 1390/9/14 ] [ 16:21 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

 

وزير امور خارجه اسبق آلمان از اتحاديه اروپا خواست تا اختلافات خود را با جمهوري اسلامي ايران از راه گفتگو حل كند. 

به گزارش خبرگزاري مهر، "يوشكا فيشر" در مقاله اي كه از وي در روزنامه "لتمپس" سوئيس به چاپ رسيده از اتحاديه اروپا خواست تا به پاي ميز مذاكره بازگردد و مناقشات خود با ايران را به صورت ديپلماتيك حل و فصل كنند.وي گفت: اين مسئوليت كشورهاي اروپايي هستند تا درباره مسائل مهم اختلاف برانگيز گفتگو كنند.فيشر همچنين درباره هر گونه اقدام تجاوزكارانه عليه ايران هشدار داد و گفت : ايران كشور قدرتمندي است كه با اقدام نظامي يا تحريمها نمي توان آن را به زانو در آورد.عنوان اين مسائل از سوي يوشكا فيشر در حالي است كه اتحاديه اروپا اين روزها عزم خود را جزم كرد تا تحريمهاي ايران شدت بخشد.در آخرين موضع گيري، اين اتحاديه اقدام به تحريم تعدادي از مؤسسات و شخصيت هاي ايراني كرده است.

[ 1390/9/14 ] [ 16:16 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ،
X