آخرين خبر

در کوتاه ترین زمان بروزترین باشید

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ آخرين خبر خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

در آستانه فروپاشي رژيم قذافي برخي منابع مخالفان از انتقال فردي شبيه به امام موسي صدر در فرودگاه "الابرق " در شهر البيضاء ليبي حكايت مي‌كنند.

به گزارش فارس، "سامي المصراطي " از مخالفان رژيم معمر قذافي ديكتاتور ليبي در گفت‌وگوي تلفني خود با شبكه خبري العالم اظهار داشت: يك هواپيماي كوچك ديروز دوشنبه فردي را كه شبيه به امام موسي صدر بود، از فرودگاه الابرق منتقل كرده است.

"عيسي عبدالمجيد منصور " يكي از شخصيت‌هاي مخالف رژيم ليبي نيز پيش از اين اعلام كرده بود كه امام موسي همچنان در قيد حيات است.

در همين حال، تعدادي از افسران مخالف رژيم ليبي نيز پيشتر گفته بودند كه امام موسي صدر درحال حاضر در زنداني در شهر "سبها " ي ليبي زنداني است.

برپايه اين گزارش، معلوم نيست كه آيا اين فرد شبيه به امام موسي صدر به شهر ديگري در ليبي يا خارج از آن منتقل شده است.

انتشار اين خبرها نگراني شديدي را در نزد دوستداران اين شخصيت محبوب اسلامي نه فقط در لبنان بلكه در جهان اسلام درباره محل نامعلومي كه وي به آنجا منتقل شده است، ايجاد كرده است؛ امري كه نياز به پيگيري جهان اسلام براي روشن شدن حقيقت دارد.

امام موسي صدر در تاريخ بيست و پنجم آگوست 1978 همراه با دو نفر به نام‌هاي شيخ "محمد يعقوب " و "عباس بدر الدين " سردبير خبرگزاري لبنان وارد ليبي شد و قرار بود شب 29 يا 30 آگوست با قذافي نشستي برگزار كند اما از آن روز به بعد ناپديد شد مسئولان ليبي مدعي هستند كه قذافي به طور غيرمنتظره ملاقات خود با ايشان را لغو كرده است.

طرابلس مدعي است كه وي با يك هواپيما به ايتاليا رفته است اما شيعيان لبنان معتقدند كه دولت ليبي به دلايل سياسي وي را ربوده است.
حكومت ليبي هرگونه دست داشتن در ربودن امام موسي صدر را رد كرده و مي‌گويد كه وي به ايتاليا سفر كرد، اما دولت ايتاليا ورود وي به اين كشور را رد كرده است.

روابط لبنان و طرابلس هنگامي تيره‌تر شد كه يك قاضي تحقيق لبناني در سال 2008 ميلادي قرار اتهامي را در پرونده ربودن "امام موسي صدر " صادر كرد، پس از آن "سميح الحاج " بازپرس دادگستري لبنان، قذافي را به ربودن "امام موسي صدر " و "محمد يعقوب " از ياران وي و "عباس بدر‌الدين " سردبير خبرگزاري لبنان كه وي را در سفر به ليبي همراهي كرده بود، متهم كرد.

دستگاه قضايي لبنان مي‌گويد كه قذافي در سخنراني خود در سال 2002 به ربودن امام موسي صدر و همراهانش در ليبي اعتراف كرده است.
بر اساس قانون مبارزه با تروريسم در لبنان، مجازات اتهاماتي كه دادستان درباره قذافي ارائه مي دهد، به اعدام مي‌رسد.
اما كارشناسان معتقدند كه محاكمه غيابي معمر قذافي به اتهام ربودن امام موسي صدر يك اقدام نمادين است، زيرا محال است كه قذافي در برابر اين دادگاه در لبنان حضور يابد.

پس از اينكه دادگاه لبنان قذافي را متهم كرد، دولت ليبي هرگونه ارتباط با اين مسئله را رد كرده و علت اين امر را تلاش برخي گروه‌هاي لبناني براي ايجاد تشويش و متهم كردن قذافي با قضاياي تروريستي دانست.

پايگاه هاي اجتماعي در روزهاي اخير شاهد فعاليت چشمگير لبناني‌ها در حمايت از ملت ليبي عليه قذافي و درخواست براي روشن شدن سرنوشت امام موسي صدر بوده است؛ شخصيتي كه از احترام زيادي در سطح ملي لبنان برخوردار است چرا كه امام موسي صدر در مواضع خود لبنان را ثروتي تمدني مي‌داند و به همزيستي بين مسلمانان و مسيحيان تشويق مي‌كند و درگيري مذهبي و طائفه‌اي را رد مي‌كند.

امام موسي صدر همچنين نقش مهمي در كاستن از شدت جنگ داخلي در لبنان قبل از ناپديد شدنش در سال 1978 ميلادي داشت.

امام موسي صدر "تيم هاي مقاومت لبنان " (جنبش امل) را در سال 1975 ميلادي براي مقابله با تجاوزگري صهيونيست‌ها عليه لبنان پايه‌گذاري كرد

[ 1390/7/29 ] [ 19:20 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

رژيم آل‌خليفه از هيچ‌ اقدامي براي شكنجه زندانيان چشم‌پوشي نمي‌كند، از تهديد به تعرض به زنان زندانيان تا استفاده از حيوانات درنده از جمله سگ‌هاي هار و توهين به آيات عظام.


 شكنجه‌- آل‌خليفه

به گزارش فارس به نقل از پايگاه اطلاع رساني الوسط، رژيم بحرين براي سركوب انقلابيون بحريني از هيچ اقدامي فروگذاري نمي‌كند، آنچه در زير مي‌آيد داستان يكي از اين معارضان است كه در زندان‌هاي اين رژيم مدتي را سپري كرد.

* يورش نيمه شبانه

در 24 آوريل 2011 در ساعت يك نيمه شب نيروهاي صاعقه كه نيروهاي دفاعي بحرين بشمار مي‌آيند، مجهز به مسلسل‌هاي اتوماتيك mp5 و ديگر سلاح‌هاي خودكار و باتوم‌هاي برقي و تجهيزات كامل به منزل پدر همسرم حمله كردند.

در همان ابتدا پدر همسرم كه پيرمردي 50 ساله بود را به باد ضرب و شتم شديد گرفتند، ‌پس از آن نوبت به دو پسر ديگرش شد تا آنها را به باد كتك بگيرند و سپس سراغ مرا گرفتند، خانه را بطور كامل بازرسي كرده و چون مرا نيافتند، برادر همسرم را با خود بردند تا منزل همسر دو پدرش را به آنها نشان دهد درحالي‌كه در تمام طول راه او را تهديد مي‌كردند و پسرش را كه به بيماري صرع مبتلا بود، به باد كتك گرفتند.

استفاده از اعضاي خانواده به عنوان اهرم فشار

اما وقتي مرا آنجا هم نيافتند، از خواهر كوچك همسرم كه 17 سال بيشتر نداشت، انتقام گرفتند و از او به عنوان اهرم فشار استفاده كردند. تمام اعضاي خانواده را در يك اتاق جاي داده و خواهر همسرم را با خود به اتاق ديگري بردند، و با آزار و اذيت وي و برداشتن عبا از سرش مي‌خواستند، او را به حرف بياورند. همين موضوع موجب شد تا تمام اعضاي خانواده داد و فرياد و با كوبيدن بر روي در طلب كمك كنند، بويژه مادرش كه پس از آن به نوعي بيماري عصبي دچار شد، اين موضوع باعث شد تا محل اختفاي مرا به سربازان بگويد تا وي دست از سر او بردارند.

نيروهاي صاعقه وقتي محل اختفاي مرا شنيدند، دست از مابقي اعضاي خانواده و آن دختر برداشته اما تهديد كردند، درصورتي كه آدرسي كه داده اشتباه يا جعلي باشد، بار ديگر سراغ وي خواهند آمد و اين بار او را بازداشت خواهند كرد.

زندانبانان تا دو هفته متوالي مرتب مرا شكنجه مي‌دادند، گاهي با لوله‌هاي پلاستيكي بسيار محكم كه در بحرين به آنها "هوز" مي‌گويند و با آن روي پاهاي زنداني مي‌زنند يا با زدن ژل‌هاي خنك‌ كننده آنهم به ميزان زياد به كمر و افزودن نمك بر آن و سپس شلاق زدن توسط دو شكنجه‌گر بطور متناوب.

سرقت تمام موجودي و وسايل شخصي

در منزلي كه مخفي شده بودم، به من حمله كردند و با باتوم‌هاي برقي شروع به زدن من كردند، آن قدر مرا زدند تا اين‌كه نيمه برجان بر زمين افتادم،‌ پس از آن شروع به بازرسي بدني از من كردند، در آن زمان 120 دينار در جيب و انگشتر عقيق گران‌بهايي در دست داشتم كه آنها را از من به سرقت بردند.

اعمال انواع شكنجه‌ها در همان ابتدا براي گرفتن اعتراف

و پس از بازرسي كامل مرا كشان كشان بر روي زمين نزد صاحبان خانه‌اي كه در آنجا بسر‌مي‌بردم، ‌بردند تا براي آنها درس عبرت شده و به امثال من ديگر جا ندهند، سپس مرا سوار يك جيپ نظامي كردند و پس از بستن محكم چشم‌هايم شروع به كتك زدن كردند و در تمام طول راه كه بيش از يك ساعت طول كشيد من بطور مستمر در حال كتك خوردن و شنيدن فحش و ناسزاهاي آنها بويژه درباره مذهب و اعتقادات و رهبرانم بودم تا اين كه خودرو از حركت ايستاد و مرا در ميداني ماسه‌اي و خاكي انداختند، با اين كه چشم‌هايم بسته بود،‌ با اين‌ حال احساس مي‌كردم با خودروهاي نظامي‌شان مرا به محاصره خود درآورده‌اند تا جاي ممكن مرا كتك زدند، پس از آن دست‌هايم را به يك ماشين و پاهايم را به ماشين ديگري بستند و هردو ماشين در دو جهت مخالف به حركت درآمدند، آنقدر مرا كشيدند كه احساس مي‌كردم، الان است كه دست‌ها و پاهايم از جا كنده شوند،‌ فشار عصبي بسيار شديدي را تحمل مي‌كردم و سرم از شدت درد در حال انفجار بود، از من مي‌خواستند محل اختفاي يكي از علماي برجسته بحرين را به آنها معرفي كنم، چون طبق گزارشي كه به آنها رسيده بود، مي‌گفتند كه من از محل اختفاي آن روحاني با خبر هستم و من براي او لباس و غذايش را مي‌برم و چون با مقاومت من مواجه شدند، تهديدم كردند كه همسرم را نيز بازداشت كرده و در برابر ديدگانم به وي تعرض خواهند كرد.

شكنجه-آل خليفه
اعتراف به محل اختفاي روحاني بحريني

اين موضوع موجب شد تا از محل اختفاي آن روحاني پرده بردارم، دوباره چشم‌هايم را بستند و مرا با خود به آدرسي كه گفته بودم، بردند، سپيده دم بود كه به آنجا رسيديم، به سرعت به آن منزل هجوم برده و تمام افراد حاضر در خانه را بازداشت و به همراه آن روحاني با خود بردند.

انتقال به بيمارستان نظامي

پس از آن مرا به يك بيمارستان نظامي بردند، چون مي‌دانستند تا چه اندازه مرا مورد ضرب و شتم قرار داده بودند، از تمام قسمت‌هاي بدنم عكسبرداري شد و در تمام طول آن مدت چشم‌هايم بسته بود و پزشك معالج من حتي يكبار هم درخواست نكرد كه چشم‌هاي مرا باز كنند بلكه بالعكس مرتب به من فحش و ناسزا مي‌گفت.

انتقال به سلول انفرادي

پس از عكسبرداري از تمام قسمت‌هاي بدن مرا به زندان برده و در سلول انفرادي جاي دادند كه طول و عرض آن به اندازه يك انسان بود و فقط يك نفر مي‌تواند، در اين سلول جاي بگيرد با سقفي بسيار بلند؛ بر روي ديوارها چيزي كه جلب نظر مي‌كرد، وجود چندين حلقه آهنين بود كه از آنها طناب‌ها و كمربندهاي چرمي آويزان و مشخص بود براي شكنجه زنداني از آنها استفاده مي‌شود.

در اين سلول انفرادي نه خبري از نور و روشنايي بود و نه تهويه هوا و نه چراغي، تنها يك پنجره كوچك مشاهده مي‌شد كه كورسوي نوري از آن به داخل مي‌تابيد.

انواع شكنجه در زندان‌هاي آل‌خليفه

زندانبانان تا دو هفته متوالي مرتب مرا شكنجه مي‌دادند، گاهي با لوله‌هاي پلاستيكي بسيار محكم كه در بحرين به آنها "هوز" مي‌گويند و با آن روي پاهاي زنداني مي‌زنند يا با زدن ژل‌هاي خنك‌ كننده آنهم به ميزان زياد به كمر و افزودن نمك بر آن و سپس شلاق زدن توسط دو شكنجه‌گر بطور متناوب.

دريافتم كه آن شخصيت مذهبي هم در اين‌جا كه تنها 4 سلول و يك دستشويي دارد، زنداني است و در تمام طول اين مدت بسان من شكنجه مي‌شد.

در منزلي كه مخفي شده بودم، به من حمله كردند و با باتوم‌هاي برقي شروع به زدن من كردند، آن قدر مرا زدند تا اين‌كه نيمه برجان بر زمين افتادم،‌ پس از آن شروع به بازرسي بدني از من كردند، در آن زمان 120 دينار در جيب و انگشتر عقيق گران‌بهايي در دست داشتم كه آنها را از من به سرقت بردند

از جمله مهمترين ابراز و وسايل شكنجه در اين بازداشتگاه بايد به موارد زير اشاره كرد:

- چكش‌هاي پلاستيكي بسيار كوچك به طول 15 سانتي‌متر براي كوبيدن بر روي انگشت‌ها.

- چكش‌هاي آهنيني به طول 15 سانتي‌متر براي كوبيدن بر روي انگشت‌ها و شكستن زانوها.

- قيچي دستي براي كشيدن ناخن‌ها.

- باتوم‌هاي برقي.

- اسپري‌هايي كه به ميزان زياد به صورت زنداني پاشيده  و موجب خفگي در او مي‌شد

- قيچي سيم‌هاي برق كه براي كندن موي از سر يا صورت استفاده مي‌شد.

- از جمله معروف‌ترين شكنجه‌هاي زندانبانان كشيدن زنداني به صورت برهنه بر روي زمين‌هاي آسفالت بگونه‌اي كه پوست از بدن زنداني كنده مي شد.

- قرار دادن تصاوير مراجع عظام شيعه و آيات عظام بر روي درب دستشويي‌ها و حمام‌ها يا مناطق نجس و توهين به آنها در برابر زندانيان.

- شكنجه ماموران آل‌خليفه به مرور زمان و با مواجه شدن با مقاومت زنداني و عدم همكاري او تشديد مي‌شد، از جمله اين كه اقدام به آزار و اذيت وي در مناطق حساس بدن مي‌كردند، يا اين‌كه با پوتين‌ صورت زندانيان را لگدمال مي‌كردند يا آنها را وادار به بوسيدن و ليسيدن كفش‌هايشان مي‌كردند يا سر زنداني را در  طرفي مملو از آب داغ مي‌كردند.

از من مي‌خواستند محل اختفاي يكي از علماي برجسته بحرين را به آنها معرفي كنم، چون طبق گزارشي كه به آنها رسيده بود، مي‌گفتند كه من از محل اختفاي آن روحاني با خبر هستم و من براي او لباس و غذايش را مي‌برم و چون با مقاومت من مواجه شدند، تهديدم كردند كه همسرم را نيز بازداشت كرده و در برابر ديدگانم به وي تعرض خواهند كرد.

آبي كه براي آشاميدن استفاده مي‌كرديم و شكنجه بي‌حد و حصر

به ياد مي‌آورم هنگامي كه وارد زندان شدم، براي چندين روز من و تعدادي از زندانيان را تشنه نگهداشتند و هنگامي‌كه با اصرار و التماس درخواست آب كرديم، به ما ابي دادند كه از آن بوي بسيار بدي به مشام مي‌رسيد و بعدها متوجه شديم كه اب فاضلاب تصفيه نشده است.

شكنجه زندانيان ساعت و حد و مرز مشخصي نداشت، بلكه شبانه روز ادامه داشت و در طول اين مدت زندانبانان از هيچ‌شكنجه‌اي دريغ نداشتند، از جمله اين‌كه ساعت‌ها ما را يك پا سرپا نگه‌ و ما را وامي‌داشتند تا شعارهايي در حمايت رژيم آل‌خليفه سردهيم.

شكنجه-آل خليفه
همكاري مزدوران سعودي با ماموران آل‌خليفه

بعدها متوجه شدم، در شكنجه زندانيان به جز ماموران آل‌خليفه، مزدوران سعودي نيز دست داشتند. شكنجه زندانيان در واقع سه مرحله را شامل مي‌شد، شكنجه ابتدايي يا اوليه كه هنگام ورود فرد به بازداشتگاه صورت مي گرفت در اين مرحله شكنجه توسط سه نفر و با وارد آوردن ضربات محكم و سنگين به نقاط مختلف بدن با باتوم‌هاي برقي و پوستي و پلاستيكي صورت مي‌گرفت و هرچه پاي به مراحل بعدي شكنجه گذاشته شود، بر ميزان و شدت شكنجه افزوده مي‌شد و در تمام مراحل زنداني دست و با بسته و گاهي موارد با چشمان بسته بود، دربرخي موارد نيز زندانيان به صف شده و جمعي شلاق زده مي‌شدند.

نحوه تميز كردن حمام‌ها و دستشويي‌ها

همچنين آنها زندانيان را وامي‌داشتند با كشاندن خود بر روي زمين‌هاي حمام‌ها و توالت‌ها و دستشويي‌ها زمين‌ها آنها را با لباس‌هايشان تميز كنند يا از زندانيان خواسته مي‌شد با خوابيدن بر روي شكم يا كمر پلي تشكيل داده و پس از آن گروهي از نظاميان با تجهيزات كامل به سرعت از روي آنها مي‌دويدند و صداي ناله و ضجه زندانيان را به هوا بلند مي‌كردند.

به ياد مي‌آورم يك روز يكي از زندانبانان باتوم پلاستيكي مخصوص خود را گم كرد، به همين دليل به جاي باتوم پلاستيكي از باتوم آهنين استفاده و با شروع به زدن من كرد و ضربه‌اي به گردن زد كه موجب ايجاد زخمي عميق بر روي گردنم شد.

ترميم زخم‌ها براي شكنجه مجدد

به زندانيان كرم‌هاي از بين بردن آثار ضرب و جرح داده مي‌شد تا خود را درمان كنند تا بارها و بارها مورد شكنجه قرار گيرند و بالطبع مخالفت با اين موضوع مجازات سختي داشت.

ناله‌هاي زنان درد و رنج ما را از ياد مي‌برد

در طبقه دوم بازداشتگاه ما بازداشتگاه زنان قرار داشت كه صداي ضجه و ناله از آن همواره به گوش مي‌رسيد، صداي ضجه‌ها و ناله‌هاي اين زنان به اندازه‌اي دردناك بود كه در اكثر موارد ما شكنجه‌ و دردهاي خود را فراموش مي‌كرديم.

شكنجه زندانيان حتي نيمه شب هم ادامه داشت و آنها نيمه شب مي‌آمدند و بدون دليل پس از بيدار كردن تمام زندانيان و محروم كردن آنها از خواب چند نفر را براي شكنجه با خود مي‌بردند.

اين‌كه از سگ‌هاي هار و شكاري و وحشي براي شكنجه كردن زندانيان استفاده مي‌شد، به ياد مي‌آورم يكي از زندانيان بخش ما جواني به نام هيثم بود كه چنان مورد حمله اين سگ‌ها قرار گرفته و بدنش تكه و پاره شده بود كه بالاجبار وي را به بيمارستان نظامي منتقل كردند، ولي او حتي پس از بهبودي نيز حال روز خوبي نداشت

استفاده از زندانيان زن به عنوان اهرم فشار روحي

آنها در بسياري از موارد از شكنجه روحي زندانيان استفاده مي‌كردند و چون در طبقه دوم زندان ما بند زنان قرار داشت كه در آن 50 زن نگهداري مي‌شدند، هر از گاهي مي‌امدند و با خواندن نام چند زن تلاش داشتند، دريابند كه آيا همسر وي نيز در جمع زندانيان مرد است يا خير يا از روي واكنش زندانيان هنگام بردن نان زنان درمي‌يافتند كه آيا رابطه‌اي با آنها وجود دارد يا خير تا از آن به عنوان اهرم فشار عليه هر دو زنداني زن و مرد استفاده كنند.

پس از تميز كردن دفاتر زندان توسط زندانيان آب كثافت‌ها و آشغال‌عا بر روي آنها ريخته مي‌شد و تا پس از خوردن غذا با ان وضعيت آنها اجازه تميز كردن خود را نداشتند.

شكنجه جمعي زنداينان

از ديگر موارد شكنجه زندانيان جاي دادن زنداني‌ها در يك سالن تاريك و بزرگ و مورد ضرب و شتم قرار گرفتن توسط جلادان بود، اين وضعيت آن‌قدر ادامه مي‌يافت تا زندانيان از هوش مي‌رفتند و آن وقت بود كه جلادان دست از شكنجه زنداني برمي‌داشتند.

استفاده از حيوانات درنده

يا اين‌كه از سگ‌هاي هار و شكاري و وحشي براي شكنجه كردن زندانيان استفاده مي‌شد، به ياد مي‌آورم يكي از زندانيان بخش ما جواني به نام هيثم بود كه چنان مورد حمله اين سگ‌ها قرار گرفته و بدنش تكه و پاره شده بود كه بالاجبار وي را به بيمارستان نظامي منتقل كردند، ولي او حتي پس از بهبودي نيز حال روز خوبي نداشت و به عبارت بهتر هوش و حواس خود را از دست داده بود و پس از مدتي حتي از حرف زدن هم باز ايستاد و دهانش قفل شد، به همين دليل با قراردادن لوله‌اي در گلويش به او اب و غذا مي‌رساندند، اما با روبه وخامت گذاشتن حالش او را به بيمارستان منتقل كردند كه تاكنون خبري از وي در دست نيست.

اين درحالي است كه شكنجه‌هايي توسط ماموران آل‌خليفه صورت مي‌گيرد كه در قالب هيچ كلمه و بياني نمي‌گ

[ 1390/7/28 ] [ 23:38 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

در حالي كه يك عضو شوراي ملي انتقالي ليبي روز پنجشنبه از دستگيري معمر قذافي، رهبر پيشين اين كشور، در شهر سرت خبر داده است، منابع خبري ديگر از احتمال كشته شدن وي در جريان درگيري در اين شهر گزارش هايي منتشر كرده اند.


 

آخرين خبر:

– شبكه خبري «الجزيره » لحظاتي پيش در خبري اعلام كرد كه «معمر قذافي»  رهبر سابق ليبي در شهر سرت كشته شده است . يورونيوز نيز گزارش داده است كه معمر قذافي زماني كه در قالب كارواني متشكل از چهار خودرو در حال فرار به سوي غرب ليبي بود ، توسط هواپيماهاي ناتو مورد اصابت گلوله قرار گرفت.

به گزارش «تابناك»  خبرگزاري هاي ديگر هم چون رويترز نيز به نقل از مقامات شوراي انقلابي ليبي اين خبر را تاييد كره اند .  بر اين اساس ، معمر قدافي پس از مجروح شدن از ناحيه هر دو پا كشته شده است .

جسد قذافي

 

هنوز از سرنوشت سيف الاسلام قذافي خبري منتشر نشده است . هم اكنون در ليبي مردم  در حال جشن و شادي هستند. در شهر سرت صداي ممتد بوق ماشين هاي نظامي و غير نظامي شنيده ميشود. تيراندازي هوايي نيز از جمله ديگر اقدامات مردم سرت براي شادي از شنيدن خبر كشته شدن قذافي است .

پيش از اين نيز خبرگزاري ها از كشته شدن ابوبكر يونس جابر ، رئيس ستاد ارتش قذافي خبر داده بودند.

تكميلي : 

دقابقي پيش مصطفي عبدالجليل رئيس شوراي انتقالي ليبي ،  خبر كشته شدن قذافي را تاييد و اعلام كرد كه موسي ابراهيم سخنگوي قذافي هم دستگير شده است . انتظار مي رود تا ساعاتي ديگر مصطفي عبدالجليل از طريق دوربين هاي تلويزيوني با مردم ليبي سخن بگويد.

خبرهاي اوليه

به گزارش خبرگزاري رويترز، عبدالمجيد، عضو شوراي ملي انتقالي ليبي گفته است: «معمر قذافي دستگير شده است. او از ناحيه دو پا زخمي شده است... او را با آمبولانس به بيمارستان برده‌اند.»

به گفته اين عضو شوراي انتقالي، معمر قذافي در حالي كه قصد فرار از محل اختفاي اش را داشته توسط هواپيماهاي ناتو مورد حمله قرار گرفته است.

قذافي، ليبي، دستگيري، بهار عربي

عبدالمجيد گفته است كه در جريان اين حمله فرمانده نيروهاي مسلح معمر قذافي نيز كشته شده است.

يكي ديگر از فرماندهان شوراي ملي انتقالي در سرت نيز به شبكه خبري الجزيره گفته است: «بله، معمر قذافي دستگير شده است، اما ما هنوز مطمئن نيستيم كه او زنده است يا نه.»

در عين حال به گزارش آسوشيتد پرس، سخنگوي ارشد و سخنگوي نظامي شوراي ملي انتقالي تأكيد كرده اند كه گزارش‌ها پيرامون دستگيري معمر قذافي تاييد نشده هستند.

همچنين وبسايت شبكه تلويزيوني «الليبيه»، كه توسط حاميان معمر قذافي اداره مي‌شود، گفته است كه خبر «دستگيري يا مرگ» معمر قذافي «بي‌اساس» است و معمر قذافي از سلامت جسماني برخوردار است

در ليبي مقامات شوراي ملي انتقالي از دستگيري معمر قذافي، رهبر سابق ليبي در جريان درگيري ها در شهر سرت خبر داده اند.

يكي ديگر از فرماندهان شوراي ملي انتقالي در سرت نيز به شبكه خبري الجزيره گفته است: «بله، معمر قذافي دستگير شده است، اما ما هنوز مطمئن نيستيم كه او زنده است يا نه.»

گزارش ها از دستگيري سرهنگ قذافي در حالي منتشر شده كه پيشتر مقامات دولت موقت پس از هفته ها درگيري از كنترل كامل شهر سرت، زادگاه معمر قذافي،خبر داده بودند.

عبدالمجيد از مقامات شوراي ملي انتقالي به خبرگزاري رويترز گفته است:" قذافي از ناحيه هر دو پا مجروح شده است."

در همين حال خبرگزاري فرانسه به نقل از محمد ليث يكي ديگر از مقامات شوراي ملي انتقالي گفته است كه سرهنگ قذافي دستگير اما به " شدت زخمي "شده است.

شبكه العربيه در خبري فوري از سرت گزارش داد كه سرهنگ قذافي ديكتاتور مخلوع ليبي توسط انقلابيون كشته شد. 

خبرنگار العربيه به نقل از يك فرمانده انقلابي اعلام كرد كه جسد قذافي هم مشاهده شده است. 

بنابر گزارش اين شبكه جسد قذافي به مصراته منتقل شده است. 

از سوي ديگر شبكه الجزيره گزارش داد: اخبار ضد و نقيضي درباره معمر قذافي وجود دارد زيرا برخي از بازداشت وي و برخي از كشته شدنش خبر مي دهند، اما برخي منابع از انتقال جسد قذافي به مصراته خبر مي دهند.

اين درحالي است كه برخي منابع از كشته شدن ابوبكر يونس وزير دفاع رژيم قذافي خبر دادند.

 

انقلابيون ليبي امروز با تسلط كامل بر شهر سرت زادگاه معمر القذافي ديكتاتور ليبي پرچم جديد ليبي را بر فراز مركز اين شهر به اهتزاز در آوردند.

بر اساس اين گزارش اين اتفاق بعد از تسلط كامل انقلابيون بر منطقه 2 شهر سرت صورت گرفته بود كه به وسعت يك كيلومتر مربع همچنان در اختيار نيروهاي وابسته به قذافي باقي مانده بود

 

ايالات متحده نيز گفته است كه نمي‌تواند خبر دستگيري معمر قذافي را تأييد كند.

بت گاسلين، سخنگوي وزارت امور خارجه آمريكا، به خبرگزاري رويترز گفته است: «ما گزارش‌هاي رسانه‌ها را ديده‌ايم اما نمي‌توانيم آن‌ها را تأييد كنيم.»

[ 1390/7/28 ] [ 22:35 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ،
X