بصيرت :پايگاه اينترنتي يواساي تودي در مقالهاي به قلم «جيم مايكل» در 4 مي 2011 (14 ارديبهشت) به پيامدهاي مرگ بنلادن براي القاعده در خاورميانه پرداخت و نوشت: حتي پيش از مرگ بنلادن، القاعده جايگاه خود در جهان عرب را بهويژه پس از خيزش مردمي از دست داده بود. خيزشهاي جهان عرب براي رهبري القاعده تكاندهنده بود و آنها در حال حاضر تلاش ميكنند كه پيامدهاي كشته شدن بن لادن را كنترل كنند. در واقع، مرگ بنلادن تضعيف القاعده را در پي خواهد داشت و ايدئولوژي آن ديگر مانند گذشته مورد توجه نخواهد بود. القاعده هميشه در كشورهاي مختلف جهان عضوگيري كرده؛ اما جهان عرب همواره بستري حاصلخيز براي جهادگرايان بوده است. تقريباً تمام حملات تروريستي مهم القاعده توسط عربهاي خاورميانه صورت گرفته است كه براي انجام حملات انتحاري به مرزهاي عراق و افغانستان نفوذ ميكردند.
نويسنده در ادامه ميافزايد: گروههاي اسلامگرا مانند القاعده، در حال حاضر با خيزشهاي مردمي در يمن و مصر روبهرو هستند كه ديكتاتوريها را هدف گرفتهاند. برخي تحليلگران نيز معتقدند قدرت القاعده ناشي از توانايي آن در جلب حمايت جوانان سرخورده است. بروس ريدل، افسر سابق سازمان سيا، كه در حال حاضر در مؤسسه بروكينگز فعاليت ميكند، ميگويد «ابزار القاعده براي ايجاد تغييرات در جهان عرب تنها از طريق خشونت و جهادگرايي عليه آمريكا بود». رهبري القاعده به دليل افزايش نيروها در عراق متحمل شكست جدي شد و در نتيجه آن، قدرت القاعده در عراق بهشدت كاهش يافت. در حال حاضر، بيشتر اعضا و رهبران القاعده در كوهستانهاي پاكستان به سر ميبرند و به اين طريق، خود را در برابر حملات هوايي آمريكا مصون نگاه داشتهاند.
نويسنده در پايان مقاله آورده است: رهبران القاعده تلاش كردهاند به شورشهاي عربي به منظور حفظ موقعيت قبلي واكنش نشان دهند. اظهارات «ايمن الظواهري»، مرد شماره دو سازمان القاعده، منعكسكننده «آميزهاي از تكامل و سر در گمي» در ميان رهبران القاعده در مورد خيزشهاي جهان عرب است. اظهارات الظواهري پيش از مرگ بن لادن منتشر شده بود. الظواهري در يكي از بيانيههاي خود به معترضان مصري هشدار داد كه فريب ادعاهاي آمريكا در مورد حمايت از آرمانشان را نخورند. همچنين او گفت: «در صورتي كه خلافتي اسلامي در مصر بنا نكنند، ثمرات انقلابشان به هدر خواهد رفت». به علاوه، در نتيجه خيزشهاي مردمي، القاعده نيز سود برد؛ زيرا اين خيزشها توجه دشمنان القاعده در منطقه را به سوي ديگر منحرف كرد. به دليل اينكه حسني مبارك و بن علي بسياري از اعضاي افراطي القاعده را پيشتر دستگير كرده بودند. همچنين آن دسته از شبهنظاميان افراطي كه خواهان انتقامگيري از مرگ بنلادن هستند، ممكن است از ضعف امنيتي در مصر و تونس در دوره گذار بهرهبرداري كنند. در حال حاضر، القاعده همچنان فعال و احتمالاً در انتظار فرا رسيدن فرصتهاست و روي سرخوردگي و نااميديهاي پس از انقلابهاي عربي، حساب باز كرده است.
[ 1390/2/22 ] [ 14:59 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]
بصيرت :به گزارش خبرگزاري النخيل، صدام، ديكتاتور عراق در اين نامه اذعان مي كند كه آمريكايي ها با وي اعلام ائتلاف كرده و وي تبديل به ابزاري در دست آنها براي اجراي طرح هاي شان شده بود.
صدام در اين نامه مي افزايد: در بيست و پنجم ژوئيه سال 1990 با سفير آمريكا در عراق ديدار كردم و آمريكا از طريق اين سفير براي اشغال كويت به من چراغ سبز نشان داد. سفير لبخندي زد و به من گفت: ما هيچ نظري درباره اختلافات تو با اعراب مانند مشكلت با كويت نداريم و من دريافتم كه منافع ما با منافع آمريكا يكي است. در ادامه نامه ديكتاتور سابق عراق آمده است: من گمان كردم آنها هم پيمانان من هستند و يك هفته بعد از آن من كويت را اشغال كردم. اما اين «حرامزاده ها» نظرشان را تغيير دادند و حمله اي وحشيانه عليه من صورت دادند كه در طول تاريخ تكرار نشده بود و بغداد را تبديل به جهنم كردند. آنها پناهگاه العماره را هدف قرار دادند و زنان و كودكاني را كه در آنجا بودند، به آتش كشيدند. زيرساخت هاي ما را به طور كامل نابود كردند. سپس عراق را تحريم اقتصادي كردند و صدها هزار كودك را در عراق كشتند و بعد از آن عراق را در سال 2003 اشغال كردند و مرا به اسارت درآوردند. عراق را به طور كامل به دشمنان من دادند. صدام مي افزايد: من اين نامه را براي تو نوشتم چون تو تنها فرد از حاكمان عرب هستي كه استحقاق اين نامه را داري چون ديگر حاكمان عرب يا در گل ولاي دشمني با اسلام غوطه ورند يا عروسكي در دست آمريكا هستند. عبدالعزيز من تو را نسبت به آمريكا هشدار مي دهم چرا كه تو ديدي كه آنها بدترين خيانت را به من كردند و به رغم حمايت شان از من در جنگ با ايران در يك چشم به هم زدن من را از دوست تبديل به دشمن شان كردند. امروز تو با آنها در يك ائتلاف هستي كه هيچ ارزشي براي آن قائل نيستند و هر موقع كه بخواهند تو را نيز تبديل به دشمن مي كنند و همان كار را با تو خواهند كرد كه با من كردند. همانطور كه مرا مي كشند تو را نيز خواهند كشت، مردم تو را نيز خواهند كشت، نفت تو را نيز به غارت مي برند و آبروي زنانت را خواهند برد. علت اين كه اين نامه را براي تو نوشتم اين است تو جوانان عربستاني را در اختيار داري. پس اين جوانان را جذب كن تا اگر دشمن به سراغت آمد آنها آماده باشند. به فساد نپرداز، اين جوانان امانتي بر دوش تو هستند و آنها گنجي هستند كه ديگر حكام عرب چنين گنجي ندارند.
حسن يونسي فرزند وزير اطلاعات دولت اصلاحات كه بعد از فتنه روز ?? بهمن سال گذشته بازداشت شده بود، هفته گذشته در شعبه ?? دادگاه انقلاب به رياست قاضي مقيسه حضور يافته و در برابر اتهام شركت در تجمعات غيرقانوني روز ?? بهمن و نوشتن برخي مقالات از خود دفاع كرده است. بر اساس حكم بدوي يونسي كه از وكلاي دادگستري است، به ? سال حبس تعزيري و ? سال محروميت از وكالت محروم شده است.
[ 1390/2/22 ] [ 14:57 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]
بصيرت :گروه ترجمه - پايگاه اينترنتي بلومبرگ در مقالهاي در 12 مي 2011 (22 ارديبهشت) به حضور نيروهاي خليجفارس در بحرين پرداخت و نوشت: بنا به ادعاي فرمانده ارتش بحرين، نيروهاي نظامي كشورهاي خليجفارس به منظور حفاظت از پادشاهي تحت حاكميت سنيها در بحرين در برابر تهديد ايران و معترضان، همچنان در اين كشور باقي خواهند ماند. نيروهاي خليجفارس به رهبري سعوديها در آمادهباش كامل به منظور مقابله با تهديدات به سر ميبرند. اين اقدامات در حالي صورت ميگيرد كه حدود 70 درصد جمعيت بحرين را شيعيان تشكيل ميدهند و بسياري از آنها پيوندهاي فرهنگي و خانوادگي با ايران و نيز شيعيان عربستان سعودي دارند.
در ادامه نويسنده مقاله ميافزايد: در طول اعتراضات بحرين، شيعيان خواهان پايان تبعيض در شغل و مسكن بودند. همچنين از زمان اجراي قانون شرايط اضطراري علاوه بر بسته شدن روزنامه الوفاق (وابسته به مخالفان شيعه)، فعالان سياسي و پزشكان دستگير و مساجد تخريب شدهاند. در سطح بينالمللي نيز بايد گفت در اثر خيزشهاي مردم بحرين بهاي نفت خام رشد 21 درصدي داشته است. ديدبان حقوق بشر در گزارشهاي خود از شكنجه مداوم بازداشتشدگان توسط نيروهاي امنيتي بحرين خبر داده و عفو بينالملل نيز گزارشهاي مشابهي در مورد وضعيت بد حقوق بشر در بحرين منتشر كرده است.
در پايان مقاله آمده است: در حال حاضر بيش از 800 نفر دستگير و 25 نفر ديگر نيز ناپديد و چهار تن از معترضان نيز به اتهام قتل دو افسر پليس به اعدام محكوم شدهاند. همچنين دولت بحرين محاكمه 21 رهبر مخالف و فعال سياسي را كه در اعتراضات شركت كرده بودند، آغاز كرد. آنها به «اقدامات تروريستي براي سرنگوني رژيم» متهم شدهاند. فضاي كنوني حاكم در بحرين نيز بسيار ملتهب و اعتراضات مردمي همچنان ادامه دارد. در اين راستا، نيروهاي خليجفارس نيز به منظور سركوب اعتراضات همچنان در بحرين حضور دارند.
[ 1390/2/22 ] [ 14:56 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]
بصيرت :نخستوزير رژيم صهيونيستي كه هفته گذشته به لندن سفر كرده بود، با نخستوزير قطر به طور محرمانه ديدار و گفتوگو كرد. به گزارش هفتهنامه فلسطيني «المنار»، «بنيامين نتانياهو» در يكي از هتلهاي لندن با «حمد بن جاسم بن جبر آل ثاني» نخستوزير قطر، ديدار كرد. بر اساس اين گزارش، اين مسئول قطري كه عنصر مؤثري در دستگاههاي امنيتي آمريكا به شمار ميرود و نقشهاي مهمي را در برخي صحنهها ايفا ميكند، با يك هواپيماي اختصاصي از پاريس وارد لندن شد و تحت حراست شديد به سرعت به هتل محل اقامت نتانياهو رفت. به نوشته المنار، اين ديدار به مدت يكساعت و كاملاً مخفيانه و به دور از چشم رسانههاي خبري انجام شد و منطقه ديدار هم تحت تدابير شديد امنيتي انگليس بود. به گفته يك منبع آگاه ديپلماتيك در لندن، پس از اين ديدار، در دوحه بيانيهاي صادر شد كه در آن آمده بود: قطر كمبود گاز اسرائيل را تأمين ميكند و اقدام به فروش گاز به اين رژيم خواهد كرد. دوحه و تلآويو از سالها پيش بهويژه در زمينه امنيتي با هم همكاري دارند.
[ 1390/2/22 ] [ 14:53 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]
بصيرت :گروه ترجمه - پايگاه اينترنتي «انپيآر» در مقالهاي در 10 مي 2011 (20 ارديبهشت) به اقدامات ضدايراني آمريكا و متحدانش پرداخت و نوشت: آمريكا و ساير كشورهايي كه خواهان تغيير رفتار ايران هستند، علاوه بر تحريمهاي اقتصادي و تهديد به حمله نظامي عليه ايران، اقدامات پنهاني نيز صورت دادهاند. از جمله اين اقدامات، حملات سايبري و ساير روشهاي فني به منظور خرابكاري در برنامه هستهاي ايران است؛ اما در عين حال جنگ پنهان، محدود به حوزههاي فني نشده است. بهطوريكه غربيها برخي مخالفان داراي اطلاعات كليدي را به خروج از كشور تشويق كردهاند و علاوه بر ترور دانشمندان هستهاي، كشمكشهاي خونين را در مناطق قومي ايران برانگيختهاند.
در ادامه اين مقاله آمده است: به هر حال ترديدي نيست كه اينگونه اقدامات به منظور بيثباتي حكومت ايران صورت گرفته است. همچنين دو سال پيش شاهد ناپديد شدن شهرام اميري، دانشمند هستهاي ايران در عربستان سعودي بوديم. ماهها خبري از او نشد و پس از مدتي مشخص شد كه او اطلاعات حياتي را در مورد تأسيسات هستهاي پنهان ايران به سازمان سيا داده است. پس از بازگشت شهرام اميري به ايران از او به عنوان قهرمان استقبال شد، اما چند ماه بعد دولت ايران او را به دليل خيانت به زندان انداخت. مورد ديگر، عليرضا عسگري، مقام ارشد نظامي است كه در سال 2007 در تركيه ناپديد شد. احتمالاً او به اسرائيل يا آمريكا پناهنده شده و اطلاعات ارزشمندي را به اين دو كشور داده است.
در پايان اين مقاله آمده است: سازمان سيا همواره به دنبال جذب منابع اطلاعاتي در ايران بوده است. ريول مارك گرچت، عامل سابق سازمان سيا، ميگويد: «پس از انتخابات رياست جمهوري 2009 جذب جاسوس براي دستگاههاي اطلاعاتي آمريكا، انگلستان يا اسرائيل آسانتر شده است. نقطه جالب توجه اين است كه وفاداران پيشين به انقلاب در پي دسترسي به سيا، امآيسيكس و موساد به عنوان راهي مشروع براي بيان مخالفتهاي خود با رژيم هستند.»
بصيرت: همانطور كه از متن يادداشت برميآيد محور بحث، اقدامات پنهاني آمريكا عليه ايران است. نويسنده با پرداختن به اين موضوع تلاش ميكند خواننده را متقاعد كند كه آمريكا دستاوردهاي خوبي داشته؛ اما در ارائه شاهد مدعايش به دو نمونه كاملاً سوخته و بيارزش استناد ميكند. عليرضا عسكري سالها پس از مسئوليتش در نظام ربوده شد و اطلاعات مهمي كه به كار دشمن بيايد در اختيار نداشت؛ زيرا در پارهاي از حوزهها به سبب حساسيت و نيز طمع دشمن، اطلاعات به سرعت تغيير پيدا ميكند از جمله حوزهاي كه عسكري در آن مسئوليت داشت. اطلاعات اميري هم در رديف آن چيزهايي نبود كه آمريكا در پي آن است. نقل قول نويسنده از عامل سابق سيا هم يك بحث انحرافي است براي متضرر نشان دادن نظام از انتخابات رياستجمهوري دهم كه در نهايت منجر به رسوايي و وارد آمدن ضربه سنگين به فتنهگراني شد كه آمريكا به آنها اميد زيادي بسته بود.
[ 1390/2/22 ] [ 14:51 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]
بصيرت :خالد اسلامبولي برادرزاده خالد اسلامبولي پس از 23 سال از ايران به مصر بازگشت.روزنامه الاهرام چاپ قاهره نوشت: برادرزاده خالد اسلامبولي ضارب رئيسجمهور پيشين مصر (انور سادات) پس از 23 سال ، از ايران به كشورش بازگشت. برادرزاده خالد اسلامبولي كه نام او نيز «خالد اسلامبولي» است به همراه اعضاي خانوادهاش از ايران و از طريق تركيه به مصر بازگشتند. همه اين افراد، اسناد هويتي صادر شده از سوي كنسولگري قاهره در تركيه را به همراه داشتند. پيش از اين و پس از سقوط حكومت حسني مبارك در مصر، نام برادرزاده خالد اسلامبولي از فهرست افراد تحت نظر، حذف شده بود. خالد اسلامبولي پس از كسب موافقت و اطمينان از سوي شوراي نظامي مصر، به كشورش بازگشت. قبل از اين، روزنامه الاهرام گزارش داده بود شماري از اعضاي گروههاي جهادي مصر به همراه خانوادههاي خود كه تعداد آنها به 100 نفر ميرسيد، پس از سقوط مبارك، توانستند از ايران به كشورشان، مصر بازگردند.
خالد اسلامبولي در رأس يك گروه وابسته به اخوانالمسلمين در روز ۶ اكتبر ۱۹۸۱ (۱۴ مهر ۱۳۶۰) انورسادات، رئيسجمهور وقت مصر را ترور كرد. انگيزه قتل سادات، اقدام او براي امضاي توافقنامه صلح با رژيم صهيونيستي و به رسميت شناختن اين رژيم بود. خالد اسلامبولي به اتهام قتل سادات، اعدام شد.
[ 1390/2/22 ] [ 14:48 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]
بصيرت:تاملي در متن پيشنويس توافقنامه راهبردي افغانستان و آمريكا نشان ميدهد كه اين توافق در صورت تاييد، خطراتي دائمي براي منافع و امنيت ملي افغانستان درپي خواهد داشت.
به گزارش خبرگزاري مهر، متن كامل پيش نويس توافقنامه استراتژيك ميان افغانستان با آمريكا كه قرار است در لويه جرگه اين كشور به بحث گذاشته شود بدين شرح است:
ماده اول: هدف: اين توافقنامه، اصول و نيازهاي اساسي را كه تبينكننده حضور درازمدت، فعاليتها و هماهنگيهاي نيروهاي آمريكايي در افغانستان است، مشخص ميكند.
ماده دوم: كليه مؤسسات و املاك موجود در خاك افغانستان (براساس فهرست تنظيمي از سوي آمريكا) طي دوره حضور نيروهاي آمريكايي بر اساس اين توافقنامه در اختيار آمريكا قرار ميگيرند و نيروهاي آمريكايي از زمان اجراي توافقنامه، حق استفاده از آنها را دارند.
ـ نيروهاي آمريكايي شامل وضعيت تمامي نيروها اعم از نظامي، غيرنظامي، تمامي اموال و داراييها و تجهيزات اين نيروها در خاك افغانستان ميشود. اعضاي نيروهاي آمريكايي شامل تمامي افراد وابسته به ارتش آمريكا، نظاميان آمريكايي مأمور در پيمان آتلانتيك و شاغلان بخشهاي بازسازي و خدمات انساني ميشود.
ـ اعضاي غيرنظامي نيز شامل غيرنظامياني است كه در وزارت دفاع آمريكا فعاليت ميكنند و يا بنا برضرورتهاي امنيتي در قالب نيروهاي پشتيباني فني، تخصصي، اطلاعاتي و مشورتي در افغانستان حضور دارند.
ـ تمام پيمانكاران طرف قرارداد با آمريكا و كادري كه با آن شركتها همكاري ميكنند، اعم از شهروندان آمريكايي يا اتباع ساير كشورها كه به هدف تأمين خدمات و امنيت نيروهاي آمريكايي در افغانستان حضور داشته باشند.
ـ كليه كساني كه در فراهم ساختن وسايل نقليهي ايمني به ويژه بر اساس در عرصه نظامي براي تردد در جادهها و انتقال افراد و تجهيزات نقش دارند.
ـ وسايط نقليه نظامي كه در عمليات نظامي با پلاكاردهاي ويژه بر اساس نظام معمول در آمريكا، كليه تجهيزات دفاعي و هجومي كه نيروهاي آمريكا و همكار در جنگهاي متعارف به آنها نياز داشته و از آنها استفاده ميكنند.
اين تجهيزات شامل سلاح، ادوات و تجهيزات نظامي بوده و به هيچوجه به آنها سلاحهاي غيرمتعارف اطلاق نميشود.
ـ انبارهاي مورد نياز براي حفظ تجهيزات نظامي و غيرنظامي مورد استفاده نيروهاي آمريكايي.
ماده سوم: تمامي نيروهاي نظامي آمريكا و عناصر غيرنظامي به هنگام انجام عمليات نظامي و پاكسازي بايد طبق قوانين آمريكا عمل كرده و به آن احترام بگذارند. ايالات متحده وعده ميدهد كه تدابير لازم را براي احترام به قوانين و عرف افغانستان بهكار بندد.
ماده چهارم: با هدف واكنش به هرگونه تهديدات داخلي و خارجي عليه افغانستان و نيروهاي آمريكايي و همپيمان حاضر در افغانستان و تحكيم همكاريها براي شكست تشكيلات مخالفان (طالبان و القاعده) شكست ساير گروههاي قانونشكن در اين كشور، دو طرف توافق كردند تا:
1- دولت افغانستان كمكهاي موقتي را از نيروهاي آمريكايي به منظور تقويت ارتش ملي و پليس ملي جهت حفظ امنيت و ثبات در اين كشور دريافت كند. از جمله اين كمكها، همكاري در عمليات نظامي عليه تشكيلات القاعده، گروههاي تروريستي و گروههاي ناقض قانون خواهد بود.
2- عمليات نظامي بر اساس اين توافقنامه در كميته مشترك بررسي، هماهنگ و اجرا ميشود. مديريت كميته مشترك و فرماندهي عمليات ويژه به عهده نيروهاي آمريكايي خواهد بود. در صورت ضرورت انجام عمليات يكجانبه از سوي نيروهاي آمريكايي، فرماندهي نيروهاي آمريكايي در كميته مشترك طرف افغان را از نتايج عمليات مطلع خواهد ساخت.
3- طرفين توافق دارند كه به منظور تحكيم توانمنديهاي امنيتي و مقابله با هرگونه تهديد احتمالي در آينده كه از داخل يا خارج متوجه افغانستان و آمريكا ميشود، آمادگي لازم را كسب كنند.
بدين منظور آمريكا ميتواند در مناطق شنيدند، شورابك، قندهار، بگرام و خوست افغانستان پايگاه دائمي ايجاد كند. ضمنا ايالات متحده در صورت نياز و طبق بررسي و اعلام نياز كميته مشترك نظامي در ساير نقاط افغانستان نيز اقدام به تأسيس پايگاه موقت، دائمي و يا عملياتي خواهد كرد.
قوانين و ضوابط حاكم بر پايگاههاي موقت تا زمان استفاده نيروهاي آمريكايي و مشترك، طبق قوانين ارتش آمريكا خواهد بود. در اين زمينه ضوابط و عرف افغانستان محترم ميباشد. اجراي عمليات بايد بر اساس قوانين دولت آمريكا و قوانين بينالمللي باشد. رعايت اصل حاكميت افغانستان و منافع ملي اين كشور به شيوهاي كه دولت افغانستان تعيين كرده، مد نظر طرفين خواهد بود.
ماده پنجم: داراييها تمامي ساختمانها و تاسيسات غير منقول موجود در اراضي كه از زمان اجراي توافقنامه در اختيار نيروهاي آمريكايي قرار دارند، تحت حاكميت دولت آمريكا است.
دولت آمريكا مسووليت ساخت، بهينهسازي، توسعه مؤسسات در اين اراضي را برعهده دارد. در صورت استفاده مشترك از اين اراضي طرفين بر اساس ميزان استفاده مسووليت بازسازي، ساخت و توسعه مؤسسات را برعهده خواهند داشت. تمامي تجهيزات، اموال و داراييهاي منقولي كه وارد افغانستان شده و يا در داخل قلمرو افغانستان پديد آمده است به نيروهاي آمريكايي و شركتهاي طرف قرارداد آمريكا تعلق دارند.
ماده ششم: عبور و مرور
1- خودروهاي نظامي و غيرنظامي مورد استفاده نيروهاي آمريكايي و شركتهاي همكار حق ورود يا خروج از افغانستان را دارند. اصول عبور و مرور در كميته مشترك تعيين ميشود.
2- هواپيماهاي نظامي و غيرنظامي آمريكا بر اساس قرارداد با وزارت دفاع آمريكا حق پرواز در خطوط هوايي افغانستان را دارند و ميتوانند براي سوختگيري در خاك افغانستان فرو بيايند. كميته مشترك تسهيلات مناسبي را براي حركت اين هواپيماها فراهم ميكند.
3- مسئوليت نظارت و كنترل حريم هوايي افغانستان از زمان اجراي توافقنامه تا زمان حضور نيروهاي آمريكايي و عمليات عليه تروريسم به نيروهاي آمريكايي واگذار ميشود. پروازهاي غيرنظامي افغانستان با توافق طرفين به صورت موقت يا دائم به صورت مشترك يا بنابر ضرورت به دولت افغانستان واگذار ميشود.
4- هيچگونه ماليات به خودروها و هواپيماهاي دولت آمريكا اعم از نظامي و غيرنظامي كه بر اساس قرارداد با وزارت دفاع در افغانستان فعاليت ميكنند، تعلق نميگيرد. ضمن آنكه آنها از بازرسي نيروهاي امنيتي از افغانستان مصون خواهند بود.
ماده هفتم: قراردادها نيروهاي آمريكايي بر اساس قوانين آمريكا اجازه عقد قرارداد براي خريد مواد و دريافت خدمات لازم در افغانستان را دارا بوده و آنها را از هر منبعي كه بخواهند تهيه ميكنند. نيروهاي آمريكايي بنابر ضرورت و درخواست دولت افغانستان، اطلاعات مربوط به اسامي شركتهاي واردكننده طرف قرارداد و مبالغ قراردادها را در اختيار مقامات افغان قرار خواهند داد.
ماده هشتم: خدمات و ارتباطات
1- نيروهاي آمريكايي مجاز به هر گونه اقدامي در جهت توليد و يا افزايش استفاده از آب، برق و ارتباطات در موسسات و اراضي تحت اختيار خود متناسب با نياز بوده و كميته مشترك را مطلع ميكنند.
2- نيروهاي آمريكايي مسئول فعالسازي شبكه مخابرات بر اساس قوانين آمريكا و اتحاديه بينالمللي مخابرات بوده و بنابر اين ميتوانند از تجهيزات و خدمات ويژه براي فعال سازي سيستمهاي مخابراتي استفاده كنند.
3- براساس اين توافقنامه نيروهاي آمريكايي از پرداخت هر گونه ماليات براي استفاده از اين سيستم ارتباطي معاف ميباشند.
4- ايجاد هر گونه طرح و زيرساختارتباطي توسط دولت افغانستان كه ميتواند مشكلات امنيتي به وجود آورده و يا مورد استفاده گروههاي تروريستي قرار گيرد بايد در كميته مشترك مورد بررسي و توافق طرفين قرار گيرد.
ماده نهم: مسئوليت حقوقي
1- مسووليت حقوقي و قضايي كليه نيروهاي آمريكايي اعم از نظامي و غيرنظامي و شركتهاي طرف قرارداد و همكاران آنها بر عهدهي دولت آمريكا است.
2- در صورت درخواست دولت افغانستان مبني بر واگذاري مسووليت حقوقي پروندههايي كه در آن نيروهاي نظامي و غيرنظامي آمريكا مرتكب جنايات عمدي يا غيرعمدي شده باشند، اين امر توسط طرف آمريكايي مورد بررسي قرار گرفته و پاسخ حقوقي به دولت افغانستان ارائه ميشود.
3- نيروهاي آمريكايي آغاز تحقيقات جنايي و نتايج بررسي محاكم قضايي در خصوص متهمان را به كميته مشترك گزارش خواهند داد.
4- در صورت بازداشت نيروهاي نظامي يا غيرنظامي آمريكا توسط مقامات افغانستان، اين نيروها فوراً به مقامات آمريكايي تحويل داده ميشوند.
5- در صورت وجود شاكي خصوصي در مورد مرتكبان جنايي نيروهاي آمريكايي و درخواست مقامات افغانستان، همكاري لازم از سوي طرفين در زمينهي انجام تحقيقات، جمعآوري ادله، اطلاعات و تضمينروند عادلانه محاكمات صورت ميپذيرد.
6- مادامي كه خطر تروريسم در افغانستان باقي است، فرقي بين مسلح بودن يا غيرمسلح بودن، داشتن يونيفرم نظامي يا غيرنظامي براي مرتكبان جنايي از نيروهاي آمريكايي وجود ندارد. اين بخش از توافقنامهي استراتژيك كه ناظر بر توافقات نظامي و امنيتي است، اساس توافق آينده دولت افغانستان و آمريكا ميباشد.
[ 1390/2/22 ] [ 14:45 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]
وزير اطلاعات از مقابله وزارتخانه متبوع خود با اقدام اخير وزارت امور خارجه رژيم صهيونيستي در راهاندازي صفحه فارسي "فيس بوك " خبر داد.
بصيرت: وزير اطلاعات از مقابله وزارتخانه متبوع خود با اقدام اخير وزارت امور خارجه رژيم صهيونيستي در راهاندازي صفحه فارسي "فيس بوك " خبر داد.
حجتالاسلام والمسلمين حيدر مصلحي وزير اطلاعات كه در حاشيه جلسه امروز (چهارشنبه) هيأت دولت با خبرنگاران گفتوگو ميكرد در پاسخ به سؤال فارس مبني بر اينكه: "توصيه شما به هموطنانمان با توجه به راهاندازي صفحه فارسي فيس بوك رژيم صهيونيستي براي جمعآوري اطلاعات فردي كاربران ايراني چيست؟ "، گفت: هموطنانمان بايد حالت ضدصهيونيستي خود را حفظ كرده اقدامات لازم براي مقابله با اين صفحه و نشان دادن روحيه انقلابي خود را انجام دهند.
وي همچنين در خصوص اقدامات وزارت اطلاعات در مورد مقابله با اين اقدام رژيم صهيونيستي اظهار داشت: وزارت اطلاعات نيز براي مقابله با اين حركت رژيم صهيونيستي در راهاندازي صفحه فارسي فيسبوك اقدامات لازم را انجام ميدهد.
چندي پيش وزارت خارجه رژيم صهيونيستي با هدف جمعآوري مشخصات شخصي كاربران ايراني و تاثيرگذاري بر افكار عمومي هموطنانمان اقدام به راهاندازي صفحه فارسي فيس بوك خود كرده است.
[ 1390/2/22 ] [ 14:41 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]
درست است كه در ابتدا اين سخن براي ارادتمندان و علاقهمندان به حضرت بقيهالله(عج) خوش باشد، ولي وقتي به آن فكر ميكنيم، ميتوانيم به آينده خطرناك اين سخن پي ببريم... ما وظيفه داريم در مرحله نخست، فردي كه شيفته اين شخص شده است را متوجه اشتباهاتش كنيم و در مرحله بعد خواص فريبخورده را نيز نجات دهيم / اگر اين تفكر در جامعه رواج يابد و كسي كه اين تفكر را رواج ميدهد، قدرت در اختيار داشته باشد و به احتمال 99درصد كمكهاي خارجي نيز ضميمه آن شود، چه شرايطي در جامعه به وجود ميآيد؟
براي چندمين بار طي دو هفته گذشته آيت الله مصباح يزدي عضو مجلس خبرگان رهبري نسبت به برخي فرقه هاي انحرافي و ظهور آنها در عرصه هاي سياسي هشدار داد .
به گزارش شفاف عضو خبرگان رهبري با هشدار نسبت به خطر رواج بابيت جديدي در كشور، گفت: مراقب باشيم ثمره خون شهداء و مقاومتها در برابر دشمنان به پيدايش سيد علي محمد باب جديدي منجر نشود!
سيد علي محمد باب يك طلبه كم سواد بود كه ابتدا مدعي ارتباط با امام زمان شد و سپس به تدريج ادعاي قائميت، نبوت و دست آخر الوهيت كرد و فرقه بابيت و بهاييت توسط او و پيروانش در زمان قاجار اختراع شد.
آيتالله مصباح يزدي، در ديدار اعضاي حزب مؤتلفه اسلامي با اشاره به رواج انحراف فكري جديدي در جامعه و مطرح شدن تعابيري چون «امام زمان(عج) خود جامعه را اداره ميكند»، تصريح كرد: درست است كه در ابتدا اين سخن براي ارادتمندان و علاقهمندان به حضرت بقيهالله(عج) خوش باشد، ولي وقتي به آن فكر ميكنيم، ميتوانيم به آينده خطرناك اين سخن پي ببريم.
به گزارش مركز خبر حوزه رييس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) ادامه داد: اين سخن به اين معني است كه اگر خود ولي عصر(عج) جامعه را اداره ميكنند، نيازي به واسطه و نائب نيست!
ايشان با ابراز نگراني از رواج چنين تفكري در جامعه، اظهار داشت: اگر اين تفكر در جامعه رواج يابد و كسي كه اين تفكر را رواج ميدهد، قدرت در اختيار داشته باشد و به احتمال 99درصد كمكهاي خارجي نيز ضميمه آن شود، چه شرايطي در جامعه به وجود ميآيد؟
آيت الله مصباح يزدي خاطرنشان كرد: اگر اين جريان ادامه يابد و يك روز ديديم كه سيد علي محمد باب ديگري به دست خودمان و با ثمره خون شهيدان و مقاومتهاي فراوان به وجود آمده است،تعجب نكنيم.
وي افزود: حال اگر كسي رياست، پول و سوابق داشته باشد و خدمات دولت نهم و دهم نيز در اختيار او قرار گيرد و چه بسا رييس جمهور هم بگويد؛ هر چه دارم از او بوده است! چه تأثيراتي ميتواند داشته باشد؟
آيتالله مصباح يزدي با اشاره به مخالفتهاي صورت گرفته با چنين تفكراتي پيش از انقلاب، اظهار داشت: امروز يك مقام رسمي كشور، بيايد و مطرح كند كه ديگر دوران تعريف از اسلام و شعار اسلامي گذشته است، پلوراليسمي ميباشد كه در گذشته سايه آن را نيز با تير ميزديم. ايشان با تأكيد بر اين كه در اين جريان، آهسته آهسته شعارهاي اسلامي كمرنگ ميشود، بيان داشت: در چنين شرايطي ارزشهاي اسلامي جاي خود را به ارزشهاي فردي و نام اسلام جاي خود را به ايران ميدهد؛ هرچند هم بگويند ايشان منظورشان فلان بوده و شفاف هستند.
رييس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) ارتباط و ديدار با برخي شخصيتهاي بينالمللي كه حتي مقامات بالاي كشور نيز تا كنون با آنان ملاقات را بابي ديگر معرفي كرد و گفت: قرائن حاكي از سفرهاي اين شخص به سراسر جهان از شرق تا غرب و ملاقات با بالاترين شخصيتها است كه در هيچ جا انعكاس نمييابد، تا آنجا كه رييس جمهور رسماً وزير خارجه را كنار ميگذارد و ميگويد؛ سياست خارجه من را بايد ايشان اداره كنند.
ايشان تأكيد كرد: البته با عنايت خداوند و هوشياري مقام معظم رهبري و بيداري مردم، اين واقع نميگردد، ولي دليل هم ندارد كه ما سكوت كنيم و به وظيفه خود عمل نكنيم.
آيتالله مصباح يزدي در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به خدمات دولت نهم و دهم و تأييدات رهبري از اين دولت، اظهار داشت: آنچه باعث روي كار آمدن اين دولت شد، شعارهايي بود كه در سي سال پس از انقلاب مطرح ميشد و مردم كه از فراموش شدن آنها آسيبهاي فراواني را متحمل شده بودند، به آنها دل بستند؛ البته كارهاي عظيمي هم صورت گرفت و مقام معظم رهبري نيز اين دولت را تأييد كردند.
ايشان با بيان اين كه اين مسائل دليل مطلق بودن نميشود، اظهار داشت: در كنار اين خدمات، آهسته آهسته سخناني مطرح شد كه قضاوتهاي فراواني در اين باره صورت گرفت، ولي بعدها مسائلي ظاهر شد كه قابل توجيه منطق، برهان و شرع نبود.
رييس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)با تأكيد بر اين كه برخي اقدامات اخير، حتي با اقتضاي سياسي نيز سازگار نبود، خاطرنشان كرد: اين كه به گونهاي رفتار شود كه رهبري، مراجع، علما و مردم متدين را از خود ناراضي نمود و كاري كرد كه صميميترين دوستان نيز با او به مخالفت بپردازند، توجيهي ندارد.
ايشان در پايان تصريح كرد: در اين ميان ما وظيفه داريم در مرحله نخست، فردي كه شيفته اين شخص شده است را متوجه اشتباهاتش كنيم و در مرحله بعد خواص فريبخورده را نيز نجات دهيم.
[ 1390/2/22 ] [ 14:41 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]
بصيرت:جمعي از فرهيختگان عربستاني با امضاي بيانيه اي خواستار آزادي فوري زندانيان سياسي در عربستان شدند.
به گزارش خبرگزاري ها، در اين بيانيه كه به امضاي بيش از 250 تن از نويسندگان، فعالان، اساتيد و روشنفكران عربستان رسيده، آمده است: زندانيان بازداشت شده تنها به دليل بيان آرا و ديدگاههاي خود از طريق شيوه هاي مسالمت آميز و تضمين شده محلي و بين المللي بازداشت شده اند.
در اين بيانيه از ادامه اقدامات تحريك آميز دستگاه امنيتي عربستان در بازداشت نويسندگان و وبلاگ نويسان و ايجاد پست هاي ايست و بازرسي در نقاط مختلف شهرها به شدت ابراز نگراني شده است.
در اين بيانيه آمده است: اخبار اخير، حاكي از بازداشت برخي نويسندگان سعودي كه هرگز از چارچوب هاي ملي آزادي بيان خارج نشده اند، بسيار عجيب و غافلگيركننده است.
گزارش فارس حاكي است ، در بيانيه مذكور به اسامي برخي نويسندگان بازداشتي از جمله «حسين اليوسف»، «نذير الماجه»، شيخ مخلف بن دهام الشمري، مفيد الفرح، زكي صمخان، زكريا آل صفوان و فاضل المناسف اشاره شده است كه بدون محاكمه در زندانهاي آل سعود به سر مي برند.
امضاكنندگان اين بيانيه كه بيشتر آنها از اهالي قطيف، احساء، الدمام و ساير مناطق شيعه نشين عربستان هستند، از نحوه رفتار مقامات با نويسندگان زنداني ابراز نگراني كرده اند.
امضاكنندگان بيانيه، همچنين خواستار آزادي فوري 180 نفر به دليل شركت در تظاهرات دو ماه اخير، استان القطيف شدند.
فرهيختگان عربستاني، در بيانيه خود، از خاندان آل سعود خواستند تا به مطالبات مردم در مورد اصلاحات سياسي در شبه جزيره عرب پاسخ شفاف و روشني ارائه كنند.
همچنين در موضوع زندانيان سياسي، نويسندگان بيانيه از مقامات عربستاني خواستند با اتخاذ تدابير عملي، اين موضوع را در راس موضوعات قابل حل و رسيدگي قرار دهند و تاكيد كردند: هزاران فعال سياسي در زندانهاي عربستان بدون محاكمه در بازداشت به سر مي برند و حل اين موضوع بايد با جديت و اهتمام بيشتري صورت گيرد.اين در حالي است كه كشور عربستان طي دو ماه گذشته شاهد اعتراضات مسالمت آميز مردمي براي آزادي زندانيان و اصلاحات سياسي بود، اما پليس و نيروهاي امنيتي با سركوب و بازداشت مردم، خواسته هاي آنها را ناديده گرفتند.
[ 1390/2/22 ] [ 14:40 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]