آخرين خبر

در کوتاه ترین زمان بروزترین باشید

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ آخرين خبر خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

شاید بزرگترین و مهمترین کلام رسول گرامی اسلام در مورد ایشان این کلام باشد که حسن و حسین هر دو امام هستند چه قیام کنند و چه دست از قیام بردارند و خانه نشین باشند. اینگونه حضرت رسول صلی الله علیه وآله آینده را دیده بود تا گروهی به عمل امام حسن(علیه السلام) اعتراض نکنند اما باز عده ای کلام رسول خدا را فراموش کردند و چه جسارتها که به غریب مدینه روا نداشتند و این کلمات توهین آمیز از دشمنان اهل بیت نبود بلکه از دوستان بود که این خیلی سخت تر است قال رسول الله صلی الله علیه وآله: الحسن و الحسین إمامان قاما أو قعدا.(1) این سؤال از همان زمان حضرت امام مجتبی(علیه السلام) مطرح بود، زمانی که ایشان با معاویه قرارداد صلح را امضا کردند. در آن هنگام عده بسیاری از شیعیان بلکه بزرگان شیعه به این عمل امام حسن علیه السلام اعتراض کردند و حتی به خدمت امام حسین(علیه السلام) رفته تا با ایشان بیعت کنند تا با معاویه به نبرد بپردازند. هر چند امام حسین علیه السلام این پیشنهاد را نپذیرفتند. اما این عمل برخی از شیعیان مخلص، نشان دهنده فضای غبارآلود آن زمان است که آنان را در مقابل امامشان قرار می دهد امامی که پیامبر عظیم الشأن چه سفارشهایی در باره اش کرده بود. و شاید بزرگترین و مهمترین کلام رسول گرامی اسلام در مورد ایشان این کلام باشد که حسن و حسین هر دو امام هستند چه قیام کنند و چه دست از قیام بردارند و خانه نشین باشند. اینگونه حضرت رسول صلی الله علیه وآله آینده را دیده بود تا گروهی به عمل امام حسن(علیه السلام) اعتراض نکنند اما باز عده ای کلام رسول خدا را فراموش کردند و چه جسارتها که به غریب مدینه روا نداشتند و این کلمات توهین آمیز از دشمنان اهل بیت نبود بلکه از دوستان بود که این خیلی سخت تر است. شاید این زبان حال حضرت باشد که: هر کس به طریقی دل ما می شکند بیگانه جدا دوست جدا می شکند بیگانه اگر می شکند باکی نیست من در عجبم دوست چرا می شکند در تاریخ آمده است بزرگانی همچون هجری بن عدی و سلیمان بن صرد خزاعی به صلح امام مجتبی صلوات الله علیه معترض بودند. «در آن وقتى که حجر بن عدى‏ کندى به امام حسن(علیه السلام) گفت: تو صورت مؤمنین را سیاه کردى آن حضرت در جوابش فرمود: آنچه را که تو دوست دارى همه کس دوست ندارد و نظریه هر کس مثل نظریه تو نیست. من این عملى را که انجام دادم به منظور بقاء شما انجام دادم. ابن عباس از عبدالرحمن بن عبید روایت می کند که گفت: هنگامى که امام حسن(علیه السلام) با معاویه صلح کرد شیعیان یک دیگر را ملاقات مى‏کردند و بر ترک قتال اظهار تأسف و حسرت مى‏نمودند. اگر از جهت منطقی زمان امام حسن(علیه السلام) را بررسی کنیم که آیا در آن موقعیت جنگ به مصلحت شیعیان بود یا صلح؟ امام حسن(علیه السلام) ابتدا قصد صلح نداشت اما وقتی بی وفایی یاران را دید مجبور شدند صلح کنند. ولی همین صلح نیز در واقع نوعی افشاگری علیه معاویه بود دو سال بعد از آن روزى که آن بزرگوار با معاویه صلح کرده بود شیعیان نزد آن حضرت رفتند و سلیمان بن صرد خزاعى به آن بزرگوار گفت: تعجب ما راجع به این بیعتى که تو با معاویه کردى برطرف نمى‏شود، و حال آنکه تعداد چهل هزار جنگجو از اهل کوفه در اختیار تو بودند که عموم آنان جایزه می گرفتند و بر در خانه‏هاى خود بودند و به همان تعداد از فرزندان و پیروان ایشان با آنان بودند، غیر از اینهایى که گفته شد شیعیانى هم در بصره و حجاز داشتى؟!… اکنون اگر مایل باشى، می توانى جنگ را از راه خدعه اعاده نمایى. به من اجازه ده که در کوفه بیایى، تا من عامل معاویه را از کوفه اخراج و خلع او را اظهار نمایم و تو و او مساوى خواهید بود، خدا خائنین را دوست ندارد. آنگاه مابقى شیعیان نیز مثل سلیمان سخنانى گفتند. امام حسن علیه السّلام در جواب آنان فرمود: شما شیعیان و دوستان ما مى‏باشید اگر من براى امر دنیا فعالیت می نمودم و براى سلطنت آن جد و جهد می کردم و دچار زحمت می شدم معاویه از من بدتر و فعال‏تر و از لحاظ دادستانى سخت‏تر و از نظر تصمیم گرفتن زرنگ‏تر نبود. ولى رأى من غیر از رأى شما می باشد منظور از این عملى که انجام دادم غیر از نجات خونها نبود، پس شما هم به قضا و قدر خدا راضى و در مقابل امر او تسلیم شوید. در خانه‏هاى خود باشید و سکوت اختیار نمائید... .» (2) به دو گونه می توان به سؤال فوق جواب داد یکی تعبدی که بر می گردد به همان سخن آقا رسول الله که امام حسن(علیه السلام)، امام است و چون امام است هر چه عمل کند جنگ باشد یا صلح همان درست است و بالاتر از آن کلام خداوند در قرآن که می فرماید:یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی‏ الْأَمْرِ مِنْکُم‏؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید! اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولی الأمر [اوصیاى پیامبر] را.(3) که دستور به فرمانبرداری از صاحبان امر که همان امامان هستند را داده است. بنابراین هر دستور و تصمیمی که امام معصوم بگیرد بر همگان واجب شرعی است تن دهند و چون و چرا نکنند. و دیگر این که یکی از ادله فقهی شیعیان عمل معصوم است. علما می گویند عمل معصوم حجت است برای مؤمنین. دیگر اینکه آنان بخاطر ایمان کاملی که دارند هر عملی که انجام می دهند بهترین عمل است و تنها برای رضای خداست. نه اینکه العیاذبالله از روی هوا و هوس و خودخواهی باشد بلکه رضای خدا و مصلحت عموم را در نظر می گیرند هر چند به ضرر شخصیشان تمام شود. همان گونه که در مورد امام مظلوم امام حسن مجتبی(علیه السلام) شاهدیم. امام حسین علیه السلام که قیام کردند هدف از قیامشان را الهی خواندند و برای اینکه عده ای که گول تبلیغات دشمنان اهل بیت را خورده بودند متوجه باشند فرمودند انی لم اخرج بطرا و لا مفسدا و لا ظالما(4)؛ من برای هوا و هوس و خودخواهی قیام نکردم. پس همان طور که قیام امام حسین(علیه السلام) برای خدا بود صلح امام حسن (علیه السلام) نیز برای خدا بود. و دیگر اگر از جهت منطقی زمان امام حسن(علیه السلام) را بررسی کنیم که آیا در آن موقعیت جنگ به مصلحت شیعیان بود یا صلح؟ امام حسن(علیه السلام) ابتدا قصد صلح نداشت اما وقتی بی وفایی یاران را دید مجبور شدند صلح کنند. ولی همین صلح نیز در واقع نوعی افشاگری علیه معاویه بود. برای روشن شدن این مطلب به کلامی از استاد شهید مطهری اشاره می شود: «صلح امام حسن(علیه السلام) زمینه را برای قیام امام حسین(علیه السلام) فراهم کرد. لازم بود که امام حسن(علیه السلام) یک مدتی کناره گیری کند تا ماهیت اموی ها که بر مردم مخفی و مستور بود آشکار شود تا قیامی که بناست بعد انجام گیرد از نظر تاریخ قیام موجهی باشد.»(5) بنابراین صلح امام حسن(علیه السلام) هویت واقعی معاویه و دار و دسته اش را کاملا برملا کرد. زیرا وی به هیچ یک از مواد قرارداد پاییبند نماند و همه را زیر پا گذاشت. و اینگونه امام مجتبی(علیه السلام) معاویه سیاست باز را رسوا کرد. پس عمل حضرت کاملا منطقی بود و بهترین روش برای مبارزه با ظالمان زمان.

[ 1389/11/13 ] [ 14:42 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ،
X