آخرين خبر

حضرت آيت ا... خامنه‌اي در قبال موضوع فلسطين و اسراييل چه ديدگاهي دارند؟ ايشان چگونه به اسراييل به عنوان تهديد امنيتي و اقتصادي مي‌نگرند؟ راه‌حل مطروحه ايشان براي بحران خاورميانه چيست؟



امروزه هر مسلمان آگاه و با بصيرت در قبال موضوع فلسطين و اشغال آن از سوي صهيونيست‌ها موضعي روشن مي‌گيرد. طبيعتاً افرادي كه در رأس امور كشورهاي اسلامي هستند بايد حساسيتي دوچندان داشته باشند. اين امر در ايران پس از انقلاب و بويژه در پي اتخاذ مواضعي صريح و روشن از سوي امام خميني(ره)، مسئولين نظام در اين راستا از هرگونه تلاشي فروگذار ننمودند. چرا كه در حقيقت مهمترين مسأله در سياست خارجي ما و در جهان اسلام، موضوع فلسطين است. مقام معظم رهبري، حضرت آيت‌ا... خامنه‌اي طي سه دهه گذشته و بويژه از سال 1368 كه رهبري اين انقلاب را عهده‌دار شدند به كرات موضع‌گيري نمودند. ايشان در باب اهميت مسأله فلسطين معتقدند:

مهمترين مساله امروز، مساله فلسطين است كه در نيم قرن اخير همواره مهمترين مساله جهان اسلام و شايد مهمترين مساله بشريت بوده است. اينجا سخن از محنت و آوارگي و مظلوميت يك ملت است؛ سخن از غصب يك كشور است؛ سخن از ايجاد غده سرطاني در قلب كشورهاي اسلامي و در نقطة التقاي شرق و غرب جهان اسلام به يكديگر است؛ اينجا سخن از ظلم مستمري است كه اكنون دو نسل پي‌در پي از ملت مسلمان فلسطين را فرا گرفته است. امروزه كه قيام خونين اسلامي متكي به توده‌هاي مردم در سرزمين فلسطين، خطر واقعي و جدي را به اشغالگران بي‌وجدان و بيگانه از انسانيت و بي‌محابا از جنايت گوشزد مي‌كند، شيوه‌هاي دشمن از هميشه پيچيده‌تر و هشداردهنده‌تر است و مسلمين در سراسر جهان بايد مسأله را از هميشه جديتر بگيرند و براي آن فكري و كاري بكنند... و اين است خبر تازه امروز.(1)

تبارشناسي موضوع

يكي از مسايلي كه در رابطه با موضوع فلسطين بسيار اهميت دارد نحوه شكل‌گيري اسراييل و اخراج فلسطيني‌ها از سرزمين آباء و اجدادي آنان است. امروزه اين امر به صورت يك شبهه جدي مطرح است كه فلسطيني‌ها اراضي خود را به يهوديان فروختند پس چرا حالا براي بازپس‌گيري اين زمينها مي‌جنگند؟ حضرت آيت‌ا... خامنه‌اي در پاسخ به اين سؤال اشاره مي‌كند: 

اينها [انگليسي‌ها] ابتدا كه وارد فلسطين شدند، نگفتند «ما مهاجر به فلسطين مي‏آوريم.» مردم فلسطين تعجّب مي‏كردند كه اينها چه‏كساني هستند كه مي‏آيند؟! به دروغ گفتند «متخصّص مي‏آوريم!» مطالبي كه مي‏گويم، مستند است؛ در اسناد وزارت خارجه انگليس بوده كه افشا شده است. بعضي از وزارتخانه‏هاي امور خارجه دنيا، اسناد قديمي و كهنه را منتشر مي‏كنند و در اختيار همه قرار مي‏گيرد. اسنادي كه عرض مي‏كنم، امروز بعد از شصت، هفتاد سال در اختيار ما قرار گرفته است. در اين اسناد، افسر انگليسي‏اي كه در فلسطين مسؤول كاري بوده، در گزارش خود مي‏نويسد: ما به مردم فلسطين گفتيم كساني كه وارد فلسطين مي‏شوند، متخصّص و مهندسند؛ دكترند و فلان و بهمانند كه مي‏آيند كشور شما را آباد كنند! وقتي هم سرزمين شما را آباد كردند، مي‏روند. 

همين افسر انگليسي در نامه‏اي نوشته است: ولي ما به اين مردم، دروغ مي‏گوييم! يهوديان فاقد تخصّص و بي‌هنر را از اطراف دنيا جمع كردند به فلسطين بردند و امكانات و زمين و همه چيز در اختيارشان گذاشتند؛ چون مي‏خواستند صاحبان اصلي فلسطين را از آن كشور بيرون كنند! از اول، با ترفند وارد شدند و همين كه جاي پايشان محكم شد، دست به حمله زدند.(2)

يكي از مسايلي كه در رابطه با موضوع فلسطين بسيار اهميت دارد نحوه شكل‌گيري اسراييل و اخراج فلسطيني‌ها از سرزمين آباء و اجدادي آنان است.

ملت كنونيِ صهيونيستِ اشغالگر، يك ملت ساختگي است. هيچ عنصري از عناصر اصلي يك ملت در اشغالگران نيست، از جاهاي مختلف عالم، با ديدگاههاي مختلف، با مناشئ اجتماعي مختلف و با عقايد گوناگون آمده‌اند؛ صرفاً از جهت اين كه به نژاد بني‌اسرائيل اتّصال و ارتباط دارند! قرنها از هم جدا بوده‌اند، ولي آنها را به عنوان يك ملت تلقّي كرده‌اند. يك ملت تصنّعي و دروغين؛ براي اين كه بتوانند در اين نقطه حساس از جهان- يعني قلب خاورميانه و قلب جهان اسلام- پايگاهي براي استكبار باشند. روز اول، انگليسيها آنها را به وجود آوردند؛ امروز هم رژيم آمريكا حداكثر استفاده را از آن مي‌برد و اهداف استكباري خود را تأمين مي‌كند.(3)

تهديدهاي امنيتي اسراييل

با نگاهي گذرا به 60 سال عمر رژيم اشغالگر فلسطين و جنگهاي واقع شده طي اين سالها كه نتيجه‌اش آوارگي بسياري و تخريب‌هاي متعدد بوده است به روشني تهديد بودن اين غدة سرطاني بر همگان آشكار مي‌شود. آخرين نمونه در اين رابطه، حمله اسراييلي‌ها به مردم بي‌دفاع غزه طي 22 روز از 27 دسامبر 2008 تا 17 ژانويه 2009 با استفاده از سلاحهاي شيميايي و جنگنده‌هاي آمريكايي بوده است. 

مقام معظم رهبري در رابطه با خطر امنيتي اسراييل اين گونه توضيح مي‌دهند:

از جهت امنيتي مساله اسراييل يك خطر امنيتي نه فقط براي مردم خودش بلكه براي كل منطقه است براي اين كه اينها الان زرادخانه اتمي دارند و باز هم توليد مي‌كنند! سازمان‌ملل هم چند بار هشدار داده، اما اعتنا نكرده‌اند؛ البته عمده‌اش هم به خاطر پشتيباني آمريكاست؛ يعني گناهِ كارهاي صهيونيستها و دولت غاصب، به ميزان زيادي به گردن رژيم آمريكاست. شما اين را بدانيد؛ در طول اين پنجاه سالي كه اينها سركارند، در شوراي امنيت سازمان‌ملل، بيست و نه قطعنامه عليه اسراييل صادر شده، كه آمريكا هر بيست و نه مورد را «وتو» كرده است! الان هم حدود ده سالي است –از بعد از فروپاشي شوروي سابق تاكنون- كه ديگر اصلاً اجازه نمي‌دهد كه در شوراي امنيت، قطعنامه‌اي عليه اسراييل مطرح شود! پس، گناه اين جرائم به گردن آمريكاست. آمريكا كه اين قدر چهره صلح‌طلبانه به خودش مي‌گيرد و گاهي هم لبخندهاي زهرآگيني را به همه ملتها- از جمله به ملت شريف و مظلوم ما- نشان مي‌دهد، در قضيه فلسطين، مجرم درجه يك است؛ يكي از گناهانش اين است. امروز دست آمريكا تا مرفق در خون فلسطينيها فرو رفته است. اينها كشورهاي منطقه را تهديد مي‌كنند. البته دولتهاي سوريه و لبنان و ديگر كشورهايي كه در آنجا هستند، گرفتاريها و تنگناهايي دارند. بحث دولتها از بحث ملتها جداست. ملتها همه جا دلشان پُر است و دولتها همه حالا زير بار بعضي از فشارها ناچار مي‌شوند گاهي حرفهايي بزنند، مذاكراتي بكنند و مواضعي بگيرند.(4)

دنياي اسلام، اين خطر را بايد احساس بكند. صهيونيست‌ها و رژيم‌هايي كه در دست آنها و زير بالشان هستند و همچنين بسياري از پادشاهان و رؤسايي كه منافع خودشان را در اتصال به آمريكا و استكبار جهاني و حاكميت غرب تشخيص داده‌اند، دشمنان بالفعل و نقدِ دنياي اسلام هستند و خطر بزرگي براي ملتهاي مسلمان و دنياي اسلام محسوب مي‌شوند

تهديدهاي اقتصادي اسراييل

به زعم بسياري، اسراييل با حمايت صنعتي آمريكا و اروپا به يك كشور پيشرفته در منطقه تبديل شده و اين امر مي‌تواند در خدمت دولتها و كشورهاي خاورميانه قرار گيرد. درحاليكه اين امر چيزي جز اشتباه نمي‌باشد. چرا كه اين رژيم رشد و توسعه خود را در گرو عقب‌ماندگي كشورهاي مسلمان مي‌بيند. افزايش خودآگاهي و توسعه اقتصادي- سياسي مسلمانان، اسراييل را به لبه پرتگاه مي‌كشاند. آيت ا... خامنه‌اي در اين رابطه معتقد است:

«از لحاظ اقتصادي اسراييل براي منطقه خطر است. چندي است كه صهيونيستهاي حاكم بر فلسطين، تزي را به نام «تز خاورميانه جديد» مطرح كرده‌اند. خاورميانه جديد، يعني چه؟ يعني خاورميانه بر محور كشور اسراييل شكل بگيرد و اسراييل بتدريج بر كشورهاي عربي و كشورهاي منطقه و مناطق نفتي در خليج فارس سيطره اقتصادي داشته باشد! اين هدف اسراييلي‌هاست. بعضي از دولتها غافلند. وقتي به آنها اعتراض مي‌شود، مي‌گويند ما كه رابطه برقرار نكرديم؛ ما به تجارشان اجازه داديم بيايند! اتفاقاً آنها همين را مي‌خواهند. آنها مي‌خواهند اسراييل با حمايت آمريكا و با پشتيباني از زرادخانه خطرناك خودشان، از غفلت و ضعف بعضي از دولتها استفاده كند و به آنجا وارد شود و مراكز اقتصادي و منابع مالي را در دست گيرد. اين خطر خيلي بزرگي براي منطقه است. بزرگتر از همه خطرها اين است. خدا آن روز را نياورد و نخواهد آورد و ملتهاي مسلمان اجازه نخواهند داد كه چنين اتفاقي بيفتد؛ اما نقشه آنها اين است كه با تكيه بر اقتصاد بتوانند همه مراكز قدرت را در اين كشورها در دست گيرند. بنابراين، از لحاظ اسلامي، از لحاظ انساني، از لحاظ اقتصادي، از لحاظ امنيتي، از لحاظ سياسي، امروز وجود اسراييل، يك خطر بزرگ براي ملتها و كشورهاي منطقه است.(5)

دنياي اسلام، اين خطر را بايد احساس بكند. صهيونيست‌ها و رژيم‌هايي كه در دست آنها و زير بالشان هستند و همچنين بسياري از پادشاهان و رؤسايي كه منافع خودشان را در اتصال به آمريكا و استكبار جهاني و حاكميت غرب تشخيص داده‌اند، دشمنان بالفعل و نقدِ دنياي اسلام هستند و خطر بزرگي براي ملتهاي مسلمان و دنياي اسلام محسوب مي‌شوند.(6)

راه حل چيست؟

آيا بايد اسراييل را به عنوان يك واقعيت پذيرفت و سعي در كنار آمدن با آن داشته باشيم؟ يا اينكه تجهيزات و قواي خود را براي حذف اين جرثومه فساد بسيج كنيم؟ آيا اسراييل نابود شدني است؟ مقام معظم رهبري در اين رابطه مي‌گويد:

براي مساله خاورميانه يك راه بيشتر وجود ندارد و آن انحلال و زوال دولت صهيونيستي است. بايد آواره‌هاي فلسطيني به كشورشان برگردند. اين هشت ميليون نفر، صاحبان اصلي فلسطين‌اند. البته اكثريت قاطع مردم فلسطين مسلمانند و در ميانشان تعداد كمي هم از فلسطيني‌هاي يهودي و مسيحي هستند. صاحبان فلسطين و ملت فلسطين، دولت تشكيل دهند؛ آن دولت تصميم بگيرد كه آيا مهاجراني كه از ساير كشورها به داخل فلسطين آمده‌اند و در حال حاضر در آن جا هستند، نگهدارد- با چه شرايطي نگهدارد- يا برگرداند. عكس قضيه اين است كه بايد يك دولت فلسطيني در همه سرزمين فلسطين تشكيل شود. بازيهايي از قبيل دولت خودمختار و از اين حرفها هم امروز نمي‌تواند هيچ‌كس را فريب دهد؛ مگر آدمهاي خيلي ساده‌لوح را! اينها كار نيست؛ كار اصلي و واقعي كه بايد انجام گيرد، اين است. امروز نسلهاي جوان فلسطيني بيدار شده‌اند. و مي‌فهمند كه مبارزاتشان اثر دارد. در داخل فلسطين، در بيرون فلسطين، در لبنان، در اردن، در سوريه و در مناطق ديگر مشغول مبارزه‌اند و مي‌دانند كه مبارزاتشان داراي اثر است و ملتها دلشان با آنهاست؛ بخصوص موضع شرافتمندانه و پرشكوه ملت و دولت ايران و نظام جمهوري اسلامي، اينها را دلگرم مي‌كند. اينها مبارزه را ادامه خواهند داد و به فضل پروردگار به نتايج اصلي و مطلوب خودشان هم خواهند رسيد.(7)

نتيجه گيري

با مقايسه افكار و آراء مقام معظم رهبري با انديشه‌هاي امام راحل، اين نتيجه بدست مي‌آيد كه هر دوي آنها، اسراييل را دنباله استعمار و استكبار جهاني دانسته و راه علاج را اساسي و ريشه‌اي مشاهده مي‌كنند. به انضمام اينكه آنان هرگونه مذاكره با رژيم‌صهيونيستي را حرام و بي‌فايده دانسته و بر بسيج امكانات مسلمانان تأكيد مي‌ورزند. به نظر مي‌رسد تجربه 60 سال گذشته منطقه خاورميانه و بويژه مذاكرات مفصل و بدون نتيجه 20 سال گذشته در خاورميانه تحت عنوان فرايند مذاكرات صلح نيز اين امر را تأييد مي‌كند.