آخرين خبر

در کوتاه ترین زمان بروزترین باشید

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ آخرين خبر خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

عشق اصيل و حقيقي و به قول قرآن «مودت» و «رحمت» لازمه آغاز و استمرار زندگي خانوادگي و مايه نشاط جسمي و عاطفي و روحي است. اگر زن و مرد، پروانه هاي شمع عشق باشند، زيباترين زندگي را به تصوير مي كشند اما برخي عشق در زندگي را با دوستي ها خياباني ... اشتباه گرفته اند، عشق مافوق نيازهاي جسمي و مادي است زيرا نياز مادي و شهواني، چيزي جز يك نياز موقت بدني نيست كه به مجرد تخيله انرژي فشرده جنسي به پايان مي رسد. اما شور عشق هميشه باقي است. به اعتراف دانشمندان اروپايي در جوامع آزاد كه جاذبه هاي ظاهري و شوق جنسي حاكم است، عشق اولين قرباني است. دراين صورت، عشق هاي برخاسته از نهاد و درون به افسانه تبديل شده جز مدعيان دروغين كسي يافت نمي شود زيرا پسري كه هر روز با دختري مي گردد و هر دم كه نگاه مي كند عده اي را در حال جلوه گري مي بيند ديگر تنوع طلبي در او حاكم شده و از عشق به دور است. جواني كه دنبال چشم چراني است و در كوي و خيابان و بيابان ... دل به عشق بازي اين و آن سپرده است، آيا چيزي جز شهوت و هوس مي داند؟ استاد مطهري مي گويد: «در مورد غريز جنسي و برخي غرايز ديگر، برداشتن قيود در عشق به مفهوم واقعي را مي ميراند و طبيعت را هرزه و بي بند و بار مي كند، در اين مورد هر چه عرضه بيش تر گردد هوس و ميل به تنوع افزايش مي يابد». «موريس مترلينگ» مي گويد: «عشق در تمامي موجودات وجود دارد، ولي درك آن تابع شرايطي است كه تا آن شرايط جور نشود امكان آن وجود ندارد ... بعضي آن را منحرف مي كنند و ندانسته به صورت تمتع از لذت، مصرف مي نمايند و هيچ از حقيقت آن برخودار نمي شوند». آري! هر كه خود را رايگان و ارزان به اين و آن بفروشد، معلوم مي شود از بازار قيمت انسان بي خبر است. هر كسي هم كه زود عاشق شود و مرتب معشوق عوض كند، معلوم است كه عشق را به بازي گرفته يا خودش بازيچه هوس شده است. بازي گري و بازيچه بودن، هر دو مايه شرمساري است. بايد درباره مرز ميان عشق و هوس بيش تر انديشيد. «كارن هرناي» مي گويد: «فرق بين عشق و نياز به جلب محبت آن است كه درعشق احساس دوستي و محبت بر همه چيز مقدم است. در حالي كه در نياز عصبي به جلب محبت، همواره نياز به رفع تشويش دروني مقدماست. بسياري از اين نوع روابط بين انسان ها گرچه اساسش سودجويانه است. مع ذالك ماسك عشق و دل بستگي به چهره مي زنند ... به همين جهت يكي از مشخصات عشق حقيقي، پايدار بودن احساس محبت مي باشد». بنابراين عشق جنسي و دوستي هاي خياباني كه با تشرح غدد جنسي آغاز و با ارضاي زودگذر جسماني پايان مي يابد، نابودكننده عشق حقيقي و واقعي است. و عشق اصلي را به افسانه تبديل مي كند. جواني كه با نامه و يا sms هاي «فدايت شوم» و «برايت مي ميرم» و «اگر تو نباشي من هيچم» و «دوستت دارم» خود را مي بازد و همچون پر كاهي به اين سو و آن در حركت است، هميشه در حال هيجانات روحي و التهاب جنسي به سر مي برد خصوصا براي جواناني كه زمينه ارضاء غرائز جنسي فراهم نيست، اين گونه افراد به شدت دچار كم خوابي، بي اشتهايي و عصبانيت هستند و به دنبال آن به شدت دچار بيماري هاي جسماني مي شوند. روانشناسان بر اين عقيده اند كه امراضي از قبيل زخم معده، كمبود ويتامين ها، رماتيسم، و بيماري هاي رواني و اعصاب و ... از هيجان و التهاب سرچشمه مي گيرد، «ويل كارنگي» به نقل از دكتري مي گويد: «آنچه مي خوريد، باعث زخم معده نمي شود، بلكه آن چه كه شما را مي خورد (هيجان) موجب پيدايش اين زخم مي شود». عشق در تمامي موجودات وجود دارد، ولي درك آن تابع شرايطي است كه تا آن شرايط جور نشود امكان آن وجود ندارد ... بعضي آن را منحرف مي كنند و ندانسته به صورت تمتع از لذت، مصرف مي نمايند و هيچ از حقيقت آن برخودار نمي شوند استاد مطهري مي گويد: «(اين نوع روابط) هيجان ها و التهاب هاي جنسي را فزوني مي بخشد ... با توجه به اين كه روح بشر فوق العاده تحريك پذير است. اشتباه است كه گمان كنيم تحريك پذيي روح بشر محدود به حد خاصي است و از آن پس آرام مي گيرد. هيچ فردي از تصاحب زيبارويان و هيچ زني از متوجه كردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هيچ دلي از هوس (و رفاقت هاي هوس آلود» سير نمي شود. تقاضاي نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدني است و هميشه مقرون به نوعي احساس محروميت و دست نيافتن به آرزوها و به نوبه خود منجر به اختلالات روحي و بيماري هاي رواني مي گردد كه امروزه در دنياي غرب بسيار به چشم مي خورد.» هرگونه ارتباط و دوستي دختر و پسر تا زمانيكه نامحرم هستند از ديدگاه شرع ممنوع است. از مراجع عظام پرسيده شده است كه «نامه نگاري با نامحرم و طرح مسائل عشقي يا شهواني در نامه و ... چه حكمي دارد؟ فرموده اند: جايز نيست و از هر كاري كه موجب مفسده است اجتناب شود. اين گونه روابط خلاف تقوا و ايمان و معنويت را نابود مي كند. علي(ع) فرمود: «لا يجتمع الشهوة و الحكمة؛ شهوت و حكمت و در جاي ديگر تصريح كرد كه «قرين الشهوة مريض النفس معلول العقل؛ كسي كه با شهوت همراه شود جان و عقلش بيمار مي شود». استاد مطهري مي نويسد: «جواني كه از ديدن رويي زيبا و مويي مجعد به خود مي لرزد و از لمس دستي ظريف به خود مي پيچد، بايد بداند جز جريان مادي جواني در كار نيست. اين گونه عشق ها به سرعت مي آيد و به سرعت مي رود، قابل اعتماد و توصيه نيست، خطرناك و فضيلت كُش است تنها با كمك عفاف و تقوا و تسليم نشدن در برابر آن است كه آدمي سود مي برد ... ».

[ 1390/1/17 ] [ 18:18 ] [ zeyafat10 ]

[ (0) نظر]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ،
X