بصيرت: اين جلسه، حاشيه هايي نيز به همراه داشت، از جمله:
- در ابتداي مراسم، حضار با پخش سرود رسمي جمهوري اسلامي ايران به پا خاستند كه در اين هنگام، مشايي با بستن چشم هاي خود و قرار دادن دو دست خود بر روي سينه، به اين سرود اداي احترام كرد كه اين اقدام وي توجه حضار را برانگيخت.
- اين مراسم با تلاوت سوره "قدر" توسط "احمديان" كارشناس فرهنگي سفارت آغاز شد.
- "مصطفي مصلحي زاده" سفير ايران در "امان" پس از يك سخنراني كوتاه و عرض خير مقدم به ميهمانان، از "اسفنديار رحيم مشايي" براي ايراد سخنراني دعوت به عمل آورد.
- "مشايي" در سخنراني خود كه يك ربع به طول انجاميد در مجموع پنج دقيقه به خواندن اشعاري از حافظ و سعدي پرداخت.
- پس از سخنراني "مشايي"، حاضران با قرائت بخشي از زيارت عاشورا شامل سلام بر حضرت سيدالشهداء(ع)، به اين امام همام اداي احترام كردند.
- نماينده ويژه رئيس جمهور در شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور پس از انجام سخنراني خود، با ايرانيان مقيم اردن خوش و بش كرد و با آنان عكس يادگاري گرفت.
- حدود 30 تا 40 ايراني مقيم اردن در اين مراسم حضور داشتند.
- يكي از نكات جالب اين مراسم، آشنايي ايرانيان مقيم اردن با يكديگر بود كه فضاي گرمي را به مراسم بخشيد.
- ساختمان جديد سفارت ايران در "عَمان" همزمان با حضور مشايي، در اين كشور افتتاح شد.
- در بخشي از تالار، آثاري از صنايع دستي ايران به نمايش گذاشته شده بود كه توجه ميهمانان را به خود جلب مي كرد.
- در قسمت ديگري از تالار نيز ميز پذيرايي قرار داده شده بود و پس از اتمام مراسم از ميهمانان پذيرايي به عمل آمد.
- بارش شديد باران كه از نخستين ساعات بامداد شنبه در شهر "عَمان" آغاز شده بود، باعث شد تا ميهمانان در مسافت ميان در ورودي سفارت تا ساختمان خانه ايران خيس شوند.
- مشايي پس از پايان سخنراني خود و حضور در جمع ايرانيان مقيم اردن، بلافاصله تالار را جهت حضور در ضيافت شام رئيس دفتر پادشاهي اردن ترك كرد.
[ 1390/3/7 ] [ 12:54 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]
بصيرت: اسفنديار رحيم مشايي، رئيس دفتر رئيسجمهوري در گفتوگو با يك نشريه آلماني در پاسخ به اين سوال كه آيا در پايان رياستجمهوري احمدينژاد به رياستجمهوري فكر ميكنيد يا نه، گفت كه «چنين چيزي گفته ميشود. اما ملت ايران ملت بسيار بزرگي است و من نميتوانم به خودم اجازه دهم رئيسجمهور چنين ملتي بشوم. به گزارش مشرق، اسفنديار رحيممشايي در بخش ديگري از اين گفتو گو با رد و «غيرواقعي» دانستن اسناد ويكيليكس گفته است كه اين اسناد را آمريكا به اين دليل منتشر كرده كه سياستهاي «ضد ايراني» را افزايش دهد.
رحيممشايي در پاسخ به اين سوال كه «آيا دولت ايران بر اين باور است كه آمريكاييها ۲۵۰هزار سند جعل كردهاند تا به ايران آسيب بزنند؟»، گفته است: «آمريكاييها سندهاي جعلي را كه هدف خاصي از آنها دارند لابهلاي سندهاي واقعي ميآورند.»
رئيس دفتر رئيسجمهوري در ادامه سند مربوط به بيماري مقام معظم رهبري كه در ويكيليكس منتشر شده بود را تكذيب كرده و افزوده است: «ايشان در سلامت كامل است، قرار ميگذارد و ديداركنندگان را ميپذيرد و به سفر ميرود.»
اسفنديار رحيم مشايي در پايان اين گفتوگو آزادي فوري خبرنگاران بازداشتي آلماني در ايران را منتفي دانسته اما گفته است كه دولت ايران در حال بررسي ديدار آنها با خانوادههايشان در سفارت آلمان در روزهاي كريسمس است.
[ 1390/3/7 ] [ 12:53 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]
صيرت:كيهان در يادداشتي آورده است: *رئيس جمهور با انتقاد از انتشار برخي اخبار درباره واگذاري رانت در ارائه مجوز ساخت هتل گفت: به فردي براي ساخت هتل مجوز داده اند كه اين موضوع سند جرم شده در حالي كه در همه جاي دنيا براي ساخت هتل و تاسيسات زيربنايي تسهيلات داده و حمايت مي كنند تا گردشگري گسترش يابد اما عده اي عقب افتاده اين را جرم تلقي مي كنند كه اگر جرم است ما به آن افتخار مي كنيم.
*رئيس جمهور هر چند كه اشاره صريحي به ماجراي واگذاري مجوز ساخت هتل نكرد اما به نظر مي رسد با توجه به انتقادهاي چند هفته اخير از بقايي و مشايي، منظور ايشان همان پروژه 450 ميليارد توماني مجتمع تالارهاي كيش باشد. دفاع رئيس جمهور از بقايي در حالي است كه بقايي و اسفنديار رحيم مشايي به عنوان مسئولان امر حاضر نشده اند به اعتراض هاي مستند پاسخ دهند. صورت مسئله ماجرا اين است كه با پيگيري ها و اعمال نظرهاي آقايان مشايي و بقايي، پروژه 450 ميليارد توماني ياد شده به شركتي به نام فياك واگذار شده كه مديران آن شركت را دو سه روز قبل تر و با سرمايه يك ميليون توماني به ثبت رسانده و دو روز بعد هم چك 5 ميليارد توماني را دريافت كرده اند. اين واگذاري هم با رفتاري خلاف قانون و دور زدن قانون و بدون برگزاري مناقصه صورت گرفته است. بنابراين هم عملي غيرقانوني صورت گرفته و هم امتيازي بلامرجح و غيرقانوني به شركتي دو روزه! واگذار شده است. نام اين كار واگذاري رانت و جرم نيست، پس چيست؟ آيا نمي شود هتل و تاسيسات زيربنايي ساخت و در عين حال مرتكب قانون شكني و رانت دهي و اجحاف و حيف وميل بيت المال كه نقطه مقابل آرمان ها و زحمات طاقت فرساي دوران رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد بوده، نشد؟! آيا نام واگذاري پروژه اي هنگفت و اجحاف آلود از اين دست به يك فرد مقيم آمريكا- كه ظاهراً بعد از انتقادهاي اخير از كشور نيز خارج شده- حمايت از گسترش گردشگري است؟ و اساساً به جاي پاسخگويي مسئولان امر، چرا بايد حيثيت مردمي و انقلابي رئيس جمهور محترم در اين ميان خرج شود.
*اسناد منتشره در زمينه دور زدن قانون و واگذاري پروژه مورد بحث يا واقعيت دارد كه در آن صورت آقايان مشايي و بقايي و نه شخص و جايگاه ديگر بايد پاسخگو باشند. و يا اينكه واقعيت ندارد كه خرج آن يك تكذيب سر راست و صريح و صادقانه است. گير ماجرا كجاست كه متهمان ماجرا سكوت كرده اند؟ آيا صاحبان شركت صوري و قلابي ياد شده با امثال هوشنگ اميراحمدي و شوراي ايرانيان كذايي هم ارتباطي دارند يا نه؟
منبع:سايت بصيرت
[ 1390/3/7 ] [ 12:40 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]
بصيرت:روابط عمومي شركت ملي پالايش و پخش فرآورده هاي نفتي ايران درخصوص آتش سوزي در پالايشگاه آبادان اطلاعيه اي صادر كرد.
به گزارش واحد مركزي خبر ، در اين اطلاعيه آمده است: در پي بهرهبرداري از مرحله نخست فاز 3 پالايشگاه آبادان در روز 3 خرداد 1390 و پس از افتتاح اين طرح، حادثه آتش سوزي در بخشي از واحد LPG فاز 3 پالايشگاه بر اثر نشت گاز روي داد كه متاسفانه يكي از همكاران خدوم و پرتلاش پالايشگاه به نام مرحوم مهندس محسن كمري در اين حادثه جان خود را از دست داد و تعداد 24 نفر از همكاران نيز دچار سوختگي شدند كه بلافاصله مورد مداوا قرار گرفتند و اغلب آنان نيز بصورت سرپايي درمان شدند.
در شب حادثه نيز آسيب ديدگان جهت ادامه درمان به همراه خانواده هاي خود به تهران منتقل شدند.
حادثه آتش سوزي بلافاصله و در كمتر از 40 دقيقه مهار شد بطوريكه محل حادثه مورد بازديد مسؤولان ارشد افتتاح كننده طرح قرار گرفت و از جانب مديران شركت ملي پالايش و پخش تاكيد شد كه آثار اين آتش سوزي در كمترين زمان ممكن جبران مي شود.
در ادامه اين اطلاعيه آمده است: اما در اين بين چند نكته حائز اهميت و ضروري است كه به آنها اشاره ميشود:
1- در حادثه آتش سوزي پالايشگاه آبادان فقط يك نفر از همكاران عزيز اين شركت جان شريف خود را از دست داده است كه باعث تاسف و تأثر عموم همكاران شد، اما اعلام اخبار كذب درباره تعداد بيشتري از جان باختگان حادثه، به هيچ وجه صحت ندارد.
2- برخي اظهار نظرها كه آماده نبودن پالايشگاه آبادان جهت بهرهبرداري از مرحله نخست فاز 3 را علت حادثه بيان ميكند، در واقع تمامي تلاشهاي خدمتگزاران مردم در صنعت نفت كه بارها و بارها در موقعيتهاي مختلف كشور به كمك اين صنعت حساس و خطير آمده اند را زير سوال ميبرد. نشت گاز در بخشي از واحد LPG فاز 3 پالايشگاه هرچند اتفاقي ناگوار پديد آورد اما حادثه اي است كه قابل پيش بيني نبود و پس از چند ماه بررسي هاي فني و تستهاي مختلف، از منظر متخصصان پالايشگاه همه شرايط را مهياي افتتاح اين طرح مهم بيان كرده بود.
3- اگر قرار بود پالايشگاه آبادان در وضع ناآماده به بهرهبرداري برسد، همان تاريخ اوليه افتتاح (بهمن 89) اين اقدام انجام مي شد اما رويكرد مسوولان و متخصصان وزارت نفت بر بهرهبرداري ايمن و كامل از طرح بنزينسازي پالايشگاه، افتتاح آن را به تاخير انداخت.
4- حضور نداشتن مديرعامل پالايشگاه آبادان در مراسم افتتاحيه و اعتراض وي به آماده نبودن پالايشگاه جهت بهرهبرداري، از آن اخبار كذبي است كه هر خواننده اي را متعجب ميكند. بديهي است مسؤول اعلام آمادگي پالايشگاه جهت بهرهبرداري، مديرعامل سختكوش پالايشگاه بوده است و وي نيز شخصاً در مراسم افتتاحيه حضور داشت هر چند مديرعامل پالايشگاه پس از آتش سوزي بعلت حضور در صحنه حادثه، در مراسم رسمي سالن كنفرانس حضور نداشت اما در بخش خبري ساعت 14 سيماي جمهوري اسلامي به شرح ماوقع پرداخت.
5- مردم شريف و عزيز ايران مطمئن باشند فرزندان آنان در صنعت پالايش و پخش فرآوردههاي نفتي در كوتاهترين زمان ممكن نسبت به جبران حادثه آتش سوزي در پالايشگاه آبادان اقدام مي كنند و بزودي روال عادي بهرهبرداري از اين واحد از سرگرفته ميشود.
6- از همكاران رسانه اي مي خواهيم براساس وظيفه حرفه اي اطلاعرساني خود نسبت به انعكاس اخبار صحيح از مجاري درست به مردم شريف كشور اقدام كنند تا راه هرگونه سوء استفاده و سياه نمايي از چنين حوادثي براي بيگانگان و دشمنان مسدود شود و افكار عمومي نيز به تشويش نيفتد.
[ 1390/3/7 ] [ 12:36 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]
بصيرت :ستاد انتخابات كشور نخستين اطلاعيه در خصوص داوطلبان حضور در انتخابات مجلس شوراي اسلامي را منتشر كرد. به گزارش باشگاه خبرنگاران، نخستين اطلاعيه ستاد انتخابات كشور براي انتخابات مجلس شوراي اسلامي به اين شرح است:
به آگاهي هم ميهنان مي رساند با توكل به خداوند متعال و عنايات حضرت ولي عصر (عج) انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي در سراسر كشور با موافقت شوراي نگهبان در تاريخ 12/12/ 1390 برگزار مي شود و زمان ثبت نام از داوطلبان نمايندگي از تاريخ 3 /10/ 1390 به مدت يك هفته تعيين شده است.
در اجراي تبصره 6 ماده 29 قانون انتخابات مجلس شوراي اسلامي مراتب زير اعلام مي شود: با استناد به ماده 29 قانون انتخابات مجلس شوراي اسلامي اشخاص زير به واسطه مقام و شغل خود از داوطلب شدن محرومند: الف اشخاص زير از داوطلب شدن در حوزه هاي انتخابيه سراسر كشور محرومند مگر اينكه حداقل شش ماه قبل از ثبت نام از سمت خود استعفاء كرده و به هيچ وجه در آن پست شاغل نباشند :
1- رئيس جمهور و معاونين و مشاورين وي .
2- دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام و معاونين وي .
3- مشاورين معاونين رئيس جمهور .
4- رؤساي دفاتر سران سه قوه .
5- وزرا و سرپرستان وزارتخانه ها .
6- معاونين و مشاورين وزرا .
7- مديران كل و سرپرستان ادارات كل وزارتخانه ها و مديران كل حوزه وزارتي و رؤساي دفاتر وزرا .
8- اعضاي شوراي نگهبان و هيئت مركزي نظارت بر انتخابات .
9- رئيس قوه قضائيه و معاونين و مشاورين وي .
10- رئيس ديوان عالي كشور و معاونين و مشاورين وي .
11- دادستان كل كشور و معاونين و مشاورين وي .
12- رئيس ديوان عدالت اداري و معاونين و مشاورين وي .
13- رئيس سازمان بازرسي كل كشور و معاونين و مشاورين وي .
14- رؤسا و سرپرستان سازمان ها و ادارات كل و ادارات عقيدتي سياسي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران و جانشينان و معاونين آنان در سراسر كشور .
15- رئيس سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران و معاونين وي .
16- رئيس جمعيت هلال احمر جمهوري اسلامي ايران و معاونين وي .
17- استانداران .
18- معاونين و مشاورين استانداران .
19- فرمانداران .
20- بخشداران .
21- شهرداران و رؤساي مناطق شهرداري .
22- رؤسا و سرپرستان سازمان هاي دولتي .
23- رئيس دانشگاه آزاد اسلامي .
24-اعضاي هيئت مديره و مديران عامل بانكها .
25- اعضاي هيئت مديره و مديران عامل شركت هاي دولتي و وابسته به دولت كه حيطه وظايف و اختيارات آنها به كل كشور تسري دارد .
26- رئيس كل بانك مركزي ايران و معاونين و مشاورين وي .
27- رؤسا و سرپرستان بنيادهاي ( مستضعفان ، شهيد ، 15 خرداد ، مسكن ) ، كميته امداد امام خميني(ره) ، نهضت سواد آموزي ، سازمان تبليغات اسلامي ، دفتر تبليغات حوزه علميه قم و رئيس سازمان تعزيرات حكومتي و رؤساي اتاقهاي بازرگاني و صنايع و معادن و تعاون ، معاونين و مشاورين آنان .
28- شاغلين در نيروهاي مسلح و وزارت اطلاعات .
ب اشخاص زير از داوطلب شدن در حوزه هاي انتخابيه قلمرو مأموريت خود محرومند مگر اينكه شش ماه قبل از ثبت نام از سمت خود استعفا كرده و به هيچ وجه در آن پست شاغل نباشند :
1- ائمه جمعه دائمي .
2- قضات شاغل در امر قضاء و رؤساي دادگستري شهرستانها و استانها .
3- مديران كل و سرپرستان دفاتر و ادارات كل استانها و معاونين آنان .
4- مديران كل و سرپرستان دفاتر و ادارات كل استانداريها و معاونين آنان .
5- رؤسا و سرپرستان ادارات و سازمانه اي دولتي و وابسته به دولت و معاونين آنان در استان و شهرستان .
6- رؤسا و سرپرستان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي اعم از دولتي و غير دولتي و رؤسا و سرپرستان واحدها و شعب آنها .
7- اعضاي هيئت مديره و مديران عامل شركتهاي دولتي و وابسته به دولت در استان و شهرستان .
8- سرپرستان مناطق و رؤساي شعب بانكها در استان و شهرستان .
9- سرپرستان دفاتر سازمان تبليغات اسلامي در مركز استان و شهرستان .
10- مديران مراكز صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران .
11- اعضاء شوراهاي اسلامي شهر و روستا .
ج اعضاي هيئت هاي اجرائي و ناظرين شوراي نگهبان در حوزه انتخابيه تحت مسئوليت خود.
به موجب تبصره يك اين ماده كليه مقامات داراي عناوين همطراز با عناوين مذكور در بندهاي « الف وب » مشمول اين ماده مي باشند كه تشخيص همطرازي با معاونت توسعه مديريت و سرمايه انساني رئيس جمهور است.
براساس تبصره 2 ماده 29 كساني كه طبق قوانين استخدامي و يا تعهد خدمت ، استعفاي آنان منوط به پذيرش آن از جانب مسئولين مربوطه باشد ، قبول استعفا شرط است . همچنين استعفاي پرسنل نيروهاي مسلح منوط به قبول فرماندهي كل قواست.
همچنين كليه اشخاصي كه داوطلب نمايندگي مجلس شوراي اسلامي بوده و مشمول موضوع اين ماده و تبصره 5 آن مي باشند، بايد بر اساس تبصره 3 ماده فوق از تاريخ 3/ 3/ 1390 حداكثر به مدت يك ماه گواهي رسمي مبني بر قبول استعفا و عدم اشتغال خود در پست و مقام و مشاغل ياد شده در بندهاي « الف و ب » ماده 29 را از مراجع مربوطه دريافت كنند.
مطابق تبصره 4 ، جايگزين فرد مستعفي بايد از جانب مرجع ذي صلاح بالاتر حداكثر به مدت يك ماه به طور رسمي معرفي شود و فرد مستعفي در آن حوزه مسئوليتي نداشته باشد.
در پايان يادآور مي شود كه داوطلبان به هنگام مراجعه براي ثبت نام بايد گواهي رسمي مبني بر قبول استعفا و عدم اشتغال در پست و مقام و مشاغل ياد شده را كه در تاريخ مقرر اخذ كرده اند ارائه كنند و قبول استعفا بعد از مدت تعيين شده جهت ثبت نام و اعلام داوطلبي انتخابات مجلس شوراي اسلامي مورد پذيرش مراكز ثبت نام نيست.
منبع:سايت صيرت
[ 1390/3/7 ] [ 12:30 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]
آقاي مشايي از يكسو ميگويد: «امروز منطق الهي در دنيا خريدار دارد» و از سوي ديگر ميگويد: «لازم نيست هيچ ديني فراگير شود»! اين نگاه يادآور يكي از...
بصيرت:آقاي مشايي از يكسو ميگويد: «امروز منطق الهي در دنيا خريدار دارد» و از سوي ديگر ميگويد: «لازم نيست هيچ ديني فراگير شود»! اين نگاه يادآور يكي از انواع دينگرايي به نام«دئيسم»است. به باور معتقدان به دئيسم، ايمان به آنچه پيامبران ميگويند، لازم نيست؛ بلكه قبول داشتن خدا و رعايت يك سري اصول اخلاقي كفايت ميكند! در بخش گذشته مباني فكري و اصول جريانهاي فراماسونري تشريح شد. در ادامهي بحث اين اصول و مباني را با اظهارنظرها و مواضع آقاي مشايي و جريان انحرافي، تطبيق ميدهيم.
مرور بخشهايي از اظهارنظرهاي آقاي مشايي:
1. پلوراليزيم: «ميگويند صفبندي بين مؤمن و كافر وجود دارد، اين صفبندي وقتي اصالت دارد كه فرصتها را براي انتخاب انسانها فراهم بياوريد و انسانها به مفهوم واقعي آزادي خود را انجام دهند اين كه مسلمانها بگويند كه كار ما درست است و بقيه اشتباه ميگويند يعني 5/5 ميليارد انسان را از دايره انسانيت خارج كنيم.» اين همان پلوراليزيم در حقانيت است. يعني همه حق هستند. حتي شنيده شده در كابينهي دولت ميگويند كه مگر طرفداران و پيروان فرقههاي ديگر چه بدي دارند؟ مگر فقط مسلمانان خوب هستند؟براي همين «آيت الله مصباح» هشدار ميدهد. ايشان از روي هوا و هوس حرف نميزنند، منتها بدي ايشان اين است كه زود متوجه انحراف ميشوند.گفته ميشود بعد از صحبتهاي «آيت الله مصباح» در مورد اين جريان، يكي از نزديكان آقاي مشايي در پاسخ گفته است اول آقاي مصباح خيال ميكند كه ايشان باعث شد كه من رييس جمهور بشوم و ما قدرت بگيريم. دوم اين كه آقاي مصباح چه ميداند فراماسونري را با «سين» مينويسند يا «صاد» اما اين آيت الله مصباح كسي است كه مقام معظم رهبري ميفرمايند: «در ايشان هم علم، هم بصيرت به معناي حقيقي كلمه و هم صفا جمع است.»گروه آقاي مشايي بسيار خطرناك است، بايد بيدار و حواس جمع بود. اين چند روز تمرد و گوش ندادن به فرمان مقام معظم رهبري چه معنايي دارد با اينكه معظم له به او فرموده است: «آمريكا و اسراييل از اين اقدام خوشحال ميشوند نه مؤمنين!» جاي درد اينجاست كه انحراف آنها به اسم ولايت و اسلام است، حداقل اصلاح طلبان چنين ادعايي نداشتند.
2. اومانيسم: «من گفتهام زمان آنكه ديني در دنيا جهاني شود گذشته است اما نكتهي ديگري است كه من بايد عرض بكنم اين نگاه جهاني، نگاه توسعهي سرزميني و نگاه توسعهي ديني و آيين و مذهب خاصي در دنيا نيست. بنده در گذشته گفتم و يك جوي هم شد و يك جوري هم شد ولي الان با جسارت بيشتري ميگويم دورهي اين كه كسي بخواهد ديني را بر دنيا حاكم كند و نگاه خاص مذهبي را بر دنيا مسلط كند، گذشته است.» يعني فقط انسانيت بايد بر كل دنيا حاكم شود، نه دين ، اين يعني اومانيسم. اما مگر وجود مقدس امام زمان(عج) قرار نيست تمام دنيا را مسلمان كند؟ اگر ما بستر ساز ظهور ايشان هستيم، بايد همين كار را بكنيم.از ايشان جاي سؤال است، پس شما كه ميخواستيد مديريت دنيا را داشته باشيد، ميخواستيد براي مديريت دنيا مكتب ديگري بياوريد؟ مكتب ايراني! كه ميگويي «هرجا عشق است، ايران است.»به فرمايش امام(ره) همهي آنهايي كه مدعياند مليگرا هستند، نه ملي هستند و نه اسلامي. مدعيان مليگرايي و مليگراهاي ايران، زمان جنگ چند تا شهيد دادند؟ نهضت آزادي چند تا شهيد داده است؟ آقاي ولايتي ميگفت: «آنها تازه به امام(ره) ميتوپيدند كه چرا زمان جنگ خرمشهر فتح شد، شما صلح نكرديد؟ كسي نبود بپرسد آخر شما چرا حرف ميزنيد شما كه رابط صدام بوديد و خبرهاي صدام را تهيه ميكرديد. بهشت زهرا قطعهاي داريم كه مال كشته شدگان نهضت آزادي و مليگراها باشد؟ البته قطعهي منافقين داريم!»
در طول تاريخ هر زمان در جنگهايي كه ايران با كشورهاي ديگر داشت شعار آزادي سر داديم بخشي از كشور را نيز از دست داديم اما در دفاع مقدس، در جبههي ما بحث خاك نبود، بحث اين بود كه چه زمان خدمت امام حسين(عليهالسلام) ميرسيم و اين كه كربلا را چگونه بايد گرفت. دينت را داشته باشيد، تمام سرزمينت حفظ خواهد شد. شما با مليگرايي چگونه ميخواهيد مديريت جهاني داشته باشيد؟ نبايد مكتب اسلام حاكم شود؟آقاي مشايي كه ميگوييدزمان آنكه ديني در دنيا جهاني شود گذشته است، پس شما كه ميخواستيد مديريت دنيا را داشته باشيد، ميخواستيد براي مديريت دنيا مكتب ديگري بياوريد؟ مكتب ايراني!ظاهر گروه را نبايد نگاه كنيم كه هيچ وقت تسبيح از دستشان نميافتد. نماز شب شان ترك نميشود. مگر آنهايي كه اميرالمؤمنين(عليهالسلام) را كشتند، نماز شبشان ترك ميشد؟وي جاي ديگر ميگويد: «امروز همچنانكه وزير محترم امور خارجه تأكيد كردند، منطق انساني، الهي، عشق آفرين، دامنه ساز و افق پرداز در دنيا خريدار دارد. اين دورهاي نيست كه هركسي بخواهد ديني را در دنيا فراگير كند.» هم ميگويند الهي و هم ديني . يك خطر ديگر هم اينجا وجود دارد. يكي از انواع دينگرايي كه در قرن 18 وجود داشت، «دئيسم» بود. دئيسم يعني دين طبيعي يعني باور به خدا بدون باور به هيچ يك از انبيا. يكي از شعارهاي اومانيستها، دئيسم است. مثلاً اينكه لازم نيست به اين كه حضرت موسي(عليهالسلام) چه گفت يا حضرت عيسي(عليهالسلام) چه گفت يا پيغمبر اسلام چي ميگويد، متدين باشيم نه! خدا را من قبول دارم يك سري اصول اخلاقي را هم رعايت ميكنم. اين را دئيسم ميگويند. از يك طرف ميگويد، منطق الهي و از طرف ديگر هم ميگويد كه لازم نيست هيچ ديني فراگير شود. اين جملات يعني چه؟ شايد هم ايشان غفلت دارند و شايد نميفهمد.
آقاي مشايي شما كه اين همه از اسلام حرف ميزنيد، چند بار كلاس اسلام شناسي رفتيد؟ بهتر است يك منطقي را در نظر بگيريد و يك انصافي داشته باشيد. در كجا خواندهاي آقاي مشايي؟ به چه حقي با كدام علمي به خودت اجازه ميدهيد و جرأت ميكنيد كه اسلام اين است و آن نيست.باز ميگويد: «اين دورهاي نيست كه هر كسي بخواهد هر ديني را در دنيا فراگير بكند، اصلاً مكانيزم آن كجاست؟ ما كه در خواب زندگي نميكنيم. اين را به همهي پيروان تمامي اديان ميگويم، نه فقط به اسلام، مسيحيت و يهوديت به عالي جناب پاپ هم گفتهام، گفتم اين راه، راه درستي نيست كه ما امروز بخواهيم پيروان اسلام را زياد كنيم.»بدانيد در فكر اين شخص چه ميگذرد و به چه ميانديشد؟يا ميگويد: «يا پيروان مسيحيت را زياد كنيم گمان ميبريم كه در اين رقابت ما چه چيز را از خدا ميگيريم، چه زمان خدا به ما جايزه ميدهد.»آيا اين شخص ميداند كه خدا كجا قبول دارد و كجا ندارد؟ مگر اسلام شناس است؟ اگر گفته شود كه چرا به فقها مراجعه نميكنيد؟ چرا به علما مراجعه نميكنيد؟
ميگويد: «تصريح ميكنم دورهي مراجعه به علما و فقها گذشته است. دورهي مراجعه به ولي فقيه گذشته است.»تعجب نكنيم كه چگونه حكم مقام معظم رهبري را كنار ميگذارند. ريشهي ماجرا، اين جاست.«مگر بين مسيح و پيامبر ما رقابتي وجود دارد كه بين دستگاههاي ديني اسلام و مسيحيت رقابتي براي توسعهي سرزمين خود باشد.»آري! بين پيامبرهاي اسلام و مسيحيت رقابت نيست اما بين ما و مسيحيت منحرف، چرا رقابت نيست؟ قرار است خدا دين خود يعني اسلام را «علي الدين كله...» غلبه بدهد. آينده روشن است.بخشي ديگر از واژههاي اومانيستي او به اين شرح است: «جهان در حال هم افزايي و همايش انسانهاست، اين اجتناب ناپذير است. هيچ كس قادر نيست مانعش بشود. اين سرنوشت مردم بشر است بعد از اينكه اين انسانها گرد هم آمدند تازه خدا هم معنا پيدا ميكند. ظرفيت انساني بايد شكل بگيرد تا ما سخن از خدا بگوييم. انسان كه شناخته نشده است كي قابل شناسايي است. عظمت خدا وقتي قابل شناسايي است كه عظمت انسان شناخته شود.» در اين جا به شدت از اومانيسم دفاع ميكند.
چند نكتهي ديگر:
دوستي با مردم اسراييل: «ايران امروز با مردم آمريكا و اسراييل دوست است. هيچ ملتي در دنيا دشمن ما نيست.» جاي سؤال است كه حتي ملت اسراييل دشمن ما نيست؟ كساني كه يهوديها را از ايران و... جمع كردند و آنجا بردند، غاصب نيستند؟ مسلمانان بدبخت را از خانههايشان بيرون كردند، خانههايشان را با بولدوزر خراب ميكنند، شهرك سازي ميكنند كه يهوديهاي كشورهاي ديگر را ببرند آنجا؛ اينها دشمن نيستند؟رهبر معظم انقلاب، در نماز جمعهي تهران نيز مجبور به دخالت ميشوند ميفرمايند: «دولت و ملت اسراييل دشمن مسلمانان هستند» اما وي ميگويد: «هيچ ملتي در دنيا دشمن ما نيست، اين افتخار است البته ما دشمن داريم ما مردم آمريكا را از برترين ملتهاي دنيا ميدانيم.» بايد پرسيد آيا برترين مردم دنيا مسلمانها هستند يا جبرها يا دشمنان سيدالشهدا يا دشمنان اسلام يا آن مردمي كه در فساد و فحشا غوطه ور هستند؟ اين سخن با سخن آقاي خاتمي چه فرقي دارد: «اي كاش! من 6 ماه در آمريكا ميماندم، آمريكا جاي بسيار خوبي است.»
رابطه با اصلاح طلبان و جريان فتنه: لازم به ذكر است كه مشايي و تيره و تبارش، گروه و فكرش با اصلاح طلبان يكي است، تا حالا از دهان مبارك آقاي مشايي شنيده نشده كه فتنهگرها را محكوم بكند! چرا؟ كار وي به جايي رسيده كه «صادق زيباكلام» سبز سبز كه ميگويد من رضاخان را قبول دارم در مورد مشايي هم ميگويد بهترين فرد از اصولگراها (حالا اگر اين اصولگرا است) آقاي مشايي است، زيرا يك بار توهين و بي ادبي نكرده است؛ اما اين توهين كردنها عين ادب است و هر كس كه توهين نميكند، بي ادبي است. قرآن كريم چرا توهين كرده است؟ ميفرمايد: «اولئك كل انعام بل هم اضل... ؛ از گاو و خر هم پستتر هستند.» پس قرآن بيادب است؟ جايي كه تو بايد توهين بكني و نميكني، اين ادب نيست.
نكتهي ديگر در مورد نزديكي وي به اصلاح طلبان اين كه سردبير روزنامهي «هفت صبح» از روزنامههاي آقاي مشايي معاون سردبير روزنامهي «اعتماد» است كه از تندترين روزنامههاي چپ و سبز است. پس دستهاي اينها با هم در يك كاسه است.
منيع:سايت بصيرت
[ 1390/3/7 ] [ 12:21 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]
بصيرت :آقايي هست كه در دولت آقاي هاشمي جزو مديران ارشد بوده و قصه تراكتورهايش معروف است. به گفته خود اين آقا . . .
محمد حسين صفار هرندي، وزير سابق ارشاد در دولت نهم و از فعالان سياسي، در گفت وگو با شماره جديد هفته نامه پنجره، از جريان انحرافي و پيوندهاي آن با فتنه هاي پيشين سخن گفته است.
به گزارش «تابناك»، وي در آغاز اين گفت وگو با بيان اينكه نبايد ميان فتنه ها تفكيك دوره اي و زماني قايل شد، چرا كه فتنه ها نسبت به هم تتابع دارند و بعضا مكمل و زمينه ساز ديگري هستند، گفت: اما نكته مهم اين كه همه فتنه ها داراي مضمون و قالبي هستند و آن چيزي نيست، جز دور شدن از آموزه هاي الهي و عصيان در برابر پيشواي الهي.
مهمترين نكات مطرح در اين گفت وگو به شرح زير مي آيد:
اختلاط حق و باطل نقطه عطف فتنه ها
ـــ با نگاهي به پشت سر ميبينيم كه عصاره فتنههاي گذشته در اين دو نقطه، خود را برجستهتر نشان ميدهند:
1 ـ تعرض به حوزه انديشه ديني
2 ـ تعرض به كسي كه معيار سلامت راه است؛ به عنوان رهبر و ولي امر جامعه.
ـــ در فتنه 88، حق و باطل با هم درآميخته بود؛ حق اين بود كه رأي مردم مقدم بر همه چيزهاست و باطل اين بود كه رأي مردم باب ميل برخي اشخاص نبود و براي همين، تلاش كردند حق و باطل را به هم گره بزنند و با بهره برداري سوء از يك مطلب حق ـ حقانيت رأي مردم ـ به دنبال نيت باطل خود باشند.
ـــ اين جريان انحرافي هم در آغاز دليل ميآورد كه اعمالش، بنا بر حرف بزرگان است. وقتي از آنها پرسيده شد كه نام و رسم اين بزرگان چيست، گفته شد ما مستقيم با منبع فيض در ارتباطيم!
نشانه هاي ارتباط فتنه گران 88 با فتنه گران جديد
ـــ سردبير يكي از روزنامههاي تازه تأسيس جريان انحرافي كه اگر بخواهيم، يك عنوان برايش بگذاريم تنها ميتوان به آن روزنامهاي زرد گفت، تا ديروز در گروه اصلاحطلبان غش ميكرده و در جريان فتنه 88 مقاله مينوشت، امروز روزنامه خود را اصولگراي پيشرو ميخواند و از اصلاحطلبان ياري مي خواهد! هم در وجه معرفي چهرههايي كه مصداق روشن حق باشند، مبالغه شده و هم در تقبيح كساني كه يك نقطه ضعف در كارنامهشان مي بينيم.
لزوم تفكيك ميان اشخاص و مسير
ـــ بايد مشخص شود كه اگر يك نفر را مصداق روشن سلامت راه معرفي كنيم و او تبديل به معيار و ترازو شود، در ميانه راه، دچار كجروي شد و از مواضع برحق گذشتهاش عقبنشيني كند، آيا همچنان تراز باقي ميماند يا اينكه ما بايد به دنبال يك ملاك باشيم كه با آمد و شد قضايا ملاك از بين نرود.
ـــ جرياني پديد آمده كه به دنبال اين است، محبوبيت را براي شخص مصادره كند، در صورتي كه محبوبيت به دست آمده براي راه است.
ـــ به نظر من، افرادي كه اين ديدگاه حذفي را مطرح ميكنند، بايد نخست خودشان مشمول حذف شوند. اين افراد كساني هستند كه همه مرزهاي اعتقادي را به هم ريخته و بر اين باورند كه اسلامگرايي به پايان خط رسيده و امروزه دوره انسانگرايي است و مديريت انبيا، مديريت ناكارآمد بوده است.
ـــ آيتالله خامنهاي، رئيسجمهوري بود كه وقتي سفر پرافتخار پاكستان با آن استقبال خيرهكننده مردم و بازتاب جهاني از ايشان صورت ميگيرد، به دستور نخستوزير وقت، دولت صورت حساب هزينه سفر را پرداخت نميكرده است! اما شما ميبينيد كه به دليل حفظ آرامش كشور، جايي اين مطلب بازتاب داده نمي شود.
ـــ يك بار حضرت امام به اين مضمون خطاب به مرحوم سيداحمد فرمودند: والله اگر اين جمعيتي كه پشت اين در براي ملاقات با من صف كشيدهاند و دارند ميگويند: «ما منتظر خميني هستيم»، «مرگ بر خميني» هم بگويند، به حال من هيچ فرقي نخواهد كرد.
ـــ چرا ميخواهيم اصولگرايان را در رئوس نگاه كنيم؟ اصولگرايان را بايد در كف مردم جامعه ديد. معتقدم جبهه بزرگ اصولگرايي به هيچ عنوان پراكنده نيست.
انتقاد از احمدي نژاد به معناي بازگشت به عقب نيست
ـــ لزومي ندارد، اگر روزي از آقاي احمدينژاد عبور كرديم، برويم و از آقاياني كه روزي در مقابل احمدينژاد بودند، حمايت كنيم. ما بايد دنبال شخصي باشيم كه نقاط ضعفش در هر دوي اين فتنهها كمترين باشد.
ـــ اين كه ما افراد را در يك حالت قدسي تصوير ميكنيم، به گونه اي كه وانمود كنيم كه به قول معروف «مو لاي درز اين تفكر نميرود»، اشتباه است.
وقتي مباني اعتقادي ضعيف باشد تباني آسان است
ـــ كسي هست كه در دوره حاكميت اصلاحطلبان در صنايع خودروسازي كارنامه مشخصي دارد، ولي اكنون دستش در دست جريان انحرافي است كه در صورت ظاهر با تيم آقاي هاشمي رابطهاي كارد و پنيري دارند! هيچ باكي هم از اين ندارند كه در پشت پرده با همديگر معامله كنند، همان گونه كه دارد انجام ميشود. خنده دار آن است كه يكي از افراد اقتصادي برجسته جريان انحرافي، كسي است كه در فاصله ميان انتخابات دور اول و دور دوم در سال 84، به همراه جمعي از خودروسازان براي تجديد بيعت به ديدار آقاي هاشمي رفته است! اين معنايش آن است كه وقتي اصول و مباني اعتقادي در كار نباشد، تباني پشت پرده اين جريانات بسيار راحت است.
ـــ آقايي هست كه در دولت آقاي هاشمي جزو مديران ارشد بوده و قصه تراكتورهايش معروف است. به گفته خود اين آقا، نه در دور نخست و نه در دور دوم به آقاي احمدينژاد رأي نداده، ولي اكنون رئيسجمهوري به او اعتماد دارد.
[ 1390/3/7 ] [ 12:16 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]
بصيرت :عبدالحليم خدام، معاون فراري بشار اسد كه براي مصاحبه با تلويزيون اسرائيل از پاريس به بروكسل سفر كرده بود با بيان اينكه در حوادث سوريه دست داشته است، از وجود دولت سايه در سوريه خبر داد كه از حمايت آمريكا و اروپا برخوردار بوده و هدف آن براندازي نظام در اين كشور است.
به گزارش گروه بينالملل «خبرگزاري دانشجو» به نقل از العالم، عبدالحليم خدام، معاون اسبق رئيس جمهور سوريه با اذعان به وابستگي خود به رژيم صهيونيستي، برنامه هاي خود را براي براندازي نظام در سوريه تشريح كرد.
عبدالحليم خدام در مصاحبه اي با تلويزيون رژيم اشغالگر، در حالي كه پشت به پرچم سوريه نشسته بود، برنامه هايي كه براي براندازي نظام در سوريه در نظر گرفته شده است را توضيح داد، كه مهمترين بخش از اين برنامه ها عقد قرارداد سازش ميان سوريه و اسرائيل در صورت براندازي نظام در سوريه بود.
وي كه براي مصاحبه با تلويزيون اسرائيل از پاريس به بروكسل سفر كرده بود با بيان اينكه در حوادث سوريه دست داشته است، از وجود دولت سايه در سوريه خبر داد كه از حمايت آمريكا و اروپا برخوردار است و هدف آن براندازي نظام در اين كشور است.
خدام با ادعاي اينكه نظام سوريه حداكثر يك تا دو ماه ديگر سقوط خواهد كرد، فاش كرد كه پيمان ناتو قصد دخالت نظامي در سوريه را دارد.
خدام كه آرزوي سقوط نظام در سوريه را در سر مي پروراند فاش كرد، هزينه حمايت آمريكا و اروپا از مخالفان دولت در سوريه، در صورت سقوط نظام، سازش با اسرائيل خواهد بود.
از سوي ديگر شبكه تلويزيوني اسرائيل فاش كرد كه خدام شش سال پيش نيز در مصاحبه با اين شبكه بشار اسد را به قتل حريري متهم كرده بود.
اين شبكه اسرائيلي همچنين يادآور شد كه خدام در مدت 40 سال گذشته يكي از شخصيت هاي مهم در نظام سوريه بوده و بعنوان شخصيتي منفي شناخته مي شود؛ لبناني ها او را به عنوان گرگي مي شناسند كه در مدت 20 سال حقوق مردم لبنان را پايمال كرد و قاضي دادگاه هايي بود كه در آنها حكم اعدام مخالفان صادر مي شد و هنگامي كه با اسد دچار اختلاف شد، از سوريه گريخت و به اپوزيسيون ضد نظام سوريه تبديل شد.
[ 1390/3/7 ] [ 12:13 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]
بصيرت:روابط عمومي وزارت اطلاعات با صدور اطلاعيه مهمي از شناسايي و انهدام يك شبكه جاسوسي وابسته به آمريكا خبر داد.
به گزارش روابط عمومي وزارت اطلاعات امروز شنبه با صدور اطلاعيه مهمي اعلام كرد: با عنايت الهي و در پي اقدامات گسترده اطلاعاتي و ضد اطلاعاتي سربازان گمنام امام زمان (عج) در داخل و خارج از كشور، شبكه پيچيده جاسوسي و خرابكاري وابسته به سازمان جاسوسي آمريكا شناسايي و متلاشي شد.
اين شبكه كه توسط تعداد قابل توجهي از برجستهترين افسران اطلاعاتي عملياتي سازمان سيا در چند كشور جهان راهاندازي شده بود و با استفاده از پوششها و دامهاي گوناگون از قبيل ارائه ويزا، وعده اقامت، اشتغال و تحصيل در خارج از كشور و نيز با پوشش مراكز كاريابي در صدد فريب عدهاي از شهروندان، تخليه اطلاعاتي و به جاسوسي واداشتن آنها بود، با تلاش هوشمندانه و مخلصانه فرزندان فداكار شما، طي سلسله عمليات گسترده تعقيب و مراقبت، نفوذ، فريب و دوبل سازي، شناسايي و منهدم شد.
از انبوه اطلاعات حاصل از شبكه مذكور مشخص شد كه افسران سازمان سيا با بهرهگيري از پايگاههاي متعدد و متنوع اطلاعاتي و نيز با استفاده از سفارتخانهها و كنسولگريهاي آمريكا در چندين كشور (به ويژه امارات متحده عربي، مالزي و تركيه) ضمن تعقيب هدف جمعآوري اطلاعات از مراكز علمي، تحقيقاتي و دانشگاهي كشور و از حوزههاي انرژي هستهاي، صنايع هوايي و دفاعي و بيوتكنولوژي در عين حال گردآوري اطلاعات بسيار ريز پيرامون لولههاي نفت و گاز، شبكههاي برق و مخابرات كشور، فرودگاهها و گمركات كشور، امنيت شبكههاي ارتباطي و بانكي و مواردي از اين قبيل را نيز به عنوان ديگر اهداف اطلاعاتي به عوامل خود ابلاغ كرده بودند كه جمعآوري اطلاعات ريز پيش گفته دقيقا در راستاي عملياتي و خرابكارانه سازمان سيا بوده و بديهي است كه اين اقدام خصمانه از حافظه وزارت اطلاعات زدوده نخواهد شد.
روابط عمومي وزارت اطلاعات در بخش ديگري از اطلاعيه خود آورده است: نيروهاي زبده و مومن وزارت اطلاعات در رويارويي جانانه خود با عوامل سازمان سيا، ضمن اقدامات متعدد و متنوع اطلاعاتي، ضد اطلاعاتي و عملياتي، تعداد 30 نفر از جاسوسان آمريكا را بازداشت كردند.
همچنين براي كسب اطلاع از ساير اهداف و اقدامات حريف و به منظور ارسال اطلاعات فريب براي آن سرويس، طي عمليات معكوس اطلاعاتي اقدام به دوبل نمودن تعدادي از جاسوساني كه به استخدام سازمان سيا درآمده بودند، شد اما پيرامون عواملي كه ناخواسته و ناآگاهانه به دام جاسوسان آمريكايي افتاده بودند، ضمن فراخواني و مطلع كردن آنها نسبت به خطرات پيشرو، ارتباط آنان با حريف قطع گرديد.
بدين ترتيب نه تنها تهاجم سنگين اطلاعاتي سازمان مركزي جاسوسي آمريكا خنثي شد، بلكه تعداد 42 نفر از افسران اطلاعاتي عملياتي آن سازمان در كشورهاي مختلف نيز مورد شناسايي دقايق دستگاه اطلاعاتي كشور قرار گرفتند.
روابط عمومي وزارت اطلاعات در اطلاعيه خود ضمن تاكيد مجدد بر عهد ناگسستني سربازان گمنام امام زمان (عج) با حضرت امام خميني (ره)، شهداي به خون خفته انقلاب اسلامي، مقام معظم رهبري (مدظلهالعالي) و ملت عزيز و هميشه در صحنه ايران اسلامي از مردم شريف و فهيم كشورمان درخواست كرد فرزندان فداكار خود را در مسير مبارزه سخت، پيچيده و دائمي با توطئههاي استكبار جهاني ياري كرده و موارد مشكوك را به ستاد خبري اين وزارتخانه به شماره 113 گزارش كنند.
در پايان اين اطلاعيه همچنين به آحاد مردم توصيه شده است نسبت به تماسها و ارتباطات مشكوكي كه در پوشش دعوت به تحصيل، اشتغال يا اقامت در خارج از كشور، اخذ ويزا و نيز نظرسنجيهاي تلفني فاقد منشاء معتبر، نهايت دقت را به عمل آورند.
[ 1390/3/7 ] [ 12:9 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]
ثروت رهبر القاعده چيزي بين 30 تا 300 ميليون دلار برآورد شده است. يك سازمان چند مليتي، شركتهاي كوچك و متوسط محلي و كمكهاي اهدايي غير شفاف منابع درآمد وي بودهاند.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، روزنامه فرانسوي فيگارو در گزارشي در باره داراييهاي اسامه بن لادن، رهبر القاعده مي نويسد:
«ارزيابي ثروت اسامه بن لادن از آنجا كه همواره منابع در آمد وي در ابهام و تاريكي قرار داشته مشكل است.
از قبل از حملات 11 سپتامبر در سال 2001 تا زمان كشته شدن اسامه بن لادن تخمين ارزش داراييهاي وي از 30 تا 300 ميليون دلار در نوسان بوده است.
تنها چيزي كه با اطمينان مي توان گفت، اين است كه پايه اوليه ثروت وي بر ارث پدرياش استوار بوده است.
محمد بن لادن، پدر اسامه بن لادن از ساخت و ساز و خدمات عمومي كسب در آمد ميكرد. با مرگ وي در سال 1967 اسامه بن لادن ارثيه وي را ميان خود و 54 برادر و خواهرش تقسيم كرد. در مجموع به گفته يسلم بن لادن، برادر ناتني رهبر القاعده وي از سال 1974 تا 1994 بين 12 تا 15 ميليون دلار دريافت كرده است.
بخشي از اين مبالغ دريافت شده در شركتهاي ديگري در عربستان سعودي و يا در سودان سرمايه گذاري شده است تا بدين ترتيب وي بتواند كسب منفعت كند.
اسامه بن لادن يك شركت مادر را به نام وادي العقيز تاسيس كرده بود تا در راس شبكهاي از شركتهاي قانوني متعدد وي كه در حدود 35 كشور مختلف پراكنده بودند، به فعاليت بپردازد.
شركت بين المللي لادن كه يك شركت صادرات و واردات است، شركت سرمايه گذاري طابا اينوستمنت و شركت ساخت و ساز هجرت كه ويژه امور ساخت و ساز بوده است از مهمترين شركتهاي اقماري وابسته به وي بودهاند اما از طرف ديگر اين شركتها به عنوان پوششي براي فعالان شبكه القاعده نيز به حساب مي آمدهاند. آنها از نظر مالي اردوگاههاي آموزشي القاعده را تامين ميكرده و اسلحه مورد نياز آنها را ميخريدهاند و از بانكهاي كشورهاي مسلمان توسط حسابهاي برون مرزي و بهشتهاي مالياتي هدايايي دريافت ميكردهاند.
با پايان اولين جنگ خليج فارس در سال 1991 و استقرار پايگاههاي نظامي آمريكا در خاك عربستان سعودي بن لادن تصميم ميگيرد عليه آمريكا اعلان جنگ كند. پس از آن واشنگتن و متحدانش اعلام ميكنند كه اين داراييها رهگيري شده و سهام وي در شركت خانوادگي بن لادن توقيف شده است.
رهبر القاعده از سال 1994 تا 1996 در سودان به سر برد. وي زمينهايي را خريداري كرده و سرمايه گذاريهاي كوچكي انجام ميدهد با الگوگيري از شبكه مالي بينالمللي كه در سالهاي دهه 1980 ايجاد شد، دو جنبه دارند. به عنوان مثال يك مزرعه بادام زميني كه يك مركز آموزشي تروريست را در خود جاي داده است.
بدين ترتيب اين طرز مديريت سبب مي شود كه امور وي به خوبي پيش نرود و بن لادن مجبور مي شود حقوق كاركنان خود را كاهش دهد و برخي از شركتهاي كوچك را به فروش برساند، هرچند كه چندان مهم نبود.
روزنامه وال استريت ژورنال در ماه سپتامبر سال 2001 نوشت: تروريسم تجارتي است كه با هزينه پائين انجام ميشود. اگر حمله 11 سپتامبر 400 تا 500 هزار دلار هزينه ميطلبد حمله سال 1993 عليه مركز تجارت جهاني جز 10 هزار دلار هزينهاي در برنداشت.
اسامه بن لادن پس از آن كه در سال 1996 در سودان و زير فشارهايي كه آمريكاييها وارد مي كردند رهگيري شد، به افغانستان بر مي گردد.
بر طبق گزارش كميسيون تحقيقاتي آمريكا درباره 11سپتامبر دولت سودان به هنگام فرار بن لادن از وي سلب مالكيت كرد. اين تبعيد دوم وي با افزايش مشكلات مالياش همزمان شد بطوريكه شبكه القاعده در لندن براي پرداخت قبضهاي تلفن خود با مشكل مواجه شد.
محمد المساري، يكي از مخالفان درعربستان ميگويد: بن لادن خود را در فعاليتهايي وارد كرد كه پول را مي بلعيدند، اما در آمدي را به وجود نمي آوردند.
بن لادن همزمان از خير خواهي برخي مسلمانان نقاط مختلف دنيا نيز بهره مند ميشد بدون آن كه آنها بدانند كمكهاي آنها صرف امور تروريستي ميشود.
برطبق يك گزارش ديپلماتيك در سال 2009 كه توسط ويكي ليكس منتشر شد، آمريكاييها به برخي بنيادهاي خصوصي خيريه در عربستان سعودي، كويت و قطر شك ميكنند كه در حال تامين مالي نامحدود تروريسم هستند.
تخمين زده مي شود خانه مجللي كه بن لادن آخرين روزهاي عمر خود را در آن سپري كرد يك ميليون دلار ارزش دارد.»
[ 1390/3/7 ] [ 12:3 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]
بصيرت :گروه ترجمه - پايگاه اينترنتي «ديليكالر» 25 مي 2011 (4 خرداد) در مقالهاي، با بررسي محتواي سخنراني اوباما كه بخشي از آن مربوط به رژيم صهيونيستي و فلسطين بود، نوشت: باراك اوباما طرفدار منافع اسرائيل نيست. پس از سخنراني روز پنجشنبه اوباما اين موضوع بهوضوح قابل مشاهده بود. درخواست او براي توافق صلح اسرائيل و فلسطين بر اساس مرزهاي 1967 نشان داد كه بيترديد اوباما به طور كامل در تضاد با سياستهاي اسرائيل عمل ميكند. باراك اوباما با وجود برخي پنهانكاريها در مواقع مختلف، ماهيت واقعي خود را نشان داده است. او در مبارزات انتخاباتي گفت: «هيچكس بيشتر از فلسطينيها رنج نميكشد» و ظاهراً به يكي از دوستان مسلمان خود نيز گفته بود: «متأسفم كه تاكنون در مورد فلسطين مطلب زيادي نگفتهام؛ اما در رقابتي شديد قرار داريم. اميدوارم هنگامي كه اوضاع آرام شد، بتوانم بهتر عمل كنم.»
در ادامه مقاله آمده است: سال گذشته، اوباما با انتقاد شديد از شهركسازي و نيز در فوريه گذشته براي نخستين بار در تاريخ آمريكا، با حمايت از بيانيه محكوميت اسرائيل در سازمان ملل، به طور هدفمند و علني دشمني خود را با اسرائيل نشان داد. بنيامين نتانياهو، نخستوزير اسرائيل، در واكنش به اين موضعگيريها به اوباما درسي تاريخي داد. او تصريح كرد كه مرزهاي 1967 «توجيهناپذير» هستند و هرگز نميتوان اين مرزها را نقطه آغازين گفتوگوها تلقي كرد و اين تقاضا فاصلهگيري كامل از سياستهاي تقريباً 50 ساله آمريكا در قبال اسرائيل است.
در پايان اين مقاله آمده است: در واقع نوع رويكرد كنوني دولت اوباما در قبال اسرائيل نشاندهنده تغيير جدي سياستهاي آمريكاست. اوباما با قطعنامه سازمان ملل براي تشكيل كشور فلسطيني مخالفت نكرد و به ممنوعيت حمايت مالي دولت فدرال از تشكيلاتي كه در برگيرنده حماس باشد، اشاره نكرد؛ اما در عوض، از همكاري و آشتي حماس و فتح استقبال كرد. دليل وجود چنين رويكردي در آمريكا اين است كه عمده يهوديان آمريكا ليبرال هستند و بيشتر ليبرالهاي آمريكايي نيز از فلسطينيها و مفاهيم مبهم «صلح» حمايت ميكنند و امنيت و رفاه اسرائيل را مد نظر قرار نميدهند. سازمان ملل و بيشتر كشورهاي اروپايي نيز مانند اوباما آنچنان كه ضرورت دارد، طرفدار اسرائيل نيستند و بسياري از مردم معتقدند كه فلسطينيها قرباني اشغالگري اسرائيل هستند. در صورتيكه خواهان ظهور صلح و ثبات در خاورميانه هستيم، بايد الگوهاي خود را تغيير دهيم. آمريكا ديگر نميتواند يك ميانجي صادق ميان طرفهاي درگير باشد.
بصيرت: رويكرد متن فوق نشان ميدهد نويسنده، يك حامي افراطي صهيونيستهاست و با ذكر يكي دو خبر و القاي اينكه آمريكا و اروپا از سياستهاي رژيم صهيونيستي حمايت نميكنند، در راه ارائه چهرهاي تنها و مظلوم از اشغالگران صهيونيسم است تا به اين وسيله، ترحم ديگران را نسبت به خود برانگيزد و يهوديان آمريكا و ساير كشورها را به حمايت از خود وادارد. رژيم صهيونيستي با اينكه از رفتاري خشن و جنايتآميز برخوردار است، در برهههاي مختلف با استفاده از حربه مظلومنمايي به اهدافش رسيده است.
[ 1390/3/7 ] [ 11:55 ] [ zeyafat10 ]
[ (0) نظر]